فارمت مسکو؛ نشستهای منطقهای در سایه شتاب پکن
علاقه چین به افغانستان دو محور دارد؛ امنیت(ایغورها) و اقتصاد(معادن). پکن همواره تلاش کرده تا در این دو زمینه چارچوبهای رسمی و مجموعههای منطقهای را دور بزند؛ زیرا این کشور نگران ایغورها نسبت به امنیت ملی خود است و از جانب دیگر عطش سیری ناپذیر صنایع سرزمین اژدها هر اقدامی را که به عنوان «امنیت ملی» تعریف شده، جایز میداند
قرار است نشست فارمت مسکو به تاریخ ۲۹ سپتمبر(دو روز دیگر) در شهر کازان روسیه برگزار شود. در این نشست نمایندگان کشورهای همسایه، منطقه و برخی نهادهای بینالمللی اشتراک میکنند و ظاهراً آجندای مطروحه در آن «ایجاد دولت فراگیر» در افغانستان است. این موضوع را هم ضمیر کابلوف نماینده ویژه روسیه برای افغانستان و هم ماریا زاخاروا سخنگوی وزارت خارجه این کشور چند بار بیان کردهاند که فی نفسه حاکی از اهمیت ایجاد چنین حکومتی در افغانستان برای روسیه و منطقه دانسته میشود. نشستهایی همانند فارمت مسکو و نشستهای همسایگان افغانستان جمع روسیه و هند از سوی دیگر نمایانگر اهمیت قضیه افغانستان برای منطقه است که در چارچوب همگرایی منطقهای نمود مییابد و انتظار میرود که نقش و اثر این همگرایی بر وضعیت افغانستان و تثبیت دولتی که فراگیر بوده و اکثریت جامعه افغانستان را در یک محور مرکزی گرد آورد، قابل لمس باشد. نشست فارمت مسکو از این جهت اهمیت مضاعف مییابد که روسیه به عنوان یکی از اضلاع مهم همگرایی منطقهای از آن میزبانی و حمایت میکند، کشوری که در تخاصم شدید با غرب به ویژه امریکا قرار دارد و از جانب دیگر، با کشورهای چین، پاکستان و ایران به شدت نزدیک است.
از این رو، پالیسی منطقهای روسیه در قبال این بخش آسیا که اثرات مستقیم بر آسیای میانه به عنوان حیاط خلوت مسکو دارد و همواره در تنش و ناامنی غوطه خورده، میتواند جهت دهنده و کانون استراتژی یک پارچه منطقه در پیوند به وضعیت حاکم در افغانستان باشد. اما نشست آتی فارمت مسکو به نظر میرسد که در سایه راهبرد معجل چین قرار گرفته؛ زیرا همان طور که در چند روز گذشته خبرها نشان داد، پکن در اعزام سفیر با اعتبار نامه رسمی به کابل عجله خود را برای رسیدن به اهدافش در افغانستان علنی کرد. چین نیز یکی از اضلاع مهم همگرایی منطقهای در قبال افغانستان است و از این جهت حرکت مهرههای شطرنج این بازیگر هم در میدان افغانستان و هم منطقه، اثرات عمیق برجای میگذارد که بر همین مبنا اعزام سفیر جدید به کابل، سایه خود را بر نشستهای منطقهای گسترده است.
علاقه چین به افغانستان دو محور دارد؛ امنیت(ایغورها) و اقتصاد(معادن). پکن همواره تلاش کرده تا در این دو زمینه چارچوبهای رسمی و مجموعههای منطقهای را دور بزند؛ زیرا این کشور نگران ایغورها نسبت به امنیت ملی خود است و از جانب دیگر عطش سیری ناپذیر صنایع سرزمین اژدها هر اقدامی را که به عنوان «امنیت ملی» تعریف شده، جایز میداند. ذکر این نکته نیز الزامی است که در سیاست خارجی، مسئله امنیت ملی کشورها را مجاز به هرگونه اقدامی میکند، فارغ از اثرات مثبت و منفی آن بر سرنوشت مردم یا کشور دیگری.
بنا بر این، معرفی سفیر جدید از سوی پکن به کابل، به نظر میرسد که تلاشی در جهت دور زدن منطقه و در اولویت قرار گرفتن موضوع داخلی چین است؛ زیرا چنین اقدامی در حالی که کشورهای منطقه به سیاست یکسانی را در باره افغانستان مبنی بر تعامل فشار دیپلماتیک دنبال میکنند، به معنی نادیده گرفتن آن و رفتن راه به تنهایی است.
از این جهت به نظر میرسد که اقدام اخیر چین بسیار عجولانه، در تضاد با مواضع کشورهای منطقه و احتمالاً فروپاشی سیاست «ایجاد دولت فراگیر» در افغانستان است. افزون بر این، تکروی چین بر نشست فارمت مسکو که دو روز دیگر در شهر کازان روسیه برگزار میشود، سایه گسترده و احتمالاً اثرات نامطلوبی بر اعتماد متقابل کشورهای همسایه و منطقه نسبت به فعالیتهای سیاسی و راهبردی همدیگر میگذارد و همگرایی بومی را در حد یک پالیسی تشریفاتی تقلیل میدهد.