فاز جدید ناامنی؛ حمله به سفارت روسیه از کجا آب میخورد؟
خبرگزاری دید: اکنون منافع روسیه در کشورهای ضعیف مثل افغانستان به هدف دم دستی مبدل شده که در جنگهای نیابتی استفاده میشود و افغانستان ایدهآل ترین میدان برای اجرای سناریوهای نیابتی بوده و است
در پی یک سلسله انفجارها و راکت پراکنیهای اخیر، ظهر امروز سفارت روسیه در کابل هدف حمله انتحاری قرار گرفت که در اثر آن دست کم به شمول شهروندان افغانستان ۲ کارمند این سفارت نیز کشته شده است. معلوم نیست که این کارمندان داخلی هستند یا روس، اما منابع طا-لبان فقط کشته شدن ۱ تن و زخم برداشتن ۱۰ تن را تایید کردهاند.
در گذشته فقط دو سفارت در افغانستان بسیار مورد تهدید و هجوم تروریستی بود، سفارت امریکا و هند؛ اما اکنون که سفارت روسیه مورد حمله قرار گرفته، بحران ناامنی در افغانستان وارد فاز جدیدی شده که نشان از یک دوره ناامنی متفاوت میدهد؛ زیرا در گذشته آدرس دست کم برخی حملههای این چنینی مثلاً بالای سفارت هند مشخص بود و انگشت اتهام میچرخید به سوی پاکستان. در آن دوره گفتمان متفاوتی حاکم بود و تقریباً سه همسایه قدرتمند و روسیه مخالف حضور امریکاییها و ناتو بودند.
اکنون اما امریکا و ناتو حضور ندارد و کشورهای منطقه نیز با حاکمیت جدید تعامل بسیار عمیق در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دارند؛ چیزی که چنین حملهای را از بیخ و بن توجیه ناپذیر میسازد؛ چه روسیه یکی از حامیان و متحدان قدرتمند طا-لبان است و با کشورهای ایران، پاکستان و چین نیز رابطه فوقالعاده نزدیک دارد.
کشورهای آسیای میانه خود از اقمار روسیه هستند، هند نیز سابقه حمایت از گروههای تروریستی را در افغانستان ندارد و انتصاب این حمله به دهلی نو خالی از منطق سیاسی و راهبردی است، پس در این جا ناگزیر انگشت اتهام به سمت داعش میچرخد؛ گروهی که در حرف و عمل با جدیت تمام نشان داده که سازش ناپذیر است و دامن کشورهای منطقه را خواهد گرفت.
اگر فرض کنیم که داعش جز عنصری تبلیغاتی از جانب غرب چیزی بیشتر نیست، پس باید اذعان کرد که جنگ روسیه با غرب در اوکراین، به گونه نیابتی در افغانستان نیز گسترش یافته و احتمالاً حمله به سفارت این کشور در کابل، در واقع آغاز یک دوئل خونین میان منابع اطلاعاتی امریکا و اروپا با روسیه در میدان افغانستان خواهد بود.
این مسئله روی منطق گسترش جبهه جنگ و زمینگیر کردن دشمن نیز استوار است که با گسترش جبهات نیروی دشمن متفرق شده و تمرکز آن به یک نقطه کاهش مییابد. اکنون منافع روسیه در کشورهای ضعیف مثل افغانستان به هدف دم دستی مبدل شده که در جنگهای نیابتی استفاده میشود و افغانستان ایدهآل ترین میدان برای اجرای سناریوهای نیابتی بوده و است.
از این جهت، به نظر میرسد که جنگ روسیه با غرب در اوکراین، در افغانستان به شکل تروریزم داعشی متبلور شده و در آینده احتمالاً گسترده تر نیز خواهد شد؛ زیرا بر مبنای تخمینهای اطلاعاتی روسیه و ایران و چین، داعش پروژهای است امریکایی که هدف از ایجاد آن پیشبرد جنگ نیابتی ایالات متحده و غرب در منطقه جئوپولتیک افغانستان به عنوان چارراه وصل چین با غرب آسیا و جنوب آسیا با آسیای میانه است.
از این منظر، با حمله به سفارت روسیه آنچه یک سال پیش جنرالان امریکایی از آن سخن میگفتند در حال وقوع است و داعش توانسته به حالت عملیاتی برسد و اکنون توانایی اجرا حملات تروریستی پیچیده را دارد.
هرچند تاکنون گروه داعش مسئولیت این حمله را متقبل نشده، اما بعید میدانم که گروه دیگری جز داعش مسئولیت آن را بپذیرد؛ زیرا در حال حاضر یگانه آدرس بالقوه همین گروه است.