فحاشی در فیسبوک؛ تخلیه روانی شکست خوردگی اجتماعی!
این افراد چنان سرخورده و سرکوب شده هستند که حتی شهامت معرفی خود را نیز ندارند، در پشت یک حساب فیک پنهان میشوند و ناتوانیها و حقارتهای خود را به سوی دیگران پرتاب میکنند، تا شاید وجدان سر افکنده شان لحظهای آسوده باشد
شکوهمند- خبرگزاری دید
عقده حقارت، شکست اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، شخصی و جمعی در اشکال و انواع مختلف به بیرون پرتاب میشود تا حامل چنین عقدهای حس سرخوردگی و شکست خود را کتمان کند. چنین عقدهای زمانی که فضایی برای جولان بیابد، بیشتر در شکل و شمال فحاشی، طعن و لعن دیگران برای پنهان کردن ناچیز بودن خویش از قوه به فعل در میآید.
اشخاص و افرادی که دچار عقده شکست و حقارت هستند، معمولاً انسانهای ناچیز، حقیر، سرگردان، ناموفق و بازنده میباشند که تلاشی در جهت ساختن خود نمیکنند یا نمیتوانند، ولی میخواهند شخصیت دیگران را جرح کنند تا این حقارت نهادینه در خود را از دیدهها پنهان نمایند.
شبکههای اجتماعی تریبون خوبی برای این افراد است که هم هویت اصلی خود را پنهان کنند و هم بتوانند به جرح و تخریب شخصیت دیگران بپردازند، تا مرهمی برای درد حقارت خود بیابند. در شبکههای اجتماعی این نوع اشخاص و افراد حقیر به خوبی میتوانند حرف دل خود را بزنند؛ زیرا جایی است که هویت اصلی و ناچیز بودن چنین افراد در پشت یک عکس و یک نام مستعار پنهان شده و کسی درون میانتهی و حقیر آنان را نمیتواند ببیند.
به موضوع جالبی در فیسبوک سر خوردم. یکی از فعالان سیاسی کشور در یک برنامه تلویزیون افغانستان انترنشنل در باره وضعیت شمال و سفر وزیر دفاع طا-لبان به آن مناطق مطالبی را مطرح میکند که انصافاً به عنوان یک تحلیلگر سیاسی قراین و شواهد و مدارک موضوع را هم به خوبی جمع و جور کرده و نظریات خود را به عنوان نتیجه بیان میکند.
وقتی این مصاحبه در صفحه فیسبوک افغانستان انترنشنل منتشر شد، کسانی با اسامی مستعار آمده و به تحلیلگر فحاشی کردهاند. یکی گفته که این نفر اصلاً تحلیلگر نیست، کسی دیگر گفته که بی سواد است و کسانی هم آمده و گفتهاند که او را میشناسند و چنین و چنان. اما پرسش این است که نخست؛ چه نیازی برای فحاشی در پای این پست وجود دارد و چرا این دوستان مستعار نمیتوانند فحاشی خود را با نام و آدرس اصلی خود بیان نمیکنند؟
پیش از پرداختن به پاسخ این پرسش ذکر نکتهای را ضروری میدانم، تحلیلگر سیاسی در واقع همانند مجتهد دینی است. مجتهد از کتاب و سنت احکام شرعی را استخراج میکند. مجتهد ممکن است به صواب باشد یا به خطا، ولی در اصل دانش و فهم دینی او شکی نیست. تحلیلگر سیاسی هم ممکن تحلیلی را که از وقایع استخراج میکند، ممکن خطا کند یا درست درک نماید، ولی آیا در دانش سیاسی او باید شک کرد، یا به عبارت دیگر خطای استنباطی به معنی عدم دانش سیاسی است.
تخلیه روانی، فرافکنی عقده حقارت و حسادت، پاسخ پرسش پیشین است. این دوستان که در فضای مجازی کاری جز فحاشی و تخلیه روانی خود ندارند، انسانهای شکست خورده و حقیری هستند که نه در زندگی شخصی و نه در زندگی جمعی به اصطلاح کارهای نبوده و نشدهاند. این افراد چنان سرخورده و سرکوب شده هستند که حتی شهامت معرفی خود را نیز ندارند، در پشت یک حساب فیک پنهان میشوند و ناتوانیها و حقارتهای خود را به سوی دیگران پرتاب میکنند، تا شاید وجدان سر افکنده شان لحظهای آسوده باشد. جدی گرفتن چنین موجودات حقیری در شان هیچ انسانی نیست!