فرافکنی شکست؛ آقای وزیر کابل به کدام «تعهد» پابند نبوده؟
حکومت افغانستان متضمن هر «تعهد» که در قبال توافق طالبان و امریکا بوده و است، با کمال تعهد به آن پابند بوده؛ پس چرا امریکاییها همواره حکومت افغانستان را در معادله توافق با طالبان مقصر جلوه میدهند.
به تازگی مارک اسپر وزیر دفاع امریکا در اظهاراتی، حکومت افغانستان و گروه طالبان را متهم به عدم پابندی به تعهدات در توافق صلح کرده است. آقای اسپر گفته که طالبان در ادامه خشونتها و حکومت افغانستان برای ادامه بُنبست سیاسی مقصر هستند.
اما این جا یک پرسش در ذهن متبادر میشود، این که حکومت افغانستان در بیش از ده دور مذاکره با گروه طالبان حضور نداشت، معلومات و اطلاعات کلیدی در روند مذاکرات با کابل شریک ساخته نمیشد و در روز امضای توافق صلح با طالبان نیز هیچ نماینده از حکومت مشروع افغانستان حضور نداشت، پس چگونه «تعهداتی» داشته که به آن پابند نبوده است.
درست است که گروه طالبان به عنوان یک طرف معامله و معادله در توافق صلح، به تعهداتش پابند نبوده و حتا فراتر از آن به حملات خونین علیه غیر نظامیان و نظامیان افغانستان پرداخته است، ولی حکومت افغانستان متضمن هر «تعهد» که در قبال توافق طالبان و امریکا بوده و است، با کمال تعهد به آن پابند بوده؛ پس چرا. امریکاییها همواره حکومت افغانستان را در معادله توافق با طالبان مقصر جلوه میدهند.
بر همه جهان معلوم است و برای خود زمامداران کنونی امریکا بهتر از همه پیداست که این ابر قدرت در جنگ با طالبان شکست خورده است. شکستی که شاید سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی را در ایالات متحده تکرار کند.
اما مقامات امریکایی با فرافکنی شکست و عصبیت ناشی از آن، میخواهند به اصطلاح برف بام شان را بر سر حکومت افغانستان انداخته و در پشت ژستهای دیپلماتیک پنهان شوند.
فرافکنی شکست پالیسی نیست که بتواند پوسیدگی هژمونی امریکا را در جهان پنهان یا ترمیم کند؛ چون اگر یک طرف این پوسیدگی با فرافکنی و عصبیت پنهان شود، از طرف دیگر برون خواهد زد؛ چنانچه در ماجرای حمله بر عراق، تقابل با ایران، بحران کرونا و قدیمی تر از آن در جنگ ویتنام، این پوسیدگی شکست نمایان شده و ببر کاغذی امریکا را عریان به نمایش گذاشت.
چنین میپندارم که با برف بام خود بر بام دیگران انداختن و دیگری را مقصر ناتوانی خویش نشانه کردن، در واقع شلیک کردن در تاریکی است و راه به جایی نخواهیم برد؛ پس بهتر آن است که «اگر» امریکا میتواند و اقتصاد و سرمایهاش اجازه میدهد، توافق مضحک(توافق آن قدر خنده آور است که حتا به کار بردن صفت ننگین برای آن، احتیاط زیاد میطلبد) صلح با گروه طالبان را لغو کند، واقعاً به جبهه برگردد و از این که بار بار مشروعیت سیاسی کابل را با پرسش مواجه کرده و در برابر آن نیز گروهی تروریستی را به عنوان یک کتله سیاسی بولت کرد، معذرت بخواهد. در آن صورت شاید جایی از این شکست و پوسیدگی رفو شود، در غیر آن شاخ و شانه کشیدن برای کابل در واقع خندیدن به ریش کاخ سفید است.