فیسبوک، توییتر یا انستگرام؛ کجا بهتر است؟
اینکه خیلی از شبکههای اجتماعی سانسور و یا فیلتر نمیشود یکی از دستاوردهای مهم افغانستان در بخش اطلاع رسانی، آگاهیدهی، بلند رفتن سطح آگاهی و گسترش ارتباطات است. شبکههای اجتماعی- به خصوص فیسبوک، در افغانستان تریبون شماری از شهروندان است که به تریبونهای دیگر چون تلویزیون، رادیو و رسانههای چاپی دسترسی ندارند. شمار زیادی از افراد در حوزههای مختلف از طریق فیسبوک به تریبونهای فوق دسترسی پیدا کردهاند.
حدود ۱۸ میلیون تن از شهروندان کشور به انترنت دسترسی دارند و اکثراً از فیسبوک استفاده میکنند. فیسبوک اما در این اواخر برای شماری خستهکن شده و به سوی انستاگرام روی آوردهاند. تعداد استفاده کنندگان شبکههای اجتماعی در کنار انستاگرام، در توییتر نیز افزایش یافته است.
شهروندان افغانستان در فیسبوک متن تولید میکنند و کمتر در انستاگرام فعالیت دارند که متن و محتوا تولید کنند در انستاگرام مصرفکننده محتوا هستند. فرار از فیسبوک و رفتن به انستاگرام دلایلی دارد مثل خستگی از فیسبوک. خستگی از دشنام دادن و فحش شنیدن و متلک خوردن.
در این دنیا کسی مراقب روح ما نیست، خودمان از خودمان مراقبت کنیم. متن و محتوای انستاگرام را برای سرگرمی مصرف میکنند. ما در فیسبوک قربانی دادن را شاهد هستیم و این که اجازه بدهیم هر کسی به هر بهانهای بخشی از توان روحیمان را بدزدد، نشان دهنده بزرگواری مان نیست. نشانه میلمان به قربانی شدن است.
همین فیسبوک یک نمونه از توسعهنیافتگی و تغییری که باید ایجاد کنیم است. در خیلی از موارد آگاهانه و ناآگاهانه خودمان کوتاهی میکنیم؛ وقتی میگوییم که فرهنگ و شعور از این مملکت رفته، مغزها فرار کردهاند و ببوها ماندهاند. یادمان نرود که خودمان هم با میدان دادن به افراد کممایه، بیسواد و بیهنر مقصریم. فقط تقصیر حکومت نیست. تقصیر ما هم هست که با لایک و فالو کردن به بقیه میگوییم این راه دیده شدن و موفقیت است. فیسبوک خوبیها و جنجالهای خود را دارد، اما در انستاگرام و کم و بیش در توییتر با فالو کردن افراد کممایه به آنها اعتبار ندهیم. در روزهایی که تعداد فالوور به عنوان ابزاری برای وزنکشی و برحق بودن تبدیل شده است، با کلیک نسنجیده به هر کسی اعتبار ندهیم. واژه فالوور به معنی دنبالکننده است. گاهی دقت کنیم ببینیم دنبال چه کسی راه افتادهایم؟ تا فردا پشیمان نشویم.
فساد و مشکلاتی در کشور وجود، ناکارآیی و عقبماندگی در سطوح مختلف دولت هست از آنان ناراحت میشویم و رنج میکشیم. حساب کاربری مان در انستاگرام و توییتر خانه مان است، از آن مراقبت کنیم و نگذاریم هر کسی سرمایههای حتی اندکش را اختلاس یا غارت کند. در فیسبوک معمول شده است که از طریق صفحه ما دیگران توهین و تحقیر شدهاند و آزار و اذیت گردیدهاند. در انستاگرام رعایت کنیم که صفحه ما سطلزباله عقدهگشایی، فحشنگاری و تخلیه ناکامیهای روحی دیگران نشود. ما کسی را به فالوو کردن صفحهمان محکوم نکردهایم، اینجا هم دنیای واقعی نیست که مجبور به تحمل کسانی باشیم که رنج مان میدهند. هیچ آدم عاقلی یک مشت عقرب را با خودش به رختخواب نمیبرد. در فیسبوک مواردی را تجربه کردیم و حال میرویم انستاگرام و توییتر، تظاهر کردن به تحمل و مدارا به قیمت آزار دیدن توسط افراد سمی، مثل این است که به فرد متجاوز لبخند بزنیم. این تشویق به دیکتاتوری و نشنیدن صدای مخالف نیست، مراقبت از روح مقابل کسانی است که جز با زهر ریختن نمیتوانند حرف بزنند. با تجربههای بدی که در فیسبوک دارید آنان را در انستاگرام دوباره تکرار نکنید.
همه میدانیم که اینستاگرام با هدف «سرگرمیسازی» طراحی شده است. به همین دلیل توانایی عجیبی در بلعیدن زمان ما دارد، اما در همین فضا هم میتوان از تکنیک «سرگرم آموزی» – ترکیب آموزش با سرگرمی- استفاده کرد. یاد داد و یاد گرفت. در این اواخر خیلی دیده میشود که کاربران فیسبوک و دوستان به همدیگر توصیه میکنند که از انستاگرام و توییتر استفاده کنند. فراموش نکنیم که نقد، سازندگی به بار میآورد و کنایه، توهین و تحقیر میآورد و این کنایههایی را که در فیسبوک تجربه میکنیم که موجب نفرت آدمها از همدیگر می شود، در انستاگرام تجربه نکنیم.
چه بهتر که در فیسبوک نیز این موارد را عملی کنیم و در هرجای که حضور داریم، چون در عصر حاضر آرامش روانی آسان به دست نمیآید، آن را ارزان هدر ندهیم. انستاگرام و هر شبکه اجتماعی قرار است جهان را به جای بهتری تبدیل کند. جایی که ارزش زیستن داشته باشد. ما برای امن نگه داشتن و امن ساختن هرجای به همدیگر ضرورت داریم.