قدس؛ چرا مسئله فلسطین برای ما مهم است
هم قدس و هم فلسطین برای ملت افغانستان از این منظر که هردو طعم اشغال، مبارزه و ظلم را در دهههای طولانی چشیدهاند، از خانه های شان رانده شدهاند، زمین و روستا و دکان و زندگی شان ویران شده است. هویت شان منسوخ شده و فرهنگ شان تبعید، پدیدههای همذات، هم سرنوشت و هم سرگذشت هستند
در آستانه فرا رسیدن آخرین جمعه ماه مبارک رمضان و روز جهانی قدس هستیم، مناسبتی که با سرنوشت ملت فلسطین و فراتر از آن با آبروی کل کشورهای اسلامی گره خورده و عیارسنج رویکرد دولت هایی با جمعیت مسلمان در پیوند به نزدیک به یک قرن اشغالگری و ظلمی است که از سوی اسراییل به مثابه جانشین امریکا در منطقه خاور میانه بر ملت فلسطین اعمال شده است.
مبارزه مستمر، مقاومت سرسختانه علیه اشغال و ظلم و آزادی باوری در ملت فلسطین در نماد قدس استحاله شده و ماحصل آن بیداری گستردهای که فراتر از مذهب و قومیت علیه استعمار نو شکل گرفته است.
بر این مبنی موضوع قدس و فلسطین در واقع از محدودههای دین و مذهب و ملیت و زبان و منطقه گذشته و در وجدان انسانهایی که هنوز آزادی را باور دارند، رسوب کرده است. در این روایت، قدس همان محوری است که که در مبارزه علیه نا برابری و ظلم به آن نیاز داریم.
اما مسئله قدس برای ما انسانهای افغانستانی از منظر دیگری نیز اهمیت دارد، چرا که به نظر میرسد راه ما و فلسطینینان فراتر از اشتراکات مذهبی، در بعد مبارزه برای آزادی نیز موازی بوده و در کنار هم حرکت می کند.
این مهم نیست که قدس قبله اول مسلمانان بوده یا معبد سلیمان یهودیان یا محل تولد عیسی مسیح عیسویان، این هم مهم نیست که این معبد چقدر اهمیت تاریخی دارد، زیرا اکون نه قبله مسلمانان است و نه حتی مهمترین مسجد در جهان اسلام. اما نام قدس با نام ملت فلسطین از یک طرف و مبارزه و مقاومت از سوی دیگر گره خورده و در واقع نماد تمام مبارزات یک ملت علیه یورشی است که قصد نسل کشی و پاکسازی قومی را در سر میپروراند و برنامه دارد که یک ملت را از صفحه روزگار محو کند.
در این روایت و کانتکست است که اهمیت نمادین قدس و روزی که به این نام مسما شده، از قوه به فعل در می آید. دراین کانتکست، قدس از حد و مرز یک معبد عبور میکند و محور اثیری و حماسی قومی برای رسیدن به آزادی میشود.
از جانب دیگر، با عنایت به این که مسئله فلسطین در طول نزدیک به قرن اشغالگری اسراییل که با حمایت مستقیم انگلیس و امریکا تداوم یافته، رفته رفته از رنگ و رخ افتاده و مبدل به یک جدال بین کشوری در چارچوب واحد سیاسی جعلی اسراییل میشد، نام گذاری روز قدس در واقع بزرگترین انتفاضه معنوی و فرهنگی در محور مقاومت فلسطین علیه اسراییل و کل حامیانش شد و پس از سالها فرسایش تاریخی، موضوع فلسطین و مظلومیت این ملت را دوباره احیا کرد.
به نظر میرسد اگر موضوع نامگذاری روز جهانی قدس نمیبود، اکنون با توجه به رفت و آمد یکی پس از دیگر کشورهای عربی به کمپ دیوید و امضای پیمان صلح و دوستی و اخوت با اسراییل، سرنوشت فلسطینیان محلی از اعراب نداشت.
اما روز جهانی قدس، مبارزه و مقاومت فلسطینی ها را از حضیض محلی بودن به اوج جهانی شدن رساند و اکنون در خانه هر مسلمانی، موضوع قدس، فلسطین و اشغالگری اسراییل مطرح است.
در افغانستان نیز هرچند موضوع مقاومت و مبارزات فلسطینیان ناشناخته نبود، اما در چند سال پسین که از روز جهانی قدس تجلیل میشود، حس همدردی و همذات پنداری و اخوت دینی با مردم فلسطین به شدت افزایش یافته و نشان میدهد که کار درست فرهنگی چقدر میتواند جوامع اسلامی را به همگرایی سوق بدهد.
پس هم قدس و هم فلسطین برای ملت افغانستان از این منظر که هردو طعم اشغال، مبارزه و ظلم را در دهههای طولانی چشیدهاند، از خانه های شان رانده شدهاند، زمین و روستا و دکان و زندگی شان ویران شده است. هویت شان منسوخ شده و فرهنگ شان تبعید، پدیدههای همذات، هم سرنوشت و هم سرگذشت هستند.