رییسجمهور غنی به تازهگی وزارت امور داخله را«قلب فساد» خوانده و همینگونه از وزارت امور خارجه نیز بشدت انتقاد کرده و آن را به قومگرایی متهم کردهاست.
این اظهارات رییسجمهور در حالی مطرح میشود که برخی از نهادهای ملی و بینالمللی از وجود فساد اداری در درون حکومت گزارش میدهند. آنها حکومت به اصطللاح« وحدت ملی» را حکومتی غرق در فساد ارزیابی کردهاند و بارها از سران حکومت خواستهاند که سران حکومت برای زدودن این پدیده دست به کار شود.
چندی پیش، روزنامه واشنگتن تایمز، حکومت فعلی افغانستان را« فاسد، نالایق، قبیلهگرا، ظالم و غیرمحبوب» خواند و حتی از کمک کشورهای غربی و در راس امریکا به این کشور انتقاد کرد.
با این حال، پرسش اینجاست که آیا فساد تنها در دهلیزهای وزارت داخله و خارجه جریان دارد و یا فراتر و گستردهتر از آنست؟
برای روشنسازی این مهم، لازم است به نکاتی اشاره شود:
ـ رییسجمهور غنی در زمان پیکارهای انتخاباتیاش، به مردم افغانستان وعدههای جالبی میداد و یکی از این وعدهها برابر دانستن تمامی شهروندان کشور بود. او میگفت« هیچ افغان از افغان دیگر کمتر و یا برتر نیست.» اما هرچقدر از عمر حکومت گذشت، خلاف این وعده عمل شد و نه تنها افغانها با هم برابر نشدند، بلکه تبعیض قومیتی، لسانی و سمتی بیشتر از هر زمانی به کار گرفته شد. گماشتن افراد براساس قوم، حزب، زبان و سمت، رفته رفته رواج بیشتری یافت، تا جایی که باری جنرال دوستم، معاون اول ریاست جمهوری نیز بر آقای غنی خرده گرفت و گفت که به «رییسجمهور اگر پشتون باشی خوب است و اگر از لوگر باشی خوبتر است.» اشاره آقای دوستم در اینجا، زیادتر به این منظور بود که وی افرادی مربوط به قوم پشتون را بیشتر امتیاز داده و کسانی که از لوگر(زادگاه رییسجمهور) بودهاند، بیشتر از سایرین مورد توجه قرار گرفتهاند.
رییسجمهور از وزارت امور داخله و خارجه نام برد که به فساد آغشتهاند، اما باید گفت، آیا دیگر ادارات دولتی از وجود فساد پاک است، آیا وزارتخانههای دفاع، مالیه به شکل گسترده فساد نکردهاند؟ وزارت دفاع ملی و بویژه بخش تدارکات آن، به شکل تکاندهنده در فساد دست داشتهاند و بخش بزرگی از بودجه این وزارت را حیف و میل کردهاند. چندی پیش، سیگار( اداره بازرسی امریکا در امور بازسازی افغانستان) اعلام کرده بود که حتی از پول سربازان نیروهای ارتش نیز دزدی میِشود.
ـ به نظر میرسد ارگ ریاستجمهوری در پی به حاشیه راندن و بدنامسازی اقوام غیرپشتون است و از سوی دیگر، رییسجمهور تلاش دارد با برجستهسازی مسایل فساد در شماری از نهادها، رقبای درون حکومتیاش را زیر بگیرد. رییسجمهور با دامنزدن به این مسئله دو هدف خاص را دارد: ۱ـ تضعیف وجههی سران تیم اصلاحات و همگرایی ۲ ـ محکمکردن پایههای قدرت به نفع خود و اطرافیانش که اغلباً که دارای تفکر قومی هستند و میکوشند تا گلیم«جمعیتیها» و بویژه« پنجشیریها» را از جاهای کلیدی به سادهگی جمع کند. دهلیزهای ارگ در نتیجهی یک طرح پیچیده، از وجود افراد نور چشمیهای رییسجمهور پر شد و هماکنون بسیاری از کارمندان بخشهای کلیدی ارگ و ریاست عمومی اداره امور(دارالانشای شورای وزیران)، از سوی تیم رییسجمهور انتخاب شده که اکثر آنها براساس معیارقومی انتخاب شدهاند.
انگشت گذاشتن روی موارد فساد صرف در وزارت امور داخله و خارجه، یک اقدام مغرضانه و جهتدار است که یک هدف خاص را دنبال می کند، وگرنه گستردهگی دامنه فساد در این حکومت آنچنان فراخ و فراگیر است که یک سرش به ارگ بسته است و سر دیگرش به بیرون از آن.
برخی آگاهان سیاسی بر این باور ند که اگر«قلب فساد» وزارت داخله است، مغز فساد ارگ ریاست جمهوری است؛ جایی که فساد از آنجا منشا و ریشه میگیرد و برای فساد پوشش ایجاد میکنند.
به طور کلی میتوان گفت که فساد تنها در وزارتخانههای داخله و خارجه خلاصه نمیشود. حجم فساد زیادتر و عمق آن بیشتر از آن چیزی است که رییسجمهور غنی گفته است. اکنون وزارت داخله، قلب فساد نیست؛ بلکه ارگ، قلب فساد است و شماری از ادارات دولتی، دهلیزهای این قلبِ آغشته به فساد است. فساد سر تا پای حکومت را فرا گرفته و کار حکومتداری را به بنبست کشانده است. اینکه رییسجمهور فقط از دو مورد نام گرفته، بیشتر در رقابتهای منفی وی با سران تاجیک ریشه دارد.
فرهاد احمدی- خبرگزاری دید