آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

متقی و دق الباب امریکا از ترکیه

پرونده قطور و قطرانی (سیاه) ناتو در حمایت از داعش، نیرویی که سایه طا-لبان را با تیر می‌زند، نباید از چشم امیرخان متقی دور بماند. در غیر آن همان دامی که ناتو و امریکا برای جمهوریت گستردند ممکن است برای امارت هم بگسترند

متقی

 

امیرخان متقی سرپرست وزارت خارجه حکومت موقت طا-لبان روز گذشته راهی ترکیه شد تا در نشست «ثبت دیپلوماسی» در انجمن دیپلوماسی آنتالیا در انقره شرکت کند.
پس از تسلط طا-لبان بر افغانستان، این نخستین سفر یک مقام بلندپایه این گروه به ترکیه است.
بدون هیچ چون و چرایی، سفرهای امیرخان متقی به کشورهای مختلف، معطوف به یک هدف است: به رسمیت شناخته شدن حکومت گروه متبوع او. بنابر این سفر جاری او به ترکیه نیز در ادامه سفرهای قبلی و با هدف لابی‌گری برای شناسایی رسمی حکومت جدید در افغانستان صورت گرفته است، اما از آنجا که بخش عمده دنیا به رسمیت شناختن حکومت طا-لبان را به اراده امریکا گره زده‎‌اند، مراجعه به ترکیه عضو ناتو، به صورت غیر مستقیم، مراجعه به امریکا هم هست؛ چیزی که برای حکومت طا-لبان نیز بدون هزینه نخواهد بود؛ زیرا همچنان که اشاره شد ترکیه عضو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی (ناتو) است و پس از خروج خفت‌بار امریکا از افغانستان، به عنوان نماینده غیر رسمی آن در همراهی مستقیم قطر، پروژه‌های ناتمام ناتو و ایالات متحده را در افغانستان، به انجام برساند. بنابراین این احتمال وجود دارد که ترکیه برای تحمیل دیدگاه‌های سازمان متبوعش (ناتو) و دولت مورد متابعتش (امریکا) بر طا-لبان تلاش کند.
ترکیه در طیف غرب و ناتو قرار دارد و به همان میزان در قبال جنایات صورت‌گرفته در بیست سال گذشته در افغانستان مسئول است که امریکا و ناتو مسئول هستند. بنابراین صرف یدک کشیدن عنوان «اسلامی» نمی‌تواند محمل موجهی برای دلسوزی این کشور نسبت به حکومت و افغانستان باشد، بلکه برعکس، آنچه برای انقره اهمیت مبنایی دارد تأمین منافع خود و هم‌پیمانانش در سطح بین‌الملل است.
ترکیه بخشی از ناتو است و درست به اندازه بروکسل و واشنگتن در اشغال افغانستان و جنایاتی که در آن دوره توسط نیروهای آن در کشور صورت گرفته، سهیم است. بنابراین، دستگاه دیپلوماسی حکومت طا-لبان باید هوشمندانه با انقره تعامل کند و در نظر داشته باشد که منافع رجب طیب اردوغان عمیقاً و شدیداً با منافع جو بایدن و استولتنبرگ گره خورده است.
با آن که طا-لبان پس از در اختیار گرفتن قدرت سیاسی افغانستان، به صورت پیدا و پنهان سعی وسیع و تلاش بلیغی می‌کنند که مورد تمجید و تأیید همان امریکا و ناتویی قرار بگیرند که بیست سال با آنان مبارزه کرده است، اما این از منظر منطق مبارزات ایدئولوژیک، به معنای پشت کردن به باورها و محورهای ایدئولوژیک است و به هیچ صورت توجیه‌پذیر نمی‌باشد.
چنین چیزی نشانه آن است که به رغم تظاهر رهبران حکومت جدید افغانستان به برپایی نظام اسلامی مبتنی بر قرائت‌های سخت‌گیرانه از شریعت، در واقعیت امر امکان عملیاتی شدن ندارد و تندروترین نیروها نیز در نهایت باید به همان چیزهایی گردن بگذارند که قدرت‌های برتر جهانی، از جمله امریکا و ناتو آن را مطالبه می‌کنند. معنای این واقعیت آن است که در بسیاری موارد، مبارزات مبتنی بر اسلام‌خواهی رادیکال، معطوف به بهره‌برداری ابزاری از باورها و مقدسات دینی برای دست یافتن به وجه زمینی و بشری قدرت است.
در چنین فرضی سران و سردمداران این مبارزات، زیان نمی‌بینند؛ زیرا آنان در هر حالتی ابزارهای زیادی برای توجیه رفتار متضاد و ناهمگون خود در دو دوره پیشاپیروزی و پساپیروزی خواهند داشت، اما کشوری که زیرساخت‌های خود را در جریان آن مبارزات مسلحانه از دست می‌دهد یا انبوه جوانانی که که چه در میدان‌های جنگ و چه در میدان‌های شهر قربانی می‌شوند، متضررین اصلی کل آن فرایند مقدسی هستند که در پوشش جهاد در راه خدا شکل می‌گیرد.
انتظار می‌رود حکومت طا-لبان از گریبان چنین تناقض دردناکی سر درنیاورد.
در هر صورت، سفر امیرخان متقی به ترکیه امری غیر معمول و بیرون از معیارهای سیاست‌گری در دنیای امروز نیست، اما آنچه مهم است عقبه تاریخی ترکیه به ویژه در روزگار اشغال افغانستان است که انقره نیز در آن دخیل بود و پابه‌پای ناتوی غربی، در همه اتفاقات دوران اشغال و پسااشغال سهم و نقش انکارناپذیر دارد.
دست‌کم پرونده قطور و قطرانی (سیاه) ناتو در حمایت از داعش، نیرویی که سایه طا-لبان را با تیر می‌زند، نباید از چشم امیرخان متقی دور بماند. در غیر آن همان دامی که ناتو و امریکا برای جمهوریت گستردند ممکن است برای امارت هم بگسترند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا