آخرین اخبارافغانستانتحلیلروند صلحسیاستصلح

مذاکرات دوحه؛ رویارویی نهایی «جمهوریت» و «امارت»؟

تصور نمی‌شود این مذاکرات در بازه زمانی بسیار کوتاه به نتیجه برسد، اما این پیش‌بینی وجود دارد که تا زمان کامل شدن خروج نظامیان امریکایی از کشور، دو طرف به یک نقشه راه صلح دست یابند

مذاکرات بین الافغانی که از همان آغاز به بن‌بست رسیده بود، از صبح امروز وارد مرحله تازه‌ای شد: دو هیئت عالی‌رتبه از هر دو طرف رو در روی یکدیگر قرار گرفتند تا درباره مسائل اساسی، با جدیت گفتگو کنند.
از طرف دولت جمهوری اسلامی افغانستان، داکتر عبدالله رییس شورای عالی مصالحه ملی، در رأس هیئتی قرار دارد که متشکل از بزرگان سیاسی افغانستان، عطامحمد نور، کریم خلیلی، باتور دوستم و فاطمه گیلانی است. طرف دیگر میز علاوه بر ملا برادر، شیخ عبدالحکیم حقانی قاضی‌القضات طالبان، مولوی شهاب‌الدین دلاور و سهیل شاهین و چند عضو دیگر دفتر سیاسی قطر نشسته‌اند.
مذاکره‌کنندگان هر دو طرف، به نمایندگی از ساختارهای فکری ـ سیاسی خود، در جلسه‌ای که تنها همین دو هیئت حضور دارند، پشت درهای بسته به چانه‌سازی بر سر قدرت می‌پردازند. زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژه امریکا برای صلح افغانستان، اگرچه در دوحه به سر می‌برد، اما در نشست‌ها حضور ندارد، اما این به معنای بی‌طرفی و یا عدم دخالت او در محتوا و نتیجه مذاکرات نیست.
آقای عبدالله در نشست ابتدایی صبح امروز به دستاوردهایی اشاره کرد که افغانستان در بیست سال گذشته به آنها دست یافته است؛ از جمله: حق رأی در تعیین زعیم ملی و سرنوشت سیاسی، حقوق و آزادی‌های زنان، حقوق اقلیت‌ها، آزادی بیان، حقوق قربانیان جنگ و سایر پیشرفت‌ها.
آقای عبدالله با اشاره به تفاوت دیدگاه‌های دولت و طالبان در مورد این دستاوردها تأکید کرد که باید تفاوت نظرهای ما در معرض اراده و قضاوت جمعی مردم قرار گیرد. ما باید از تحمیل برداشت و نظریات خود به گونه‌ غیر صلح‌آمیز خودداری کنیم.
موضوع مهم دیگری که در بیان آقای عبدالله انعکاس یافت، برخورداری هیئت مذاکره‌کننده جمهوری اسلامی افغانستان از صلاحیت و صلابت به نمایند‌گی از مردم افغانستان بود؛ صلاحیت و صلابتی که امکان گفت‌وگو در مورد «اقدامات بعدی برای رسیدن به یک فیصله نهایی» را فراهم می‌سازد، تا «از این فرصت استفاده مؤثر صورت گیرد».
در مقابل اما عبدالغنی برادر اگرچه درباره صلاحیت و صلابت هیئت مذاکراتی طالبان چیزی نگفت، ولی تأکید کرد که گروه متبوعش «یک تیم مذاکره‌کننده قوی را تشکیل داده و مقامات ارشد طالبان در این تیم مذاکراتی حضور دارند» که به نوعی اشاره به برخورداری آنان از قدرت و صلاحیت تصمیم‌گیری است.
آنچنان که گفته می‌شود در مذاکرات، سه مسئله اساسی آتش‌بس، دولت انتقالی و آزادی زندانیان طالبان مورد بحث قرار می‌گیرد. طالبان پیشتر نیز آزادی بیش از هفت هزار زندانی خود از زندان‌های دولت را پیش‌شرط آتش‌بس سه ماهه اعلام کرده بود.
اگرچه آقای عبدالله تأکید کرد که رسیدن به صلح، مستلزم «انعطاف‌پذیری» است، اما این مهم، در سخنان ملا برادر بازتاب نیافت. ملابرادر درباره نظام مورد نظر طالبان توضیح داد: «برای برآورده شدن این هدف، یک نظام اسلامی مستقل، مرکزی و قدرتمند نیاز است».
همچنین به نظر می‌رسد تأکید اکید و مصرانه هیئت مذاکراتی طالبان بر شکل‌گیری نظامی که در پرتو ارزش‌های دینی، اعتقادات اسلامی و «غرور و علایق ملی» برپا شود، همچنان گره کور مذاکرات صلح دوحه است؛ نه به این دلیل که دولتمردان کنونی افغانستان، میانه‌ای با نظام اسلامی ندارند، بلکه به این جهت که چنین نظامی بر مبنای قرائت طالبانی از اسلام برای آنان و مردم افغانستان قابل قبول نیست.
در این میان آنچه بیش از هر چیزی دیگر، موجب افزایش چانه‌زنی طالبان بر سر ماهیت نظام سیاسی پساصلح شده است، پیشرفت‌های اخیر این گروه مخصوصاً در ولایات شمالی و شمال شرقی کشور مبنی بر تصرف برخی ولسوالی‌ها است که تصور می‌شود با ایجاد توهم کاذب قدرتمندی در سران طالبان، موجب سماجت این گروه برای تحمیل ایده‌های سیاسی خود بر هیئت مذاکره‌کننده دولت جمهوری اسلامی افغانستان گردیده است.
دور جدید مذاکرات صلح دوحه که به گفته آقای عبدالله «در سطحی دیگر» برگزار شده، امیدها و انتظارات زیادی را در مردم افغانستان برانگیخته است. حضور هیئت‌هایی با این مایه و پایه از اعتبار و توانایی تصمیم‌گیری از جانب هر دو طرف، در ذات خود امیدبخش است و نشانه جدیت آنان برای رسیدن به نتیجه نهایی و این به صورت طبیعی، در شرایطی که ناامیدی فراگیر در حال مستولی شدن بر روح و روان جمعی مردم بود، مایه امید و افزایش انتظار آنان می‌شود. به همین جهت است که این روند از سوی همسایه‌ها و قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نیز با دقت رصد می‌شود.
با وجود آن که روند مذاکرات صلح دوحه در انحصار امریکا و خلیلزاد است، اما سایر قدرت‌ها و از جمله روسیه نیز با حساسیت زیادی نسبت به آن واکنش نشان داده است.

سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه یک روز قبل از آغاز مذاکرات صلح دوحه، در نشستی با مقام‌های بلندپایه کشورهای آسیای میانه در تاشکند پایتخت ازبیکستان گفت: «تایید می‌کنم که روسیه علاقه‌مند است گفت‌وگو میان طرفین درگیر در افغانستان را تسهیل کند که هدف از آن پایان دادن به جنگ چندین ساله و ایجاد افغانستانی صلح‌آمیز، مستقل و بی‌طرف خواهد بود».
اعلام آمادگی روسیه برای تسهیل‌ روند مذاکرات، نشانه آن است که این بار قرار است اتفاق مهمی در دوحه بیفتد؛ اتفاقی که متضمن دگردیسی عمیق در ساختارهای سیاسی ـ امنیتی افغانستان است و هر کشور ذی‌دخلی که از چونی و چگونگی روند شکل‌گیری آن غافل و غایب باشد، جای چندانی در معادلات آینده آن نخواهد داشت.
از سویی دیگر به نظر می‌رسد آنچه موجب شتاب و شدت یافتن روند مذاکرات بین الافغانی شده است، ورود رقبای منطقه‌ای ایالات متحده، از جمله جمهوری اسلامی ایران در میدان صلح افغانستان است.
دقیقاً یازده روز پیش، شانزدهم سرطان، هیئتی از افغانستان به ریاست محمد یونس قانونی و هیئتی از سوی طالبان به ریاست عباس استانکزی، به میزبانی وزارت امور خارجه ایران، وارد تهران شدند و پس از دو روز رایزنی درباره صلح و قطع جنگ، بیانیه امیدوارکننده‌ای صادر کردند و در آن از برگزاری دور بعدی مذاکرات خود در آینده‌ای نزدیک خبر دادند. این در حالی است که منصور احمدخان سفیر پاکستان در کابل نیز گفته است قرار بود نشست بین‌الافغانی صلح در پاکستان برگزار شود که برای بعد از عید قربان به تعویق افتاده است. منابع ایرانی هم می‌گویند نشست بعدی تهران که در آن نمایندگان تمام طرف‌ها شرکت خواهند کرد، «مهم» خواهد بود.
به نظر می‌رسد این رویدادها هم در برگزاری جدی و محکم مذاکرات کنونی قطر بی‌تأثیر نبوده تا از این طریق و با وادار کردن دو طرف به رسیدن به نتیجه نهایی، راه را بر ورود رقبای منطقه‌ای امریکا در قضیه صلح، مسدود کنند. اگرچه مطمئنا مذاکرات جاری دوحه به دلیل طولانی و زمان‌بر بودن آن مانع از اقدام همسایگان افغانستان برای برگزاری نشست‌های مشابه نخواهد شد.
تصور نمی‌شود این مذاکرات در بازه زمانی بسیار کوتاه به نتیجه برسد، اما این پیش‌بینی وجود دارد که تا زمان کامل شدن خروج نظامیان امریکایی از کشور، دو طرف به یک نقشه راه صلح دست یابند.

Related Articles

Back to top button