مذاکرات دوحه؛ وضعیت کنونی به کدام سمت میرود؟
مقداری باید طا-لبان از سیاستهای دگماتیک عقب نشینی کنند و اندکی هم جامعه جهانی محابا کند؛ زیرا در غیر آن، در یک ماه آینده جامعه افغانستان از نگاه اقتصادی تحمل بار سنگین تورم و فقر و عدم نقدینگی را ندارد
شکوهمند- خبرگزاری دید
در چند روز اخیر هیئتی از جانب «امارت اسلامی» با نمایندگانی از امریکا و اروپا و چند کشور دیگر در قطر دیدارهایی مفصل داشته است. هیئت امارت اسلامی را امیرخان متقی وزیر خارجه آن رهبری میکند. این هیئت اکنون متفاوت از گذشته و به نمایندگی از حاکمیت افغانستان که البته تاکنون از سوی ملل متحد به رسمیت شناخته نشده، با امریکاییها و اروپاییانی چانه زنی دارد که روزگار از جایگاه یک گروه شورشی در حال جنگ با دولت مورد حمایت آنان برای روند صلح مذاکره داشت.
اکنون کمی اوضاع متفاوت است، نه طا-لبان دیگر آن گروه شورشی مخالف نظام نیست و نه امریکاییها و اروپاییها در جایگاهی قرار دارند که اهرم فشاری نظامی یا میدانی علیه آن داشته باشند. خروج نیروهای ناتو از افغانستان تنها عامل و اهرم فشار علیه طا-لبان و حامی نظام پیشین کشور را از بین برد. در واقع خروج نیروهای خارجی صد در صد به سود طا-لبان تمام شد و بازی را بردند. طا-لبان در یک پیروزی برق آسا نظام گذشته را سرنگون کردند و نیروهای ملی امنیتی و دفاعی را نابود، اما پس از پیروزی در جنگ و گرفتن کنترول کشور، چالش اصلی اکنون آغاز شده تحلیل حتا هفته آینده را نیز مشکل و مبهم میسازد.
ذکر این نکته را ضروری میدانم که بستر ایدئولوژی طا-لبان در اجتماع افغانستان فوقالعاده مهیا بوده از این بابت کمترین نگرانی نیز وجود ندارد؛ زیرا طالبان علیه همان گفتمانهایی مبارزه کرده و اکنون نیز حرف میزنند که باب میل جامعه نبود و آن را نماد کفر و الحاد میدانستند.
حقوق زنان (مدل مدرن)، انتخابات، آزادیهای مدنی و پوشش، رسانههای تفریحی و حضور زنان در اجتماع به شدت مردانه، گفتمانهایی بود که در اجتماع افغانستان هرگز طرفدار نیافت و همواره دفع شد. بنا بر این، طا-لبان با اعمال سیاستهایی که از دید غربیها «خشن» است، در واقع ملت را تخلیه روانی میکنند؛ چون ملت در دو دهه گذشته همواره نظام قبلی را نماینده غرب در برابر اسلام میدانستند.
اما چالشهای فرا راه طا-لبان، مواردی مثل حقوق زنان و مسایلی که غربیها مطرح میکنند، نیست. طا-لبان با چالشهایی مثل اقتصاد، داعش، مهاجرت، بیکاری و فقر رو به رو هستند و از این دریچه میتوانند داد و ستد سیاسی با دنیا داشته باشند.
ظاهراً طا-لبان و غربیها در دو جهت معکوس چانه زنی دارند؛ آنچه امریکایی و شرکای شان از طا-لبان میخواهند، با آنچه طا-لبان از آنان درخواست دارند، ۱۸۰ درجه با هم تفاوت دارد. آگاهی ندارم که این تفاوت ماهوی مطالبات دو جانب در مذاکرات اخیر دوحه به بحث گرفته شده یا نه، اما محرز آن است که چالشهای اقتصادی هم اهرم فشار طا-لبان علیه غرب شده و هم پاشنه آشیل آن در حکومت داری کشور.
از جانب دیگر، کشورهای غربی و به ویژه امریکا، مسئله اقتصادی را به مسایل حقوق بشری و حقوق زنان و آزادی بیان و ایجاد حکومتی فراگیر و همه شمول گره زده و گره ره به کورگره مبدل میکنند؛ چه طا-لبان یک نظام دموکراتیک مبتنی بر اراده مردم نیست؛ حکومت امارت اسلامی در واقع به این باور است که مشروعیت خود را از دین و مذهب کسب میکند و نیازی به آرای مردم و اراده آنان ندارد؛ پس زیاد اهرم فشار این چنینی را جدی نمیگیرد.
در منطقه نیز، کشورهای همسایه با هراس از سیل مهاجرت و آسیب پذیری اقتصادی خود، تلاش دارند که کشورهای غربی را نخست به رسمیت شناسی طا-لبان به عنوان حاکمیت مشروع کشور تشویق کنند و در کنار آن، با آزادی ذخایر ارزی و جلب کمکهای بشردوستانه، جلو بحران مهاجرت را بگیرند.
آنچه در این میان شدنی و بابستی به نظر میرسد، این است که اوضاع افغانستان به «بنبست مکزیکی» خورده و دیگر راهی نیست جز کوتاه آمدن هردو طرف، در این میان مقداری باید طا-لبان از سیاستهای دگماتیک عقب نشینی کنند و اندکی هم جامعه جهانی محابا کند؛ زیرا در غیر آن، در یک ماه آینده جامعه افغانستان از نگاه اقتصادی تحمل بار سنگین تورم و فقر و عدم نقدینگی را ندارد.