روند صلح؛ طالبان چقدر انعطاف نشان خواهند داد؟
طالبان در دور جدید مذاکرات –اگر آغاز شود- هم در موضوع خروج نظامیان امریکایی و هم در برابر کابل نرمش راهبردی خواهند داشت و این بار در پی کسب مشروعیت و همدلی افکار عامه خواهند بود.
در زمانی که رییس جمهور ترامپ مذاکرات صلح را با گروه طالبان اول متوقف و سپس لغو کرد، دلیل اصلی آن کشته شدن یک سرباز امریکایی در حمله موتربم طالبان در ساحه شش درک کابل خوانده شد. در آن زمان مقامات طالبان به مایکل سمپل استاد دانشگاه و چهرهای که در روند صلح تلاشهای زیادی کرده است، گفته بودند که اشتباه آنان در مذاکرات صلح پافشاری بیش از حد بر خروج نظامیان امریکایی و نادیده گرفتن کابل بود.
اکنون زمزمههای آغاز مذاکرات صلح میان امریکا و طالبان دوباره به گوش میرسد. زلمی خلیلزاد در اسلامآباد دست کم یک بار با نمایندگان طالبان دیدار داشته است. همچنان کشورهای منطقه، روسیه و چین نیز پافشاری دارند که هرچه زودتر باید مذاکرات صلح از سر گرفته شود.
اگر دو اشتباه راهبردی طالبان را در ۹ دور مذاکرات گذشته مد نظر بگیریم، به نظر میرسد که این بار طالبان هرچند همچنان بر نادیده گرفتن کابل پافشاری خواهند کرد، ولی دست کم از خواسته شان مبنی بر خروج کامل و بدون قید و شرط نظامیان امریکایی از افغانستان کاسته خواهد شد. آنان درک کردهاند که ایالات متحده در پی خروج از افغانستان است، ولی نمیخواهد این خروج به معنی شکست و فرار آنان در برابر یک گروه شبه نظامی تفسیر شود. اکنون چنین استنباط میشود که به هم خوردن مذاکرات صلح از سوی ترامپ به دلیل دعوت عجولانه طالبان به کمپ دیوید و ترس از افکار عمومی امریکا بوده است، نه کشته شدن یک سرباز در حمله انتحاری.
استدلال تحلیلی این است که این بار طالبان با اشراف بر این که امریکا در هر حال نیروهایش را از افغانستان خارج خواهد کرد، بیشتر بر امتیازگیری در این روند فکر میکنند و بدشان نمیآید که در راستای سیاست خروج بی قید و شرط کمی نرمش نشان بدهند.
انعطاف طالبان افزون خواهی خلیلزاد:
گفته میشود که در دیدار میان خلیلزاد و نمایندگان طالبان در پاکستان، گروه طالبان انعطاف بیشتر نشان داده ولی تیم امریکایی به رهبری خلیلزاد خواستههای بیشتری مطرح کرده است. این بار به نظر میآید که امریکاییهای بیشتر در مذاکرات خواسته مطرح میکنند و طالبان عقب مینشینند، اما باید دید که عقب نشینی و انعطاف طالبان تا کجا خواهد بود.
اختلافات درونی طالبان:
خبرهایی از درون طالبان حاکی است که کمیسیون نظامی و سیاسی این گروه به شدت در مخالفت با هم قرار داشته و جدال میانگروهی بر سر این که ملا برادر مسئول دفتر سیاسی این گروه باشد یا نه، جریان دارد.
گفته میشود که ملایعقوب(پسر ملا عمر) معاون ملا هبتالله شدیداً با مسئولیت ملابرادر در دفتر سیاسی قطر مخالف است و همچنان کمیسیون نظامی این گروه مخالف هر نوع نرمش و انعطاف در برابر امریکا میباشد. کمیسیون نظامی در میان طالبان قدرتمند ترین بخش آن است و سیاستهای کلی و محوری طالبان را این کمیسیون تعریف میکند.
نقش کلیدی پاکستان:
پاکستان همواره (پس از انقلاب اسلامی ایران) نزدیک ترین متحد غرب در منطقه بوده است. پس از سفرهای اخیر عمران خان به امریکا و مطرح شدن خواست میانجیگری از سوی ترامپ میان ایران و امریکا، ظاهراً پاکستان دوباره به کانون سیاستهای راهبردی غرب مبدل شده و نباید نقش و تاثیر کلیدی این کشور را بر گروه طالبان نادیده گرفت. پاکستان قادر است که طالبان را به جنگ یا صلح سوق دهد و اکنون دنیا باید منتظر کارت پاکستان در بازی صلح افغانستان باشد. بدون شک پاکستان این کارت را در برابر هند به میدان خواهد انداخت.
البته نویسنده به این باور است که طالبان در دور جدید مذاکرات –اگر آغاز شود- هم در موضوع خروج نظامیان امریکایی و هم در برابر کابل نرمش راهبردی خواهند داشت و این بار در پی کسب مشروعیت و همدلی افکار عامه خواهند بود.
اگر متوجه شده باشیم، این گروه در انتخابات نیز به رغم تهدیدهایی که داشت حملات جدی نکرد و نگذاشت که افکار عامه بیش از این علیه آنان قرار بگیرد. در این آشفته بازار مسئولیت کابل خطیرتر میشود که متوجه باشد تا در بازیهای راهبردی منطقه و حامیان طالبان، مرتکب اشتباه نشود، چون در آن صورت هیچ کس نمیتواند جلو از هم پاشیدن نظام مردم سالار را در افغانستان بگیرد.