برای حکومت، چالش اصلی کابینه سیاسی است تا تیمهای تکنوکرات شایسته افغانستان را حفظ کند، از آنها در مقابل سرپرستی محافظت و نتایج را برای عموم مردم قابل مشاهده گرداند.
حتی اگر طرفهای متخاصم در افغانستان موفق به دستیابی به توافقی در مورد حل جنگ جاری شوند، چالشهای اقتصادی عمدهای در این کشور وجود دارد که نیازمند کمک و پشتیبانی مستمر از عملکرد اصلی دولت است.
این مطلب که بر بنیاد عملکرد برنامههای توسعهای افغانستان تهیه گردیده، چارچوبی را فراهم میکند مبنی بر اینکه چگونه دولت افغانستان و شرکای کمککننده آن میتوانند به طور موثرتری توسعه عادلانه را پیش ببرند.
• دورنمای صلح در افغانستان هیجانانگیز است، اما حرکت از یک اقتصاد جنگی به یک اقتصاد در حال توسعه مملو از مشکلات برای دولت و کمککنندگان است.
• دولت افغانستان باید کمتر هدف تسخیر جناحهای نخبه قرار گیرد و بیشتر ابزاری برای توسعه ملی باشد. کمککنندگان و حکومت افغانستان باید روی یک برنامه اقتصادی محوری به توافق برسند که نه تنها دارای دورنمای استراتژیک باشد، بلکه دارای مدیران شایسته و حمایت سیاسی وزیران باشد که برای اجرای آن لازم است.
• برای حکومت، چالش اصلی کابینه سیاسی است تا تیمهای تکنوکرات شایسته افغانستان را حفظ کند، از آنها در مقابل سرپرستی محافظت و نتایج را برای عموم مردم قابل مشاهده گرداند.
• کمککنندگان به شرایط کمتر اما بیشتر استراتژیک نیاز دارند. برای کمککنندگان، هیچ گزینه واقعی و طولانیمدت یا پایداری برای استفاده از سیستمهای دولتی وجود ندارد، اما آنها فقط باید آن دسته از برنامههای دولتی را تمویل کنند که دارای مدیریت معتبر در سطح عالی هستند.
• به طور کلی برای روند صلح، این درک باید بیشتر باشد که حل و فصل صلح، آشتی ملی و توسعه فراگیر بخشی از همین روند باشد، حتی اگر آنها از ابزارهای مختلف استفاده کنند.