منازعات سال ۲۰۲۲؛ تایوان، اوکراین و کاهش نفوذ امریکا بر جهان
از هفت سال پیش در سال ۲۰۱۴ میلادی پس از آمار بالای تلفات انسانی در سوریه، میزان کشته شدگان بر اثر درگیریهای نظامی تا حد زیادی کاهش یافته است. در اکثر موارد جنگهای قرن بیست و یکم میزان کشندگی و تلفات انسانی کمتری نسبت به درگیریهای نظامی و جنگ در قرن بیستم داشتهاند. در افغانستان سطح خشونت به شدت کاهش یافته است با این وجود، از زمان به قدرت رسیدن طا-لبان در ماه اگست به دلیل تحریمهای غرب گرسنگی افزایش یافته است. علاوه بر آن، دولتها حتی زمانی که مستقیماً با یکدیگر در حال جنگ نیستند از طریق ابزارهای مختلف از کارزار انتشار اطلاعات نادرست و جعلی گرفته تا مداخله در انتخابات، تحریم اقتصادی، ابزارسازی مهاجران یا حملات سایبری به شدت با هم رقابت میکنند. قدرتهای بزرگ و منطقهای برای افزایش نفوذ از طریق متحدان محلی خود رقابت میکنند. منازعاتی که قدرتهای بزرگ را درگیر میکند به طور فزایندهای خطرناک به نظر میرسد. پوتین ممکن است در صورت حمله دیگری علیه اوکراین قمار کند. چین و امریکا بعید است بر سر تایوان در سال ۲۰۲۲ میلادی وارد درگیری با یکدیگر شوند. با این وجود، حضور فزاینده ارتش چین و امریکا در دریای چین جنوبی و مناطق پیرامونی آن احتمال برخورد میان دو کشور را افزایش میدهد. کاهش نفوذ امریکا ادامه خواهد یافت. البته در این مورد نباید اغراق کرد. امریکا هنوز در سراسر جهان نیروهای مستقر خواهد داشت و دیپلماسی واشنگتن در آسیا نشان میدهد که هنوز قادر است ایتلافها را رهبری کند. خطرناکترین نقاط اشتعال امروز اوکراین، تایوان و موضوع هستهای و رویارویی با ایران است. در ادامه به ذکر هفت مورد تنش و درگیری احتمالی در سال ۲۰۲۲ میلادی پرداخته میشود:
۱-اوکراین: هنوز مشخص نیست که آیا روسیه که نیروهایش را در مرز اوکراین مستقر کرده دوباره به آن کشور همسایه حمله خواهد کرد یا خیر. با این وجود، نادیده گرفتن این تهدید و بلوف قلمداد کردن آن اشتباه خواهد بود. روسیه یک نظم جدید اروپایی را پیشنهاد میکند که از گسترش بیشتر ناتو در شرق جلوگیری میکند و استقرار و فعالیتهای نظامی آن را محدود. با توجه به سابقه حمایت روسیه از جدایی طلبان در شرق اوکراین و خصومت مسکو با اوکراین نباید ماجراجویی نظامی دیگری را غیر محتمل فرض کنیم. پوتین به داشتن یک همسایه انعطافپذیر (اوکراین) امیدوار است، اما این یک رویا است مگر آن که روسیه برای یک اشغال دردناک و پرهزینه آماده باشد. در مورد بایدن، او ممکن است بخواهد روی چین تمرکز کند، اما نمیتواند مسئله اوکراین و موضع روسیه در قبال آن را نادیده گیرد.
۲-اتیوپی: بیش از یک سال جنگ بین ارتش «اَبی احمد» نخست وزیر اتیوپی با نیروهای شورشی منطقه تیگرای در شمال آن کشور در جریان است. ابی جنگ را نبردی برای بقای دولت اتیوپی میداند. او رهبران شورشی تیگرای را خرابکاران تشنه قدرت تصور میکند که میخواهند چشمانداز مدرنیزاسیون کشور را از بین ببرند. شورشیان، اما اصلاحات ابی را تلاشی برای تضعیف حق خودمختاری مناطق اتیوپی میدانند. جنگ بیشتر باعث فاجعه گستردهتر میشود. درگیریها تاکنون دهها هزار نفر را کشته و میلیونها اتیوپیایی را از خانه هایشان آواره کرده است. همه طرفین متهم به ارتکاب جنایت هستند.
۳-افغانستان: در اواسط ماه اگست گذشته، طا-لبان عمدتاً بدون جنگ وارد کابل شدند. این پایانی خیره کننده برای نظام سیاسیی بود که قدرتهای غربی دو دهه وقت صرف ایجاد آن کرده بودند. جهان به تسلط طا-لبان با مسدود کردن داراییهای دولتی افغانستان، توقف کمکهای بودجهای و ارائه معافیت محدود تحریمها برای اهداف بشردوستانه پاسخ داد. دولت جدید افغانستان قادر به پرداخت حقوق به کارمندان نیست. اقتصاد افغانستان دچار رکود شده است و رژیم جدید کاری نکرده است که خود را برای کمک کنندگان مالی موجه و مشروع نشان دهد. کابینه موقت طا-لبان منحصراً متشکل از چهرههای طا-لبان، بدون زن و عمدتاً از قومیت پشتون بوده است. تصمیمات اولیه طاًلبان، به ویژه بستن مکاتب دخترانه در بسیاری از ولایات خشم بینالمللی را برانگیخت. حمایت از مراقبتهای بهداشتی، سیستم آموزشی، تامین غذا و سایر خدمات اساسی در افغانستان باید در اولویت دولت بایدن و دولتهای غربی قرار گیرد حتی اگر این امر مستلزم همکاری سیاستگذاران غربی با وزارتخانههای طا-لبان باشد. جایگزین این گزینه آن است که اجازه دهیم افغانها از جمله میلیونها کودک بمیرند.
۴-امریکا و چین: اندکی پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، امریکا از طریق پیمانی تازه با استرالیا و بریتانیا ارادهاش را برای مقابله با چین نشان داد. توافق نامهای به نام «اوکوس» که به استرالیا کمک میکند تا زیردریایی هستهای خریداری کند. این تصویری از آرزوی واشنگتن برای تغییر جهت از مبارزه با اسلام گرایان به سوی سیاست قدرتهای بزرگ و بازدارندگی چین است. رقابت با چین در حال تبدیل شدن به یک اصل دستوری سیاست ایالات متحده است. استراتژی بایدن در چین، اگرچه دقیقاً بیان نشده است، مستلزم حفظ ایالات متحده به عنوان قدرت مسلط در حوزه هند و اقیانوس آرام است جایی که ظرفیت نظامی پکن افزایش یافته است. به نظر میرسد بایدن هزینههای برتری منطقهای چین را بیشتر از خطر رویارویی با آن کشور میبیند. به طور مشخص، این به معنای تقویت اتحادها و مشارکتهای ایالات متحده در آسیا و هم چنین ارتقاء اهمیت امنیت تایوان برای منافع ایالات متحده بوده است. دیدار مجازی در ماه نوامبر بین «بایدن» و «شی جین پینگ» رییس جمهور چین، بخشی از لفاظیهای ماههای گذشته طرفین علیه یکدیگر را کاهش داد. با این حال، رقابت این دو غول، سایهای طولانی بر امور جهانی میاندازد و خطرات را در نقاط قابل اشتعال در شرق آسیا افزایش میدهد. زمانی که واشنگتن رابطه با چین را رقابتی قلمداد میکند پکن نیز از همکاری در موضوعاتی مانند تغییرات آب و هوایی سرباز میزند چرا که نفع چندانی در آن نمیبیند.
۵- ایران در برابر امریکا و اسرائیل: با کمرنگ شدن امید به احیای برجام تشدید تنش دیگری در راه است. حوادث میتواند خطر رویارویی مستقیم بین ایران و ایالات متحده، ایران و اسراییل یا بین ایران با اتحاد امریکا و اسراییل را با یکدیگر افزایش دهد. چنین درگیریهایی میتواند به راحتی در زمین، دریا و فضای مجازی یا از طریق عملیات مخفیانه از کنترول خارج شود.
۶- یمن: جنگ یمن در سال ۲۰۲۱ از تیتر اخبار محو شد، اما همچنان ویرانگر است و ممکن است بدتر شود. اگر کنترول استان/ولایت مارب تنها شهر اصلی و تاسیسات هیدروکاربنی نزدیکی آن که در دست دولت «عبد ربه منصور هادی» است به دست انصارالله افتد آنان پیروزی اقتصادی و نظامی بزرگی را کسب خواهند کرد. با نفت و گاز آن ناحیه انصارالله میتوانند قیمت سوخت و برق را در مناطق تحت کنترولشان کاهش دهند و وجهه خود را به عنوان حاکمانی شایسته کسب مشروعیت بینالمللی تقویت کنند. از دست دادن مارب، آخرین سنگر دولت هادی در شمال، احتمالاً از مرگ سیاسی رییس جمهور خبر خواهد داد. جنگ یمن، اما درگیریهای چند جانبه است و جدایی طلبان در جنوب یمن کماکان به نبرد ادامه میدهند. هر امیدی برای دستیابی به یک توافق واقعی مستلزم قرار دادن کرسیهای بیشتری روی میز مذاکره است.
۷- اسراییل و فلسطین: سال گذشته شاهد چهارمین و مخربترین جنگ غزه و اسراییل در بیش از یک دهه اخیر بودیم که بار دیگر نشان داد روند صلح مرده است و راه حل دو کشور کمتر از همیشه محتمل به نظر میرسد. محرک این تنش بیتالمقدس شرقی و تهدید به اخراج ساکنان فلسطینی محله شیخ جراح در اپریل ۲۰۲۱ از سوی اسراییل و همزمانی آن با درگیری ماه رمضان بین جوانان فلسطینی با پرتاب سنگ به سوی پولیس اسراییل بود. در این میان، دموکراتها در امریکا زبان انتقادی تندتری را علیه اسراییل مورد استفاده قرار دادند. با این وجود، اصول اساسی بدون تغییر باقی میماند. اگرچه اسراییلیها ظاهراً از شدت شلیک موشکهای حماس غافلگیر شده بودند، اما این جنگ هیچ تجدیدنظری در مورد سیاست اسراییل در غزه یعنی خفه کردن اقتصاد آن منطقه با هدف تضعیف حماس و ایجاد تفرقه بین فلسطینیان ایجاد نکرده است. دولت تازه اسراییل نیز برخلاف انتظارات اولیه که چهرهای میانه رو از خود نشان داد کماکان به توسعه شهرکهای یهودینشین و سرکوب فلسطینیان ادامه میدهد.