افغانستانبرگزیدهتحلیل

منافع مشترک و ضرورت همبستگی ملی در افغانستان


بخش عظیمی از مصایب امروزی مردم افغانستان ریشه در دسیسه‌های دارد که گاه و بیگاه وحدت و یکپارچگی آنان را هدف قرار داده و سعی در ایجاد دشمنی و فاصله‌اندازی میان این ملت دارد. از آنجایی‌که تفرقه‌افکنی مهم‌ترین و موثرترین شیوه برای دست‌یافتن به منافع بیگانگان به حساب می‌رود، سال های بسیاری است که این ترفند به کار می‌رود و طی یک دهه‌ اخیر که بیش از هر زمان دیگر، مردم افغانستان به سمت یکپارچه‌شدن و همبستگی بیشتر در حرکت هستند، تلاش‌ها و برنامه‌های مضاعفی نیز برای مخدوش‌ساختن وحدت و یکپارچگی آنان به راه انداخته شده است؛ دامن‌زدن به اختلافات زبانی، بزرگ‌کردن تفاوت‌های نژادی، طرح مباحث تلخ تاریخی و اهانت به شعایر مذهبی و… از شگردهای است که طی این سال‌ها، وسیله‌های دشمنان برای ایجاد تفرقه و دشمنی قرار گرفته‌اند.
خوشبختانه علیرغم برخورداری این ترفندها از وسعت زمانی، گسترده‌گی مالی و حمایت‌های سیاسی، دامنه تاثیرگذاری آن‌ها بشدت محدود بوده و در مقایسه با تقویت روز افزون همسبتگی میان مردم کشور، کاملاً ناچیز و در حقیقت فاقد اثرگذاری به حساب می‌رود.عواملی چون افزایش سطح سواد، نگرش عبرت‌آموز به گذشته‌های تاریخی، نگاه عاقلانه به سطح تحولات جهان، فهم عقلانی از منافع و حقوق مشترک و یکسان همه شهروندان و از همه مهم‌تر، گسترده‌گی آموزه‌های دینی که همواره مسلمانان را به همبستگی فرا می‌خوانند و تفرقه و گسست را بشدت نفی و نهی می‌کند، باعث شده‌اند که این توطئه‌ها همواره با شکست روبه‌رو شوند. قران کریم، احادیث و روایات، سنت و سیره بزرگان اسلامی بر اهمیت و ضرورت ایجاد و حفظ وحدت در برابر تهاجم‌های هدفمند جاهلان و نا بخردان، همانند سپر دفاعی محافظ عمل کرده و این طرح‌ها و توطئه‌ها را بشدت خنثی می‌کند.
منافع مشترک؛ ریشه وحدت و همبستگی ملی
علاوه بر تاکیدات و تصریحات مکرر متون و منابع دینی در مورد تقویت وحدت ملی و اسلامی، قانون اساسی افغانستان نیز در مواد و بندهای مختلف، ضمن تاکید بر اهمیت وحدت ملی، راهکارهای تقویت آن را به رسمیت شناخته و بسترهای عملی آن را تضمین کرده است که بارها در نوشته‌های مختلف مورد تبیین و تشریح قرار گرفته است. در این میان، یکی از عوامل اصلی که وحدت ملی در هر کشوری به صورت عموم و افغانستان را بخصوص ضروری و الزامی می‌سازد، سرنوشت و منافع مشترک است؛ امروزه در تمام کشورهای توسعه‌یافته و پیشرفته جهان که از ملیت‌ها، زبان‌ها، خرده‌فرهنگ‌ها، عقاید و ارزش‌های بسیار متفاوت و حتی متضاد تشکیل یافته‌اند، مهم‌ترین و اساسی‌ترین عامل اتحاد شهروندان آنها، منافع مشترک است. براساس این اصل، تمام شهروندان به رغم همه تفاوت‌های که دارند، در آخر به یک نقطه با یکدیگر وصل می‌شوند و سرنوشت یکسان پیدا می‌کنند و آن«منافع مشترک» شان است.
قوت و ضعف اقتصادی، توان نظامی و سیاسی، فقر و ثروت و نگرش جهان نسبت به یک کشور، امری است که به صورت منافع قابل تقسیم و اثرگذار بر سرنوشت هر شهروندی بروز پیدا کرده، بر زندگی و حیات او اثر می‌گذارد و سرنوشت او را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
به همین دلیل، به تنوع جمعیتی، ارزشی، قومی، زبانی و… جهان امروز اهمیت و ارزش بسیار می‌دهد و آن را به عنوان یک اصل مسلم طبیعی و خدا دادی می‌پذیرد و تنوع و کثرت را – نه به عنوان نقطه ضعف- بلکه یک عامل کلیدی برای پیشرفت و توسعه همه‌جانبه به حساب می‌دانند.
کاربرد و کارای اصل تنوع و کثرت در افغانستان نیز خالی از این قاعده عقلانی و جهان‌شمول نیست؛ اقوامی متعدد و با گویش‌ها و زبان‌های متفاوت و نگرش‌ها و ارزش‌های مختلف قومی و محلی وجود دارند که در واقع بخشی کوچک از کل هستی را در این بخش از جغرافیا منعکس می‌سازد.عوامل مختلف این ملت را در کنار هم قرار داده و بسان پیکره‌ی واحدی آنها را مجسم ساخته است و ارزش‌های اعتقادی و دینی نیز به حفظ باهم‌بودن و یکی‌شدن دستور داده و تشویق می‌کند. از همه مهم‌تر اینکه، روزهای تلخ و شرین، شکست و پیروزی، به عنوان منافع مشترک تاثیر یکسانی بر تمام شهروندان این سرزمین دارد و دوست و دشمن آن نیز مشترک هستند؛ امری که طی صدها سال تاریخ افغانستان به خوبی آن را تجربه کرده‌ایم و همیشه نیز بر تارک تاریخ این سرزمین خواهد درخشید و همواره ساکنان این بوم را به باهم بودن فرا خواهد خواند.
ضیا دانش- خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا