مواضع تند محب علیه پاکستان؛ چراها و پیامها!
مواضع تند محب علیه پاکستان هم مصرف داخلی دارد و هم مصرف خارجی، در بعد داخلی میتواند آلترناتیفی علیه محور طالبان ایجاد کند و در بعد خارجی، چراغ سرخی است که به پاکستان علامت میدهد و این پیام را مخابره میکند که کابل به سختی از شیطنتهای اسلامآباد به ستوه آمده و دیگر تحمل نمیکند
ایام عید فطر توام بود با آتشبس کذایی گروه طالبان، نقض آن در ۱۸ ولایت، کشته شدن ۲۱ تن در اثر رویدادهای
تروریستی ایام عید و زخم برداشتن بیش از ۳۰ تن دیگر، اما از همه جالب تر و قابل بحث تر دو سخنرانی حمدالله محب مشاور امنیت ملی در ننگرهار در این ایام بود که فضای خبری کشور و منطقه را ترکاند.
حمدالله محب در این سخنرانیها به تندی علیه پاکستان تاخت و این کشور را کما فیالسابق به مداخله در امور داخلی کشور، تلاش برای براندازی نظام و استفاده از کارت طالبان برای رسیدن به اهدافش متهم کرد. او گفت که کشور همسایه هیچ افتخاری ندارد. با اسراییل رابطه دارد ولی افغانستان را دارالحرب مینامد. محب افزود که پاکستان با استفاده از گروهی قدرتطلب در پی گسترش قلمروش در خاک افغانستان است. او پاکستان را به نداشتن افتخارات، پوشالی بودن و سرکوبگری در داخل متهم کرد.
اما پرسش این است که چرا چنین؛ و چرا دقیقاً در ایام عید و روزهایی که آتشبس در جریان بوده مشاور امنیت ملی کشور اینگونه بیپرده و بی محابا علیه همسایه میتازد؛ همسایهای که مدعی آوردن طالبان به میز مذاکره است و همواره اعلام کرده که برگشت امارت طالبانی را به سود خود نمیداند.
به نظر میرسد که سخنرانیهای تند مشاور امنیت ملی معلول دو علت واضح است که در چند روز اخیر اتفاق افتاده است. چند روز پیش از عید رییس ارتش پاکستان به کابل سفر کرده و با رییس جمهور غنی دیدار کرد، گویا رییس ارتش پاکستان انتظار کابل را بر آورده نکرده و فشار کافی بر طالبان نیاورده تا آتشبس دایمی را بپذیرند، این است که مقامات افغانستان را عصبانی کرده و چون پیش از این هم سیاستهای پاکستان چاشنی کافی شیطنت در خود داشته است، فضای سیاسی افغانستان را کفری ساخته است. سفر جنرال باجوا به کابل بیش از اینها التهاب ایجاد کرده است، اما دولتمردان افغانستان به نظر میرسد که به خوبی آن را مدیریت کردهاند.
عامل دیگر دخیل در موضع گیری تند حمدالله محب به نظر این قلم، بسیج افکار عمومی و احساسات ملی در سطح کشور و آماده کردن مردم برای دفاع از نظام در برابر حملات روانی گروه طالبان و دستگاههای حامی آن است. گروه طالبان با دستاویز قرار دادن آموزههای اسلامی مثل «جهاد»، توانسته است برخی ها را در یک محور جمع کند، بناءً محور دیگری که میتواند مردم را بسیج بسازد، احساسات ملی است که روی این ملحوظ، حمدالله محب درست به هدف زده است.
اگر احساسات ملی این سوی مرز بر انگیخته شود، پوتانسیل مبارزه با گروه طالبان و ضدیت با شبکههای تروریستی که زیر چتر و پوشش مذهب از مردم سربازگیری میکنند، به وجود میآید و خط فکری و انسانی عظیمی در دفاع از نظام شکل میگیرد.
پس اظهارات و مواضع تند محب علیه پاکستان هم مصرف داخلی دارد و هم مصرف خارجی، در بعد داخلی میتواند آلترناتیفی علیه محور طالبان ایجاد کند و در بعد خارجی، چراغ سرخی است که به پاکستان علامت میدهد و این پیام را مخابره میکند که کابل به سختی از شیطنتهای اسلامآباد به ستوه آمده و دیگر تحمل نمیکند. پیش از این هم چنین پیامی از سوی رییس جمهور اشرف غنی به پاکستان فرستاده شده بود مبنی بر این که دوستی و دشمنیاش را با افغانستان معلوم کند.
اکنون دیده میشود که سخنان محب نه یک احساسات زودگذر ناشی از قرار گرفتن در فضای محلی ننگرهار به عنوان زادگاه مشاور امنیت ملی که پیامی سنجیده شده و از پیش برنامه ریزی شده بود تا به همسایه جنوبی بفهماند که با سرنوشت این کشور بازی نکند.