موقف ارگ در برابر بلخ «تساهل سیاسی» نیست، بحران مشروعیت است
ارگ به طور آگاهانه در پی حذف چهرههای مخالف خود در سیاست داخلی است؛ چنانکه تاکنون بسیاری از سران احزاب مخالف خود را خانهنشین یا تبعید کرده است.
پیچیده شدن امر سیاست در جوامع و ظهور احزاب و گروهها و نحلههای فکری متفاوت در عرصه سیاسی از یکسو و بروز درگیریهایی در میان این عقاید از سوی دیگر، دانشمندان علوم سیاسی را بر آن داشت تا مفهوم تساهل را که در آغاز برای تساهل دینی از سوی جان لاک ارایه شد به عرصه سیاسی نیز تعمیم داده و مفهوم «تساهل سیاسی» را به کار برند. تساهل سیاسی و داشتن نگرشی مبتنی بر اجازه فعالیت برای تمامی گروهها و احزاب سیاسی، جزئی جداناشدنی از دموکراسی است.
عدم وجود تساهل سیاسی، مانع از ایجاد همبستگی در تحقق اهداف نظام سیاسی شده و در بالاترین سطح به خشونت سیاسی نیز، منجر خواهد شد. تساهل سیاسی که به معنی «تمایل به اجازه بیان ایدهها و یا پیگیری منافع افراد و گروههای گوناگون» آورده شده است، امکان همزیستی صلحآمیز افراد و گروههایی را فراهم میکند که از دیدگاههای متفاوتی برخوردارند و با روشهای متفاوت در جامعهای واحد زندگی میکنند. به بیان دیگر، تساهل یک رابطه دوطرفه و اجتماعی است که فرد را بهصورت ذهنی یا عینی با طرف مقابل درگیر میکند و با آگاهی از این نوع تقابل به این نتیجه میرساند که سازش، همزیستی مسالمتآمیز و پذیرش دیگر مخالف یا متفاوت ضروری است. امروزه، تساهل سیاسی نه بهعنوان یک ضرورت اخلاقی بلکه بهعنوان یک ارزش اجتماعی که باید یک جامعه کثرتگرا، دارای آن باشد مطرح گردیده است. آنچه تساهل سیاسی را بااهمیت ساخته، پیامدهایی است که برای جامعه به بار میآورد: ترویج نقادی و روحیه نقدپذیری، جایگزین کردن دیالوگ بهجای مونولوگ، عقلانی جلوه دادن فضای جامعه، ترویج مسئولیت اجتماعی و امکان گفتوگو میان افراد و گروهها، افزایش اعتماد و حسن ظن در کلیه روابط اجتماعی و در نهایت افزایش وحدت و همگرایی ملی.
بالاگرفتن درگیری بین ارگ و جمعیت اسلامی که اکنون دو حزب بزرگ دیگر افغانستان (جنبش و وحدت) را با خود دارد و پیآمد این درگیری بیشتر از هرچیزی ذهن را با اصطلاح مهم «تساهل در سیاست» درگیر میکند.
در سطور پایین کوشش میشود تا تساهل را در رویکرد جمعیت اسلامی و ارگ به برسی بگیریم.
«حسین بشریه» نویسنده و نظریهپرداز سیاسی، مقاله مفصلی در باب تساهل در کتاب «عقل در سیاست» خود دارد که نشان میدهد «تساهل چیست» و چه چیزهایی در رده «تساهل در سیاست» قرار دارد. یکی از این مباحث در باب تساهل از نظر بشریه، «تحمل و بردهباری» است. حسین بشریه تحمل و بردهباری را جزو تساهل نمیداند و آن را ضعف در سیاست عنوان میکند؛ به این معنی که اگر در مقابل سیاستهای تیم حاکم، احزاب از منافع خود پا پسکشیده و عقبنشینی میکنند نه به خاطر تساهل آنها بلکه به دلیل ضعف آنها است. بسیاری، پا فشاری حزب جمعیت را در قبال ماندن عطا محمد نور در ولایت بلخ، عدم تساهل سیاسی با ارگ میدانند. اما از منظر سیاست، این پا فشاری نه عدم تساهل بلکه واکنش از منظر قدرت است نه ضعف. ارگ به طور آگاهانه در پی حذف چهرههای مخالف خود در سیاست داخلی است؛ چنانکه تاکنون بسیاری از سران احزاب مخالف خود را خانهنشین یا تبعید کرده است. واکنش حزب جمعیت در برابر ارگ، نه رویکرد تساهل ناپذیر بلکه دفاع از منافع این حزب و حق مردمی است که منافع خود را در این حزب میدانند.
حسین بشریه در کتاب «عقل در سیاست»، تحمل و بردهباری را از سوی تیم حاکم بر قدرت تساهل میداند و معتقد است که تیم حاکم، با کنار آمدن همراه احزاب دیگر و در نظر گرفتن منافع آنها، با تحمل و بردهباری خویش اصل تساهل را رعایت میکند. به خصوص که جانب قدرت، خود را دولتی دموکرات بداند؛ زیرا چنانکه ذکر شد، تساهل جزء جداناشدنی دموکراسی محسوب میشود. دولت زمانی در این تساهل دستاش تنگتر است و باید آن را رعایت کند که دولتی باشد مبتنی بر توافق سیاسی بین احزاب، نه دولت منتخب مردم.
در نهایت باید گفت، اگر تیم ارگ بخواهد در عدم تساهل به سیاستهای خود ادامه دهد به طور عمد باعث ایجاد خشونت سیاسی خواهد شد. افغانستان کشوری است که چه در تاریخ گذشته و چه تاریخ معاصر خود هرگز شاهد یک قدرت مقتدر مرکزی نبوده است. زیرا متشکل از اقوام مختلف و فرهنگهای متفاوت است. سنت سیاسی در این کشور بیشتر رویکرد به دولت محلی دارد تا دولت مرکزی؛ زیرا تاکنون دولت مرکزی چنانکه میباید نتوانسته از منافع تمام مردم این کشور دفاع کند. در بسیاری از موارد نیز همین دولت مرکزی ضد جناحهای خاص برآمده و عمداً منافع آنها را زیر پا کرده است. برای همین، دولت مرکزی باید با آگاهی از وضعیت سیاسی و اجتماعی در افغانستان تساهل پیشه کرده و تمام سران مردمی و احزاب را در قدرت شریک کند. در غیر این صورت با پایههای چوبین این حکومت که توسط گروه خاصی اداره میشود نمیتوان انتظار داشت که تمام کشور را اداره کرده و برای تمامی مردم این کشور امنیت و رفاه به ارمغان آورد.
مهدی سرباز – خبرگزاری دید