نباید به جنگ فرهنگ خود برویم…
(۵)
نباید به جنگ فرهنگ خود برویم…
(از سلسله آموزههای ادبی و فرهنگی)
بسیاری از اوقات در مکالمههای روزمره خود بارها شنیدهایم که میگویند، فلان موضوع یا فلان کس در جامعه خوب تبارز کرده است. مثالهای عینی این کلمه را میتوان در عنوانهای زیر – که مشت نمونه خروار است- یافت:« موانع و چالشها برای تبارز هویت ملی در افغانستان»، «مجید [کلکانی] در عصر ظاهرشاه که همه خلع سلاح بودند و مخالفت با دولت حکم انتحار را داشت، تبارزکرد.» یا «زمینههای تبارز قدرت» و…
در اصل، معنای «تبارز» بیرون شدن دو حریف به قصد جنگیدن باهمدیگر است؛ اما، منظور از تبارز در گویش مردم ما، همان واژه «بُروز» به معنای ظهور، تجلی و مشتقات آن است؛ نه به جنگ همدیگر رفتن… در حقیقت، ما، با استعمال واژه «تبارز» به جنگ فرهنگ خود میرویم.
واژه «بروز» چندین معنای دیگر پیوستهبههم دارد
ابراز، پیدایی، پیدایش، تجلی، ظهور، نمایش، نمود، آشکار شدن، پدیدار شدن، نمایان شدن.
بنابراین، بهتر است به جای به کاربردن واژه «تبارز»، که نوعی جنگیدن ناخودآگاه با زبان، فرهنگ و ادبیات سرزمین ما نیز هست، از واژه صحیح و درست آن یعنی واژه «بروز» کار بگیریم که برابر است با معنای مورد نظر ما؛ یعنی: نمایان شدن، آشکارشدن و ابراز…
اگر بگوییم «موانع و چالشها برای ابراز هویت ملی در افغانستان»، بهتر از این است که بگوییم: «موانع و چالشها برای تبارز هویت ملی در افغانستان». پس به جای «تبارز کرد» در جمله زیر چه بنویسیم؟ «مجید [کلکانی] در عصر ظاهرشاه که همه خلع سلاح بودند و مخالفت با دولت حکم انتحار را داشت، تبارز کرد.» میتوان به جای آن از واژههای «ابراز و جود کرد/ ظهور کرد و…» استفاده کنیم و به جای جمله «زمینههای تبارز قدرت» بهتر است «زمینههای بروز/ ابراز/ تجلی/ظهور/ نمایش/ نمودِ قدرت» بنویسیم.
داکتر فضایلی- خبرگزاری دید