نتیجه ابتدایی انتخابات؛ به مردم سالاری احترام کنید!
انتخابات و تمکین به نتیجه آن در واقع تجلیل از مردم سالاری و سرنوشت کشور است. در چنین حالتی، منافع ملی باید نسبت به هر منفعت دیگر ارجح تر شمرده شده و به خیر و صلاح مملکت از آن بگذریم
سرانجام پس از هفتهها و ماهها تاخیر، نتایج ابتدایی انتخابات ریاست جمهوری ششم میزان امروز یکشنبه(۱جدی) -اولین روز زمستان- از سوی کمیسیون انتخابات اعلام شد. مطابق نتایج نخستینه، محمد اشرف غنی با کسب بیش از ۵۰ درصد آرا برنده انتخابات است و باید رقبایش به او تبریک و تهنیت بگویند.
اما چند نکته در اعلام نتیجه انتخابات و کارکرد کمیسیون انتخابات مهم است که بررسی شود. همچنان مهم است که بدانیم اعلام نتایج ابتدایی چقدر به سود این کشور بوده و نظام جمهوری در برابر هر گزینه محتمل دیگر چقدر به نتایج انتخابات نیاز داشت.
انتخابات ریاست جمهوری و اعلام نتیجه آن از جهات مختلف مهم است ولی پنج نکته زیر باید به صورت فشرده بررسی شود.
۱- تطبیق قانون اساسی
۲- تمرین مردمسالاری
۳- مشروعیت نظام
۴- ساختار سازی
۵- مذاکرات صلح و موضع قدرت
نخست تطبیق قانون اساسی) یکی از فرمایشهای قانون اساسی حق حاکمیت ملی را متعلق به مردم دانسته و تنها میکانیزم انتقال قدرت را انتخابات سری و مستقیم مردم معرفی کرده است. پس با برگزاری انتخابات و اعلام نتیجه آن از سوی کمیسیون انتخابات به عنوان مرجع تطبیق کننده پروژه انتخابات، در واقع یکی از مواد قانون اساسی تطبیق شده است. هرچند افغانستان در گامهای نخست تمرین دموکراسی و عمل به قانون ایستاده ولی همین که مواد قانون اساسی تطبیق میشود و قدرت سیاسی از مجرای قانونی صورت میگیرد در واقع حرکت کشو را به سوی ثبات و پایداری و توسعه و مردمسالاری نشان میدهد.
دوم تمرین مردم سالاری) در تاریخ کشور ما از عمر مردمسالاری در هیئت و شمایل انتخابات و انتقال مسالمت آمیز قدرت کمتر از دو دهه میگذرد. مردم سالاری در واقع پدیدهای است که پس از تحولات ۱۱ سپتمبر به افغانستان آمد و اکنون مراحل کودکی خویش را تجربه میکند. پس برگزاری انتخابات ولو ناقص، تمرین مردمسالاری است و باید جداً از آن حمایت شود. به کمیسیون انتخابات فرصت داده شود تا به پختگی برسد. قوام یابد و مردمسالاری نوپای کشور بلوغ را تجربه کند.
سوم مشروعیت نظام) مطابق مواد قانون اساسی کشور، نظام افغانستان مشروعیت خود را از اراده مردم میگیرد، پس برگزاری انتخابات در واقع طریق مجاز و مشروع اقتدار کشور و قدرت سیاسی و مجریه است. اگر قدرت از مجرای انتخابات تامین نشود در چارچوب نظام جمهوری مشروعیت نداشته و محکوم به سرکوب است. برگزاری انتخابات و رقابت سیاسی سالم برای مشروعیت نظام به هوای پاکی میماند که باید از آن تنفس شود در غیر آن مشروعیت اقتدار زیر سوال رفته و خفه میشود.
چهارم ساختار سازی) اگر انتخابات برگزار نشود بدون شک انتقال قدرت از طرق غیر دموکراتیک صورت میگیرد که در آن صورت تمام ساختارهای نظام از هم پاشیده و بحران ریشه ریشه کشور را فرا میگیرد چنانچه ما در طول بیش از چهل سال اخیر – بعد از کودتای هفت ثور- تجربه کردیم که انتقال قدرت از طرق جنگ و کودتا چه بلایی بر سر این کشور آورد. انتخابات میکانیزمی است که قدرت سیاسی و مجریه را منتقل کرده و ساختارهای کشور را حفظ میکند.
پنجم مذاکرات صلح و موضع قدرت) مذاکرات صلح و موضع قدرت برای کشور ما از هر مسئلهای مهم تر است. اگر انتخابات نباشد مشروعیت نظام زیر سوال میرود و اگر مشروعیت نظام زیر سوال رفت، کشور بیصاحب میشود و اگر کشور بیصاحب شد، انارشیزم بر سرنوشت کشور حاکم شده و ثبات و صلح و امنیت کوچ میکند. در چنین حالتی، آنچه از جامعه و کشور باقی میماند در واقع قبرستانی است که در آن اشباح حکومت میکنند. بنابر این انتخابات و تمکین به نتیجه آن در واقع تجلیل از مردم سالاری و سرنوشت کشور است. در چنین حالتی، منافع ملی باید نسبت به هر منفعت دیگر ارجح تر شمرده شده و به خیر و صلاح مملکت از آن بگذریم.