آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

نشست قاهره، تداوم مظلومیت فلسطین زیر ریش شیوخ عرب

نباید از نشست قاهره انتظار زیادی داشت؛ چرا که شیوخ عرب بیشتر از سرنوشت ملت فلسطین به سرمایه‌های کلان خویش در باشگاه‌های فوتبال بریتانیا و فرانسه و اسپانیا می‌اندیشند و عافیت طلبانه نظاره گر ماجرا می‌مانند

تقریباً دو هفته از تازه ترین خشونت‌های رژیم اسراییل در فلسطین اشغالی علیه غیر نظامیان فلسطینی می‌گذرد و مطابق آمارهای منتشر شده در رسانه‌های بین‌المللی بیش از ۴ هزار فلسطینی غیر نظامی به شمول کودکان و زنان در اثر حملات هوایی رژیم اسراییل بر خانه‌ها و شفاخانه‌ها و مکاتب و مدارس مردم غزه کشته شده‌اند. در این بازه زمانی، حامیان رژیم اسراییل تمام قد در کنارش ایستادند و حتا جو بایدن با آن حالت بی‌حالش به سرزمین اشغالی سفر کرد و به صورت کاملاً مضحک در جایگاه سخنگوی این رژیم خودش را تقلیل داد و کشتار زنان و کودکان فلسطینی را در حمله هوایی به شفاخانه الاهلی از سوی رژیم اسراییل رد کرد.
در این درگیری بدون شک شماری از غیر نظامیان اسراییلی نیز کشته‌اند که در هر وجهی محکوم است و اصالتاً حقوق بشری هر آدمی در جهان باید محفوظ باشد، اما تفاوت عظیمی میان کشته شدن در اثر دیگری و کشتار عامدانه و با علم به این که هدف غیر نظامی آن هم زنان و کودکان و بیماران است، وجود دارد.
با این حال، نشست قاهره ظاهراً برای یافتن راهکاری در پیوند به بحران غزه و ایجاد آتش‌بس در این منطقه کوچک با اشتراک سران برخی کشورهای عربی، اروپایی، آسیایی و افریقایی روز شنبه برگزار شد. در این نشست سران کشورهای عرب هماننده چند دهه گذشته روی کاغذ از حقوق فلسطینیان حمایت کردند، اروپا و غرب در کنار «اسراییل» ایستاد و کل نشست خلاصه شد به این که باید هرچه زودتر آتش‌بس شود.
اکنون پرسش این است که چنین نشست‌هایی می‌تواند آتش شعله ور هفتاد ساله را در فلسطین خاموش کند یا دوباره روی این آتش خاک ریخته می‌شود و اصل منازعه همانند آتش زیر خاکستر برای مدتی اطفاء می‌شود.
جهان عرب درگیر عدم اعتماد به نفس ناشی از شکست در جنگ شش روزه علیه اسراییل و درگیر دیکتاتوری‌های شیوخی است که از یک طرف هنوز نتوانسته‌اند از شوک آن شکست خود را برهانند و از جانب دیگر می‌دانند که بقای شان در عافیت طلبی در این منازعه کهنه نهفته است؛ زیرا این رهبران کشورهای عربی خود با حمایت قدرت‌های غربی بر کشورهای شان حاکمیت دارند و هرگز پایگاه دموکراتیک نداشته‌اند که با اتکا به آن به صورت مستقل سیاست خارجی شان را تدوین کنند. کشورهای عربی مذکور به رغم آن که در داخل دچار بحران مشروعیت هستند، با همان جهان غرب حامی رژیم اسراییل روابط گسترده اقتصادی- سیاسی – امنیتی ایجاد کرده و با تکیه بر آن به حکومت ادامه می دهند. آن‌ها در خارج سرخورده و در داخل مستبد هستند، تلاش می‌کنند مصمم به نظر برسند، اما متزلزل هستند. اعتماد به نفس ندارند. وابسته به تسلیحات غربی هستند و هراس دارند که مورد غضب شرکت‌های تولید اسلحه در امریکا و اروپا واقع شوند؛ زیرا در آن صورت از رقابت‌های درونی و منطقه‌ای عقب می‌مانند.
البته ترس و عدم اعتماد به نفس سران و شیوخ عرب به معنی عدم پوتانسیل دیموگرافیک، اکونومیک و نظامی ملل عرب به صورت اخص و مسلمان به صورت اعم نیست؛ زیرا منطقه خاور میانه تنها با نفت و گاز خود نیز می‌تواند کشورهای غربی حامل اسراییل را ناگزیر به چرخش به سود فلسطین بسازند؛ اما زمانی که همین پوتانسیل عظیم در دست شیوخ عرب قرار می‌گیرد، مبدل به عقامت سیاسی می‌شود و برایند آن وضعیتی است که در چند دهه اخیر ملت فلسطین تحمل می‌کند.
بنا بر این، نباید از نشست قاهره انتظار زیادی داشت؛ چرا که شیوخ عرب بیشتر از سرنوشت ملت فلسطین به سرمایه‌های کلان خویش در باشگاه‌های فوتبال بریتانیا و فرانسه و اسپانیا می‌اندیشند و عافیت طلبانه نظاره گر ماجرا می‌مانند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا