نشست پکن و چند نکته پیرامون وضعیت موجود
این مسئله اظهرمنالشمس است که در صورت عدم مذاکره، جنگ ادامه مییابد، ولی نگارنده چنین میپندارد که در آن صورت سناریوهای بدتر از جنگ نیز دور از ذهن نخواهد بود.
هرچند برای نشست میانافغانی پکن تاکنون تبلیغات و هیاهوی بسیار شده و ظاهراً دولت افغانستان با آن موافقت کرده و آماده شده که هیئتی گسیل کند، ولی به نظر میرسد حرفوحدیث در این مورد، وضعیت منطقه و موضع طالبان زیاد است.
ظاهراً مثل نشستهای مسکو و دوحه، طالبان تاکید کردهاند که در نشست پکن نیز اشتراک کنندگان از آدرس شخصی خویش حرف خواهند زد و به نمایندگی از کابل خبری نیست.
در نشست پکن احتمالاً جز گروه طالبان و افغانستان، چین که میزبان است؛ پاکستان نیز اشتراک خواهد داشت چون این کشور متحد استراتژیک پکن است و بر گروه طالبان نیز اشراف کامل دارد.
اگر سری به وقایع دهه هشتاد میلادی بزنیم، به خوبی درمییابیم که سبب سقوط حاکمیت کمونستی کشور، نه خروج قوای ارتش سرخ که تلاش برای خودداری از مذاکرات مستقیم میان جانبین افغانستانی از سوی اسلامآباد بود. اکنون نیز حلقات استخبارات نظامی پاکستان تلاش میکنند که از گفتوگوی مستقیم میان دولت افغانستان و گروه طالبان جلوگیری کنند و ظاهراً تاکنون موفق نیز بودهاند.
اگر طالبان بار دیگر بر طبل عدم مذاکره با دولت افغانستان بکوبند، باید سناریوهای احتمالی آینده را پیشبینی کنیم که چه اتفاق خواهد افتاد.
این مسئله اظهرمنالشمس است که در صورت عدم مذاکره، جنگ ادامه مییابد، ولی نگارنده چنین میپندارد که در آن صورت سناریوهای بدتر از جنگ نیز دور از ذهن نخواهد بود.
اگر در هرنوع توافق صلح در افغانستان منافع کشورهای دخیل، مخصوصاً پاکستان تامین نشود، بحران ادامه یافته و جنگ نیابتی شدت میگیرد.
این امر نیز کاملاً واضح است که گروه طالبان در پی توافق با امریکا است تا کابل؛ چون در آن صورت کسب مشروعیت کرده و در چانهزنیها میتواند امتیاز بیشتر داشته باشد.
در صورت عدم توافق صلح میان کابل و طالبان، پیامد ادامه بحران در گام نخست، فروپاشی اقتصاد نوپا و مجروح کشور است، نظام بروکراتیک تضعیف میشود، قوای مسلح که برای جنگهای متعارف ایجاد شده است، فرسوده شده و عملاً فلج میشود،(در صورتی که حمایت مالی ناتو را داشته باشد درغیر آن که منحل خواهد شد)، حکومت مرکزی به جزیره کابل محصور شده و ملوکالطوایفی دوباره احیا خواهد شد.
در آخر نیز این بار منافع منطقهای برخی کشورها سناریوی تجزیه را مطرح خواهد کرد که هستی کشور را در نقشه سیاسی جهان تهدید میکند.
اگر هم از بحران تجزیه جان سالم به در ببریم، دست کم صد سال عقبگرد تاریخی در انتظار ما خواهد بود و باید یک قرن دیگر چندین نسل کار کنند که به موقعیت کنونی خویش در عرصه سیاسی و اجتماعی و توسعه انسانی دست یابیم.
پس بهترین گزینه برای حفظ دستاوردهای موجود، فشار بر پاکستان از طریق چین، امریکا و کشورهای ثروتمند عربی است تا گروه طالبان را وادار به پذیرفتن مذاکره با دولت افغانستان کند.