نصحیت نشریه امریکایی به جبهه مقاومت: آنچه میتوانید از طا-لبان بیاموزید!
نکته کلیدی از شورش موفقیتآمیز طا-لبان این است که از طریق مقاومت نظامی تسلیمناپذیر، جهان را وادار کرد که به آنها گوش دهد و با آنها تعامل کند
پس از بازگشت طا-لبان به قدرت در اگست ۲۰۲۱، تنها گروه مسلح بومی که تلاش کرده تا در برابر طا-لبان مقاومت نظامی کند، جبهه مقاومت ملی (NRF) است که عمدتاً در ولایات پنجشیر و بغلان مستقر است. جبهه مقاومت به مثابه نیروی چریکی فعالیت میکند و به طور کلی تا کنون هیچ موفقیت ملموسی در برابر طا-لبان نداشته است. اگر جبهه مقاومت میخواهد موفق شود، یا حداقل قدرت طا-لبان را بهطور جدی به چالش بکشد، باید برگی از کتاب بازیهای شورش طا-لبان را ببیند.
طا-لبان با زور به قدرت رسیدند. در خارج از شهرهای بزرگ، طا-لبان بیست سال با موفقیت در برابر ایالات متحده و متحدان ناتو مقاومت کردند. در شهرها نیز فضای ترس و بیاعتمادی را عمدتاً از طریق انتحاری و بمبگذاری در جادهها به وجود آورده بودند. در حالی که ایالات متحده تابستان گذشته نیروهای خود را بیرون میکشید، جنگجویان طا-لبان حلقههای خود را در اطراف شهرهای افغانستان محکم میکردند. جنگجویان سرسخت میداندیده آنها موفقیت را به چشم میدیدند.
علاوه بر دستاوردهای میدان جنگ، طا-لبان به دلالان قدرت محلی و منطقهای رشوه میدادند و برای تسریع تسلط شان بر افغانستان با آنها ایتلاف میکردند. تغییر پیوسته ایتلافها و تغییر جناحها، یکی از ویژگیهای دایمی سیاست افغانستان است. به عنوان مثال، در روزهای پایانی دولت نجیبالله در سالهای ۱۹۹۱-۱۹۹۰، مجاهدین افغانستان معاملههای مشابهی با افسران نظامی دولت نجیبالله انجام دادند که همراه نیروها و مهمات فرار کردند تا از فروپاشی قریبالوقوع دولت جان سالم به در ببرند. استفان ویلر نویسنده بریتانیایی در اواخر قرن نوزدهم، بیان کرد که: «از نظر افغانها، دیپلماسی ماهرانه شاید به طور عمده شامل تغییر جناح در لحظه مناسب میشود».
اگر برخی، یا شاید بسیاری در حکومت غنی تصمیم گرفتند که در میدان جنگ در برابر طا-لبان مقاومت نکنند، به خاطر توطئه اشرف غنی و دولت او برای واگذاری عمدی دولت به طا-لبان نبود (غنی تا آخرین لحظه تلاش کرد تا قدرت را حفظ کند). دلیل واقعی این بود که ارتش ملی افغانستان (ANA) – که دو دهه تحت حمایت ایالات متحده بود – توانایی و پختگی لازم برای جنگیدن و بقای خود را نداشت. از همان ابتدا، اردوی ملی با توجه به وابستگیاش به ایالات متحده و عدم انسجام داخلی همراه با فساد فراگیر برنامهریزی شده بود که شکست بخورد. افسران اردوی ملی این را خوب میدانستند. بنابراین، اکثر آنها تصمیم گرفتند سلاحهای خود را زمین بگذارند و به خانه بروند یا کشور را ترک کنند.
اگر واقعاً طا-لبان نه با نیروی نظامی، بلکه از طریق توطئه بزرگ غنی (همانطور که نظریهپردازان توطئه استدلال میکنند) به قدرت میرسیدند، پس چرا آنها امروز همچنان در رأس کار هستند و از قدرت رانده نمیشوند؟ واقعیت این است که بهرغم معاملهها و تغییر ایتلافها، طا-لبان افغانستان را با زور اسلحه به تصرف خود درآوردند. اکنون اگرجبهه مقاومت NRF میخواهد جدی گرفته شود، باید از دستورالعمل شورش طا-لبان پیروی کند.
زمانی که طا-لبان در سال ۲۰۰۱ سرنگون شدند، میخواستند برای خروج از قدرت مذاکره کنند. با این حال، ایالات متحده دست رد به سینه طا-لبان زد و راهی جز بازگشت به میدان جنگ برای آنها باقی نگذاشت. طا-لبان پس از به دست گرفتن اسلحه، کمپین شورشی بیوقفه را طی دو دهه به راه انداختند. تا سال ۲۰۱۹، وضعیت تغییر کرده بود و اکنون این ایالات متحده بود که میخواست برای خروج از افغانستان مذاکره کند. نکته کلیدی از شورش موفقیتآمیز طا-لبان این است که از طریق مقاومت نظامی تسلیمناپذیر، جهان را وادار کرد که به آنها گوش دهد و با آنها تعامل کند. به طور حتم، طا-لبان پیوسته دروغ گفتهاند و از بسیاری وعدههای خود بهویژه در مورد تحصیل دختران و حقوق زنان عقبنشینی کرده اند، اما هدف این نوشته این نیست.
با این حال، در این مرحله، به نظر میرسد که جبهه مقاومتNRF ابتدا بر یافتن حامیان خارجی جهت حمایت از مبارزه خود علیه طا-لبان متمرکز شده است. این دستورالعملی برای شکست یا در بهترین حالت موفقیت در درازمدت خواهد بود. جبهه مقاومت به جای صرف وقت در پایتختهای غربی و منطقهای، ابتدا باید بر دستاوردهای واقعی میدان نبرد تمرکز کند. به یاد داشته باشید که طا-لبان چه کردند: آنها ابتدا با موفقیت جنگیدند و سپس شروع به گردش در پایتختهای منطقه کردند، نه برعکس.
وقتی جبهه مقاومت NRF با موفقیت در برابر طا-لبان مقاومت کرد و دستاوردهای ملموسی مانند تصرف قلمرو قابل توجه در قالب یک منطقه یا مرکز ولایت به دست آورد، آنگاه توجه بینالمللی را خود به خود جلب خواهد کرد. علاوه بر این، دستاوردهای جبهه مقاومت NRF در میدان جنگ منجر به این خواهد شد که دلالان قدرت محلی و منطقهای طا-لبان را رها کرده و به جبهه NRF بپیوندند. بنابراین، اگر جبهه مقاومت قرار است دوام آورد و موفق شود، باید به طور جدی مبارزه کند و موفقیت ملموس را نشان دهد.
بلی، طا-لبان در پاکستان پناهگاههایی داشتند، اما به خاطر داشته باشید که طا-لبان در حال جنگ با نیروهای امریکایی و ناتو بودند که به پیشرفتهترین سلاحهای جهان مجهز بودند. جبهه مقاومت در برابر طا-لبان قرار دارد که ممکن است به عنوان نیروی چریکی موفق بوده باشد، اما سرکوب جنبش چریکی رقیب، بهویژه در مرکز و شمال افغانستان، که در آن مناطق و جمعیت نسبت به طا-لب چندان دوستانه نیستند، برایشان سخت است. سرانجام، جبهه مقاومت در تاجیکستان نیز پناهگاههایی دارد و رهبری سیاسی آن بین پایتختهای مختلف منطقه مانند دوشنبه، انقره و تهران بیهوده تلاش میکند تا از حمایت خارجی برخوردار شود. صفوف جبهه مقاومت باید این ضربالمثل را به خاطر بسپارد که میگوید: «موفقیت از خانه شروع میشود».