آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

نقش ترکیه در افغانستان و آنچه هند باید به خاطر داشته باشد

انقره برای گرفتن مسئولیت میدان‌هوایی کابل در حال مذاکره با ایالات متحده است که برای حضور جهان در افغانستان حیاتی است. ترکیه مدتی است که میدان‌هوایی کابل را اداره می‌کند، اما انجام این کار پس از خروج ایالات متحده طاقت‌فرسا خواهد شد

ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
با شروع دور جدیدی از اصطکاک جئوپولیتیک در مرزهای شمال غربی هند، دهلی باید با تعدادی از بازیگران جدید که نقشی برای خود در منطقه ترسیم کرده‌اند، دست‌وپنجه نرم کند. ترکیه، قطر و چین به راحتی به ذهن خطور می‌کنند. در حالی که هر سه کشور به بازیگران مهمی در افغانستان پسا-امریکا تبدیل شده‌اند، امروز تمرکز ما روی بلندپروازی‌های منطقه‌ای ترکیه و پیامد‌های آن برای هند است.
انقره برای گرفتن مسئولیت میدان‌هوایی کابل در حال مذاکره با ایالات متحده است که برای حضور جهان در افغانستان حیاتی است. ترکیه مدتی است که میدان‌هوایی کابل را اداره می‌کند، اما انجام این کار پس از خروج ایالات متحده طاقت‌فرسا خواهد شد.
اگرچه با نگاهی وسیع‌تر، ترکیه بازیگر جدیدی در شمال غرب هند نیست. انقره و کابل به تازگی صدمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک شان را جشن گرفتند. در جریان این قرن، ترکیه در یک حوزه گسترده در افغانستان مشارکت داشته است.
ترکیه در حالی که پس از سرنگونی طالبان در اخیر ۲۰۰۱ به ماموریت نظامی ناتو در افغانستان پیوست، اما از هرگونه نقش جنگی اجتناب و خود را از قدرت‌های غربی متمایز کرد.
روابط خوب ترکیه با افغانستان و پاکستان نیز زمینه را برای انقره فراهم کرده تا خود را به عنوان میانجی‌گر بین همسایگان درگیر در جنوب آسیا نشان دهد. کنفرانس «قلب آسیا»ی ترکیه یا روند استانبول محرک اصلی دیپلماتیک برای مصالحه در افغانستان طی چند سال گذشته بوده است. حسن‌نیت گسترده ترکیه در افغانستان اکنون برای ایالات متحده در مدیریت برخی عناصر پسا-خروج مفید واقع شده است. در مقابل، ترکیه نیز سهم خود را از غرب طلب خواهد کرد.
نقش رو‌به‌رشد ترکیه در افغانستان مرحله دشوارتری را در روابط بین دهلی و انقره باز کرده است. مخالفت هند با اتحاد و همسویی ترکیه، منعکس‌کننده جهت‌گیری‌های واگرای بین‌المللی دهلی و انقره پس از جنگ جهانی دوم است. تعمیق روابط نظامی و امنیتی دوجانبه ترکیه و پاکستان نیز دیدگاه مثبت دهلی را نسبت به انقره دشوار ساخته است.
ترکیه به فعال‌ترین حامی بین‌المللی پاکستان در مسئله کشمیر تبدیل شده است. در پاکستان، عمران خان نخست‌ وزیر پاکستان از بلندپروازی اردوغان برای گرفتن رهبری جهان اسلام از عربستان سعودی پشتیبانی کرده است.
ترکیه که در عصر عثمانی‌ها میزبان خلافت بود، در میان مسلمانان جنوب آسیا پژواک معنوی طبیعی داشت. با از بین رفتن خلافت در ۱۹۲۴، غرب‌زدگی ترکیه تحت حکومت اتاترک از اهمیت مذهبی‌اش کاست. سیاست‌های اسلام‌گرایانه اردوغان نیز برای به دست آوردن این برتری است.
ترکیه از دهه ۱۹۵۰ بدینسو عضو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی بوده است؛ اما امروز اگر ترکیه منافع خود را تأمین کند، از ترک کردن سیاست‌های ناتو دریغ نمی‌کند. ترکیه یاد گرفته است تا بدون به خطر انداختن «خودمختاری استراتژیکش»، از این ایتلاف استفاده ببرد. اگر ترس از اتحاد جماهیر شوروی، ترکیه را به سمت ناتو سوق داد، روسیه ضعیف فضا را برای همکاری اردوغان و همچنین رقابت با مسکو باز کرد. انقره با سرپیچی از ناتو، موشک‌های اس-۴۰۰ روسیه را خریداری می‌کند در حالی که برتری مسکو را در قفقاز به چالش می‌کشد.
ترکیه اولین کشور با اکثریت مسلمان بود که روابط کامل دیپلماتیک با اسراییل برقرار کرد. اردوغان اکنون بدون قطع روابط با تل‌ابیب، جهان عرب و اسلام را علیه اسراییل بسیج می‌کند. خشم اردوغان از اسراییل به این خاطر است که خود را نسبت به رقبای عربش به عنوان قهرمان بهتر فلسطین نشان دهد. با این حال، منتقدین با توجه به آسیب‌پذیری‌های اقتصادی ترکیه در داخل کشور و واکنش‌های فزاینده منطقه‌ای از چندین کشور از جمله فرانسه، یونان، مصر، عربستان سعودی، امارات و هند، دوام ماجراجویی اردوغان را زیر سوال می‌برند.
بسیاری از رهبران عرب سیاست‌های اردوغان را که یادآور امپریالیزم عثمانی است، رد می‌کنند. آن‌ها از حمایت اردوغان از گروه‌هایی مانند اخوان‌المسلمین که به دنبال سرنگونی دولت‌های میانه‌رو در خاورمیانه هستند، دل خوشی ندارند. کارهای زیادی وجود دارد که هند می‌تواند برای توسعه نقش‌اش در جهان عرب انجام دهد.
دهلی از ریاکاری اردوغان در مورد حقوق اقلیت‌ها آگاه است. اردوغان ضمن تلاش برای مطرح کردن خود در کشمیر، فعالانه حقوق اقلیت کرد را در خانه پایمال و با آن‌ها در مرز سوریه و عراق مقابله می‌کند.

برای دهلی‌ نو، درس‌های بیشتری نسبت به بلندپروازی‌های منطقه‌ای اردوغان وجود دارد. اول، سیالیت جدید در جئوپولتیک همسوی گسترده هند نسبت به غرب. دوم، با تضعیف ‌شدن تأثیر قدرت‌های بزرگ، ماموریت قدرت‌های منطقه در حال رشد است. سوم، ایدئولوژی دینی مانند عقاید سکولارتر، پوششی برای دستیابی به قدرت است.
سرانجام ، اردوغان با اجتناب از تخریب روابط، تقابل خود را با قدرت‌های بزرگ به دقت تلفیق کرده است. برای اردوغان، انتخاب بین سیاه و سفید وجود ندارد. این امر خود راهنمای خوبی برای روابط هند با ترکیه باید باشد. دهلی باید به شدت مواضع ترکیه را در جاهایی که باید به چالش بکشد، از فرصت‌های ایجاد ‌شده کینه‌توزی‌های منطقه‌ای علیه ماجراجویی‌های اردوغان استفاده کند و در عین حال برای تعامل دوجانبه وسیع‌تر با انقره آماده شود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا