جهان در نقطه عطف روابط بینالمللی برای آینده قرار دارد
چگونه این (امر) با سیاست تحریم، خفه کردن اقتصاد و تهدیدهای آشکار نظامی علیه تعدادی از کشورهای مستقل مانند کیوبا، ایران، ونزوئلا، کوریای شمالی یا سوریه مرتبط است؟ تحریمها به طور مستقیم مردم عادی و بهزیستی آنها را هدف قرار میدهد و حقوق اجتماعی و اقتصادی آنها را نقض میکند.
سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در مطلبی با عنوان «جهان در نقطه عطف و سیستم روابط بینالملل برای آینده» به موضوعات حساس جهان پرداخته و با انتقاد از رویکردهای امریکا در برخی مسائل منطقهای و بینالمللی، در رابطه به نظام روابط بینالملل برای آینده اشاره و تماس داشته است.
این روزها ۷۴ اُمین نشست عمومی سازمان ملل متحد و همچنان یک «فصل سیاسی» جدید بینالمللی است.
این جلسه در یک لحظه تاریخی بسیار نمادین آغاز میشود. سال آینده ما دوسالگرد به هم پیوسته را تجلیل خواهیم کرد – ۷۵ اُمین سالگرد پیروزی در جنگهای بزرگ میهنی و جنگ جهانی دوم و تأسیس سازمان ملل متحد.
سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در این مطلب با بیان اینکه شکست فاشیزم در سال ۱۹۴۵ اساساً بر روند بعدی تاریخ جهان تأثیر گذاشته و شرایط را برای ایجاد نظم جهانی پس از جنگ ایجاد کرد، منشور سازمان ملل تا به امروز به منبع اصلی قوانین بینالمللی تبدیل شده، سیستم محوری سازمان ملل متحد هنوز پایداری خود را حفظ کرده و نوعی شبکه ایمن برای توسعه مسالمت آمیز بشر ایجاد شد، میگوید:« اما این حقایق آشکار توسط برخی نیروهای تأثیرگذار در غرب عمداً خاموش یا نادیده گرفته میشوند.»
وی ضمن انتقاد از نادیده گرفته شدن نقش اتحاد جماهیر شوروی در شکست نازیزم و قربانیهای میلیونها شهروند شوروی، تأکید کرده است:« امروز آشکار است که تلاشها برای ایجاد یک مدل قطبی ناکام بوده است … بازیگران جدید که دارای پایگاه اقتصادی پایدار هستند در پی افزایش نفوذ خود بر تحولات منطقهای و جهانی هستند. آنها کاملاً حق دارند که نقش بیشتری در فرایند تصمیم گیری داشته باشند.»
آقای لاوروف با انتقاد از یک جانبه گرایی و تکروی ایالات متحده میگوید:« لیبرالیزم که غرب ادعا و از آن دفاع میکند، بر افراد و حقوق و آزادیهای آنها متمرکز است.»
وی افزوده است:« چگونه این (امر) با سیاست تحریم، خفه کردن اقتصاد و تهدیدهای آشکار نظامی علیه تعدادی از کشورهای مستقل مانند کیوبا، ایران، ونزوئلا، کوریای شمالی یا سوریه مرتبط است؟ تحریمها به طور مستقیم مردم عادی و بهزیستی آنها را هدف قرار میدهد و حقوق اجتماعی و اقتصادی آنها را نقض میکند.»
این دیپلمات بلندپایه روسیه همچنان خواستار توجه جهان به مفهوم بحث برانگیز «مقابله با افراط گرایی خشونت آمیز» شده که غرب آن را غیر دمکراتیک و استبدادی میداند.
وزیر خارجه روسیه میگوید:« بدیهی است که هدف واقعی «این مفهوم» خارج کردن تلاشهای ضدتروریزم از زیر چتر سازمان ملل بوده و به دست آوردن ابزاری برای مداخله در امور داخلی دولت ها است.»
آقای لاوروف با بیان این که تجدید نظرگرایی به وضوح در حوزه ثبات استراتژیک تجلی مییابد و میگوید که ایالات متحده توافقنامهها و پیمانهای همانند ABM، INF و توافق هسته با ایران موسوم به «برجام» را نابود کرد.
یک نمونه دیگر از «قوانین» تجدید نظرگرایانه وجود دارد: خروج امریکا از برنامه جامع اقدام مشترک درباره برنامه هستهای ایران، توافق چند جانبه مصوب شورای امنیت سازمان ملل که از اهمیت اساسی برای منع گسترش سلاحهای هستهای برخوردار است.
به گفته وی، نمونه دیگر امتناع آشکار واشنگتن از اجرای قطعنامههای متفقالقول شورای امنیت سازمان ملل در مورد حل مناقشه اسرائیل و فلسطین میباشد.
چه چیزی توسط روسیه پیشنهاد میشود؟
آقای لاوروف در این باره میگوید: قبل از هر چیز، لازم است که از ضیاع وقت خودداری کنیم و بدیهیات را به رسمیت بشناسیم: ظهور یک معماری جهانی چند مرحلهای یک روند غیرقابل برگشت است، مهم نیست که کسی چقدر تلاش میکند تا آن را مصنوعی نگه دارد.
وی افزوده است:« ما باید حداکثر استفاده از پتانسیلهای گروه ۲۰ را که نماینده منافع همه بازیکنان اصلی است و تصمیمات متفقالقول را اتخاذ میکند، ببریم. لازم است تا کمکهای مان را برای حل مسالمت آمیز نزاع های بیشمار، از جمله در خاورمیانه، افریقا، آسیا، امریکای لاتین یا فضای پسا شوروی افزایش دهیم.
در اخیر، وزیر امور خارجه روسیه خاطرنشان کرده است:« اکنون آغاز یک گفتوگوی استراتژیک در مورد تهدیدها و خطرات موجود و جستوجوی اجماع در یک آجندای قابل قبول، حیاتی است.»