نقش چین در افغانستان پسا-خروج امریکا
گرانیهای چین در مورد نقش امنیت در پروژههای جدید اقتصادی جدی وجود دارد. به همین دلیل، به رغم درخواست دولت افغانستان(جمهوریت)، چین از ایجاد هرگونه زیرساخت فرامرزی از طریق راهرو واخان خودداری کرده است
پس از خروج نیروهای مسلح ایالات متحده از افغانستان در ۳۰ اگست ۲۰۲۱، بسیاری کارشناسان فرصت احتمالی را دیدند که چین این «خلاء» را پس از ۲۰ سال عملیات طولانی به رهبری ایالات متحده پر کند. یقیناً چین و روسیه بهعنوان ذینفعان اصلی خروج ایالات متحده، به ویژه از نظر نفوذ سیاسی و ابراز قدرت، دیده میشوند.
اگرچه به نظر میرسد اظهارات عمدتاً پیروزمندانه درباره شکست غرب تحت الشعاع نگرانیهای جدی در مورد وضعیت امنیت منطقه قرار گرفته است. از سوی دیگر، از دیدگاه پکن این امر میتواند به فرصتهایی برای همکاری منجر شود که ممکن ثبات بیشتر را در منطقه آسیای مرکزی و افغانستان به همراه داشته باشد.
وقتی صحبت از تحلیل دقیقتر کمیسیون بازبینی اقتصادی و امنیتی ایالات متحده و چین میشود، ممکن است به چند نکته اشاره کنیم که برای درک بهتر ماهیت روابط دوجانبه بین چین و افغانستان مهم است. مشاهدات اصلی این است که چین در رویکرد خود نسبت به افغانستان بسیار محتاط بوده است. مسایل امنیتی غالب است و گذشته از آن، پکن برای سرمایهگذاری عجله نکرده است. در مجموع، کارشناسان توافق کردند که در مرحله کنونی، ایالات متحده و چین منافع مشترکی در منطقه دارند و برای چین، روابط با حکومت طا-لبان فقط یک ضرورت است.
قابل درک است که برای چین هدف اصلی داشتن یک دولت افغانستان باثبات است که موقعیت خود را نه تنها در داخل، بلکه در سطح بینالمللی تحکیم کند. این امر به نفع چین است که همسایهای داشته باشد که تحریم نشده باشد یا به عنوان یک کشور منحوس تلقی نشود. همچنین برای طا-لبان بسیار مهم است که روابط خود را با گروههای تروریستی فراملی قطع کنند، بهویژه، با گروههای اویغور که بزرگترین تهدید برای پکن تلقی میشوند، مربوط میشود. همچنین میتوان مشاهده کرد که مسایل امنیتی در کشور و منطقه شرط اصلی چشمانداز بیشتر همکاریهای اقتصادی خواهد بود. در حال حاضر، پکن به طور حتم نقش مهمتری را برای افغانستان ایفا خواهد کرد، با توجه به سرمایهگذاریهای احتمالاً بسیار بزرگتر در اقتصاد افغانستان.
از سوی دیگر، خروج امریکا از افغانستان عاملی برای رقابت قدرتهای بزرگ سیاسی در آسیای مرکزی و جنوبی و از سال ۲۰۰۱، روابط امریکا و چین بوده است. پکن که نسبت به مداخله ایالات متحده در افغانستان مشکوکتر است، از زمان خروج این کشور، حضور ایالات متحده را در این کشور با دید مطلوبتری می بیند. یقیناً ایالات متحده به مهار طالبان و گروههای تروریستی اویغور کمک کرده بود و اکنون بار دیگر افغانستان را به عنوان پناهگاه احتمالی اویغورها میبیند که ممکن مرزهای غربی چین را بیثبات سازد.
در عین حال، شایان ذکر است که چین چه نوع سیاستی را در قبال افغانستان اتخاذ کرده است. میتوان آن را «تعامل جدید با افغانستان» نامید و از پنج عنصر اصلی تشکیل شده است: (۱) پذیرش تسلط طالبان در امور افغانستان به گونه محتاطانه. (۲) جلوگیری از تبدیل شدن افغانستان به عنوان پناهگاه تروریستها. (۳) تسهیل سیاست فراگیر در کشور(۴) نشان دادن نگرانی بیشتر بشردوستانه و(۵) شرمساری ایالات متحده و غرب به دلیل عدم انجام مسئولیت خود.
چهار عنصر اول شامل تداوم روشنی از سیاستهای گذشته است، اما همه آنها با درجه فوریت بیشتری پیش رفته اند. از آنجایی که این تعامل قدیمی و جدید باید با تمایل و توانایی طا-لبان برای مبارزه با تروریزم روبرو شود. جنبش بنیادگرای اسلامی آنها برخلاف قوانین و ارزشهای مرتبط با دولت مدرن همچنان پابرجا میماند.
تاکید بر منافع تجاری و اقتصادی قابل توجه چین در منطقه قابل ذکر است. به طور کلی، در حال حاضر، آنها در افغانستان به گونه حداقلی هستند. سرمایهگذاریهای عمدهای مانند پروژه های انرژی آمو دریا یا معدن مس عینک متوقف شده است. البته، بسیاری کارشناسان نقش افغانستان در ابتکار کمربند یک جاده را همراه با دهلیز اقتصادی چین و پاکستان مورد بحث قرار میدهند. با این حال، نگرانیهای چین در مورد نقش امنیت در پروژههای جدید اقتصادی جدی وجود دارد. به همین دلیل، به رغم درخواست دولت افغانستان، چین نیز از ایجاد هرگونه زیرساخت فرامرزی از طریق راهرو واخان خودداری کرده است.
در مجموع، عدم افزایش سرمایهگذاری چین در افغانستان، این کشور را به کمکهای بشردوستانه و توسعهای غرب در آینده وابسته خواهد کرد. اگرچه همکاری با پکن همچنان مطلوب خواهد بود. البته، باید وضعیت افغانستان و روابط آن با پکن را از نزدیک رصد کرد، اما از آنجایی که این کشور روابط خود را به عنوان یک ضرورت، نه یک امر تجملی میداند – احتمالاً باید بیشتر منتظر بمانیم تا ببینیم آیا چین مشکلات ایجاد شده از سوی غرب را حل خواهد کرد یا خیر.