نه امارت و نه جمهوریت، جنگ مزمن
پاکستان با تغییر بازی، نه طالبان را میگذارد که به قدرت برسند و نه نظام افغانستان را آرام خواهد گذاشت؛ زیرا اتاقهای فکر پاکستان به این نتیجه رسیده که اگر طالبان به قدرت برسند، به صورت خودکار و سنتی مخالف دولت اسلامآباد میشوند
در هفتههای اخیر که دومینوی سقوط ولسوالیها جریان دارد، خبرهای دیگری نیز در ماحول ما اتفاق افتاد که زیر شعاع این دومینو قرار گرفت و خوب به آن پرداخته نشد. این اتفاقات اعتراف مقامات پاکستانی به مداخله مستقیم و منظم در امور داخلی افغانستان دههها به این سو و همچنان کنار زدن پرده عرف دیپلماتیک و نزاکت سیاسی از سوی حلقات رسانهای و سیاسی پاکستان در باره افغانستان بود. همانگونه که هستههای مذهبی پاکستان در گذشته نیز به صراحت در مورد افغانستان فتوا صادر میکردند و این سرزمین را دارالجهاد میخواندند.
در یکی دو هفته اخیر، نخستوزیر پاکستان، دو وزیرش و برخی رسانههای این کشور به دخالت گسترده پاکستان در امور داخلی افغانستان اعتراف کردند، ولی نکته مهم تر این که آنان هرگز ابراز پشیمانی ننمودند و سیاست مداخله گرانه این کشور در امور کشورمان کماکان ادامه دارد.
دو روز پیش عمران خان نخستوزیر پاکستان در پارلمان آن کشور گفت که پاکستان پس از این به دنبال عمق استراتژیک در افغانستان نیست، سخن او در بدیهی ترین شکل ممکن به این معنی است که در گذشته پاکستان در افغانستان عمق استراتژیک داشته است.
چند هفته پیش، شاه محمود قریشی وزیر امور خارجه پاکستان در یک گفتوگوی تلویزیونی از «تغییر راهبرد» سخن گفت، این سخن به معنی آن است که در گذشته پاکستان عمیقاً در افغانستان مداخله میکرده، اما اکنون راهبردها تغییر یافته و دیگر مداخله نمیکند، اما متوجه باشید که جناب وزیر خارجه خیلی به راحتی دروغ میگوید.
ضربه نهایی را اما شیخ رشید احمد وزیر امور داخله آن کشور زد، او در یک برنامه زنده تلویزیونی گفت که خانوادههای رهبران طالبان در پاکستان زندگی میکنند، زخمیان این گروه به پاکستان انتقال مییابد و اجساد شان نیز در خاک آن کشور دفن میشود. او گامی جلوتر گذاشته و از طالبان افغانستان خواست که به طالبان پاکستانی اجازه ندهند که در کشورشان دست به عملیات تروریستی بزنند.
افزون بر این، رسانههای پاکستانی نیز طوری از جنگ افغانستان حرف میزنند که برگشت طالبان حتمی است. روزنامه «داون» پاکستان در یادداشتی چند روز پیش نوشت که جهان و پاکستان باید آماده دور تازه حاکمیت طالبان باشند.
از این همه شعبده بازی دستگاه حاکمه و رسانههای پاکستانی بر میآید که قوانین بازی تغییر کرده و پاکستان در پی مداخله از نوع دیگر است.
در یک دید کلی میتوان گفت که پاکستان به دنبال پیروزی گروه طالبان نیست، اما این به معنی آن نیست که با حکومت مرکزی افغانستان صادقانه کار کند. پاکستان با تغییر بازی، نه طالبان را میگذارد که به قدرت برسند و نه نظام افغانستان را آرام خواهد گذاشت؛ زیرا اتاقهای فکر پاکستان به این نتیجه رسیده که اگر طالبان به قدرت برسند، به صورت خودکار و سنتی مخالف دولت اسلامآباد میشوند. طالبان از دو جهت با آنسوی خط دیورند علاقه دارند: مسایل قومی و ایدئولوژیکی.
گروه طالبان با اکثریت پشتون، با پشتونهای آن سوی مرز دیورند وابستگی دارند و از نگاه ایدئولوژیکی نیز با طالبان و دیگر گروههای تندرو ارتباط میگیرند که برای پاکستان خطرناک است و اسلامآباد هرگز این را نخواهد پذیرفت.
از جانب دیگر، پاکستان یک دولت قوی مرکزی را در افغانستان نیز بر نمیتابد؛ زیرا هر دولتی که در افغانستان حاکم بوده به طور سنتی با هند نزدیک شده و به پاکستان با دیده شک نگریسته، از این جهت، پاکستان نمیخواهد که رقیب قدرتمندش هند، متحد با ثبات داشته باشد.
پس تغییر راهبرد پاکستان این است که شعله جنگ در افغانستان همچنان مشتعل باشد و نه طالبان به حکومت برسند و نه نظام موجود قوام یابد.