نگاه کاظمی به مثلث قدرت، قومیت وثروت
به باور شهید کاظمی تلاش برای انکشاف وتوسعه سیاسی واجتماعی و دست یابی به رشد اقتصادی، بدون حل این مثلث امکان پذیر نیست. اکنون که ده سال از شهادت آن بزرگ مرد می گذرد، واقعیتهای جامعه افغانستان به خوبی توضیح میدهد که چرا کسانی مثل شهید کاظمی به یافتن راه حل معضل قدرت، ثروت وقومیت پای میفشردند.
سه مقوله قدرت، قومیت وثروت درکشورهای با وضعیت مشابه جامعه ما، همیشه از معضلات مهم آن است. در کشورما تجربه ۲۷۰ ساله تاریخی نشان میدهد که هرکدام ازاین مقولهها به تنهایی میتواند روند رشد وتوسعه اجتماعی، سیاسی واقتصادی در جامعه را مختل نماید. شهید سید مصطفی کاظمی به عنوان کنشگر سیاسی واجتماعی، بارها به اهمیت حل این مثلث تاکید داشت.
به باور کاظمی تلاش برای انکشاف وتوسعه سیاسی واجتماعی و دست یابی به رشد اقتصادی، بدون حل این مثلث امکان پذیر نیست. اکنون که ده سال از شهادت آن بزرگ مرد می گذرد، واقعیتهای جامعه افغانستان به خوبی توضیح میدهد که چرا کسانی مثل شهید کاظمی به یافتن راه حل معضل قدرت، ثروت وقومیت پای میفشردند.
قومیت: قومیت به مفهوم نگرش قومی وباور به قومگرایی، مهم ترین مانع رشد دریک جامعه با تکثر قومی ونژادی است. برآیند قومیت به مفهوم تباراندیشی، ایجاد تنش، حذف دیگران، عدم تساهل وسامان بخشیدن نزاع همیشگی در یک جامعه است. درجامعه قومیتمدار، ممکن است مدتی لبها دوخته وکله منارها ساخته وعدهای هم، روانه سیاه چالهای زندان گردند وآرامش کاذب بوجود آید، اما روزی انفجاری صورت خواهد گرفت وهر آنچه بافته شده بود، در آنی پنبه خواهد شد. تنشهای درون جامعهای توان وانرژی جامعه را به جای پرداختن به مسایل مهم واندیشیدن به رشد وتوسعه کشور، مصروف طرح وبرنامهریزی حمله بر رقیب ویا خنثی نمودن توطیه آنها، خواهد نمود.
حل قومیت به معنی نابودی یکی وپیروزی دیگری نیست. درجهان، امروز کمتر کشوری وجود دارد که از یک تبار ووابسته به یک نژاد باشد. راه حل مشکل قومیت، پذیریش همدیگر با همان ویژگی وخصوصیات است . نگاه قومیت نه تنها زیان بزرگی برای جامعه است، بل این نوع تفکر منجر به پایمال شدن حقوق انسانی افراد جامعه نیز میگردد. لازمه نگاه قومی، تبعیض ونابرابری وبی عدالتی است. درجامعهای که نگرش قومیت سرنوشت مردم راتعیین میکند، اولین قربانی، عدالت وانصاف است؛ زیرا نگاه قومی استندردهای دوگانه را در ذهن وافکار تصمیمگیران جامعه بوجود میآورد ومنجر به عدم دستیابی افراد، به حقوق انسانی خود میشود.
قدرت : شهید کاظمی آسیب قدرت را در جامعه، تنها از منظر تصاحب هرمهای تصمیمگیری دریک جامعه توسط فرد ویا افراد نمیدانست. از دید گاه شهید کاظمی، علاوه بر غصب مبتنی بر زور قدرت، انحصار مبتنی بر ساختار نیز همسان غصب قدرت، زیان بار ودارای پیآمدهای ویرانگر است. غصب قدرت، غاصب و دیکتاتور را چنان آسیبپذیر میسازد که همواره خود را درذهن مردم منفور وپذیرفته نشدنی میداند، اما انحصار قدرت مبتنی بر ساختار، توجیه دیکتاتوری وایجاد بستر پذیریش وی، در ذهنیت وافکار عمومی است. وقتی قانون اساسی یک کشور، هرم قدرت را به گونهای ساخته باشد که صاحبان قدرت را، درحالیکه اجازه دخالت درهمه چیز دارد ودر هر امر کوچک و بزرگ اراده او اعمال می گردد، درقبال آنچه انجام می دهد، به هیچ کس و یا نهادی پاسخگو نباشد، انتظار دارید فساد گسترده نگردد؟ تمرکز قدرت نتیجهای جز خودکامگی ندارد. نگاه شهید کاظمی به مقوله حل قدرت، بسا عمیق وژرف بود . او در صدد حل این معضل، هم از منظر ساختاری وهم از منظر فردی بود.
ثروت : ثروت به مفهوم توزیع متوازن ثروت ملی بر تمام اقشار جامعه، مقوله بنیادین در دولت مدرن است. توزیع بودجه ملی بر مبنای ضرورت، ظرفیت وسیاست انکشافی دولتها، سبب توسعه همزمان مناطق مختلف کشورها وبرخورداری آحاد مردم از ثروت مشترک ملی میگردد. تکاثر ثروت وانحصار شریانهای اقتصادی در دست افراد معدود وتوزیع نا عادلانه آن، در تقابل با دیدگاه اشتراکی دانستن ثروت ملی است. ثروت ملی، مال شخصی هیچ کس نیست ومتعلق به فرد فرد یک جامعه است. یکی از وظایف مهم دولت ساماندهی این ثروت عظیم ملی، به گونهای است که افرادی خاص به سرنوشت این سرمایه ملی تسلط نیابد. شهید کاظمی، از آنجایی که به وضوح شاهد شکلگیری مافیای قدرت وثروت بر مبنای تفکر عقبگرایانه قومیت در کشور بود، در صدد حل آن برآمد وصد البته که همان مافیای قدرت با بیرحمی تمام، او را از سر راه خود برداشت. اکنون، ده سال پس از شهادت شهید کاظمی مثلث قومیت، قدرت وثروت به همان اندازه مشکل آفرین است که بود. اگر قرار است نقطه پایان به چالشهای متکثر و بیپایان کشور گذاشته شود، باید راه حلی برای معضل این مثلث یافت.
نویسنده: محمد علی رضوانی