نیاز مبرم چین به افغانستان باثبات!
اگر پکن در حفظ ثبات افغانستان به موفقیت کمی دست یابد و به طا-لبان کمک کند تا مشکلات اقتصادی خود را مدیریت کند، این یک پیروزی تبلیغاتی بزرگ برای حاکمان کمونیست چین خواهد بود
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
چین قرار است در ۳۰ تا ۳۱ مارچ میزبان وزرای خارجه کشورهای همسایه افغانستان باشد. هدف از برگزاری این نشست به میزبانی پکن، بحث در مورد تحولات اقتصادی و بشردوستانه در کشور تحت حاکمیت طا-لبان است. اما هدف اصلی اعطای مشروعیت بیشتر به طا-لبان در افغانستان است. جالب است که ببینیم اسلامآباد چگونه کارتهای دیپلماتیک خود را در این نشست بازی میکند، زیرا کل رهبری پاکستان درگیر نمایشهای سیاسی شوم شده است و عمران خان نخستوزیر به سختی برای بقای دولت خود مبارزه میکند.
از زمان قدرتگیری طا-لبان، نشست آتی، سومین دور گفتوگو میان چین، ایران، پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبیکستان خواهد بود.
پس از پیروزی نظامی طا-لبان، چندین تحریم بینالمللی علیه افغانستان وضع شد. جهان غرب کمکهای مالی و دیگر کمکهای بشردوستانه را به افغانستان به حالت تعلیق درآورد. بیشتر داراییهای بانک مرکزی افغانستان در ایالات متحده مسدود شد. این محدودیتهای اقتصادی، افغانستان را تا مرز فروپاشی پیش برده است. و هیچ کشوری از جمله حامی اصلی آن پاکستان، حکومت طا-لبان را به عنوان دولت قانونی افغانستان به رسمیت نشناخته است.
چالش افغانستان باثبات
طا-لبان هنوز متوجه نشدهاند که تاریخ هرج و مرج سیاسی افغانستان باعث ترس در دیگران میشود و معضل امنیتی را دامن میزند و امنیت منطقه را تضعیف میکند. جامعه جهانی از طا-لبان افغانستان خواسته است که اصلاحات فوری را در سبک حکومتی خود ایجاد کند، به تمام قومیتهای افغانستان حق نمایندگی بدهد و به حقوق زنان برای تحصیل و کار احترام بگذارد. با این حال، نه چین و نه پاکستان اجازه ندادهاند که چنین نگرانیهایی مانع روابط قوی آنها با طا-لبان افغانستان شود. زمانی که ایالات متحده از افغانستان خارج شد، اکثر کشورها اتباع و سفارتهای خود را تخلیه کردند، اما چین، روسیه و پاکستان به کار خود ادامه دادند.
ادامه تعامل اقتصادی و سیاسی با افغانستان تحت حاکمیت طا-لبان و مماشات با طا-لبان افغان برای آسیب رساندن به مردم، واکنش برخی کشورها از جمله چین را تعریف کرده است. چینیها منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی زیادی در افغانستان دارند. از نظر امنیتی، پکن با تهدیدهایی از سوی برخی گروههایی مواجه است که آنها را به عنوان سازمانهای تروریستی میشناسد و چنین گمان میرود که در خاک افغانستان فعالیت میکنند. تهدیدات امنیتی بر منافع اقتصادی چین در پاکستان و همچنین آسیای مرکزی تأثیر میگذارد.
منافع اقتصادی چین در افغانستان حول سرمایهگذاریهای قابل توجه در بخش معدن – معدن مس عینک و قرارداد استخراج نفت در ولایتهای شمالی فاریاب و سرپل است. اما عدم قاطعیت سیاسی پایدار و به رسمیت شناخته نشدن حکومت طا-لبان کار را برای چین دشوار کرده است. چین برای تامین منافع چند بعدی خود به یک افغانستان با ثبات نیاز دارد. به همین دلیل است که حتی قبل از خروج ایالات متحده، پکن شروع به افزایش تعامل خود با طا-لبان کرده بود. وانگ یی وزیر امور خارجه چین در جولای سال گذشته میزبان هیئت طا-لبان به رهبری ملا عبدالغنی برادر بود.
اما تضمین ثبات و نظم در افغانستان همیشه چالش برانگیز بوده است. هیچ مداخله خارجی نتوانسته است به این هدف دست یابد. چین غالباً شکست امریکا را در آوردن ثبات به افغانستان بهعنوان تخریب پارادایم حکومتی غرب به تصویر کشیده است. علاوه بر منافع اقتصادی و امنیتی، هدف اصلی چین تحمیل مدل حکومتی خود بر افغانستان است. اگر پکن در حفظ ثبات افغانستان به موفقیت کمی دست یابد و به طا-لبان کمک کند تا مشکلات اقتصادی خود را مدیریت کند، این یک پیروزی تبلیغاتی بزرگ برای حاکمان کمونیست چین خواهد بود.
سیاستها را با در نظر گرفتن افغانها ترسیم کنید
نبرد برای افغانستان، که در آن جئوپلیتیک و دموکراسی در هم آمیخته میشوند، هم جنبه منطقهای و هم جهانی دارد. در جبهه جهانی، مسئله افغانستان با این معمای بزرگتر گره خورده است که آیا جهان دو قطبی میشود یا چندقطبی میماند. چین متحدان زیادی دارد که مهمترین آن روسیه است.
نفوذ چین قابل توجه، اما عمدتاً معاملاتی است؛ بر اساس انگیزههای مادی ملموس و نه ارزشهای جهانی. اما در حالی که هژمونی امریکا همچنان رو به افول است، جذابیت مدل دموکراتیک بهرغم مصیبتهای کنونی آن احتمالاً پابرجا خواهد ماند. افغانها نیز از این قاعده مستثنی نیستند، زیرا در دو دهه اخیر تجربههای قابل توجهی را در نهادسازی دموکراتیک تجربه کردهاند، هرچند که ممکن است متناوب و ناقص بوده باشند. چنین افغانهایی انتظار دارند که غرب به آنها کمک کند تا در برابر انگیزههای استبدادی حکومت طا-لبان مقاومت کنند و پیامدهای مخرب سیاستهای خودسرانه و تبعیضآمیزشان را کاهش دهند. گذشته از این لفاظیها، پکن علاقه واقعی به ترویج چنین شیوههایی ندارد که موجب تقویت حاکمیت قانون، اشکال مشارکتی تصمیمگیری و ترویج همکاریهای منطقهای و توسعه پایدار شود.
از سویی هم، برداشت پاکستان از هند عمدتاً منفی است و بر دشمن فرضی و تهدیدکننده قدرت نظامی آن تأکید میکند. این امر تا حد زیادی نگرش پاکستان را نسبت به روابط هند با افغانستان مشخص میکند. به نظر میرسد اسلامآباد بر این موضوع شرطبندی کرده که تمام حاکمان افغانستان، از جمله طا-لبان، قادر به حکومت نیستند، و همه قدرتهای خارجی پیش از پاکستان علاقهمندی خود را از دست خواهند داد. تشکیلات امنیتی پاکستان ممکن است پیروز تلقی شود: با استقرار طا-لبان در کابل، ثابت شد که خواستههای اسلامآباد، آنچه را که در افغانستان اتفاق میافتد، شکل میدهد. اما پاکستان و افغانستان به دلیل اختلافات طولانیمدت مرزی و حمایت و مخالفت از گروههای تروریستی مختلف اغلب در بنبست سیاسی قرار میگیرند. برای افغانهایی که میخواهند خط دیورند را دوباره ترسیم کنند، زمینههای زیادی برای خشم و تأمین مهمات وجود دارد. اسلامآباد انتظار دارد که پکن به عنوان یک میانجی از طریق میکانیزم گفتوگوی سهجانبه افغانستان، پاکستان و چین عمل کند.
جدا از سرخوشی ناشی از خروج امریکا، افغانستان دستخوش دگرگونی دشواری است، زیرا طا-لبان به دنبال ایجاد کشور پایدار، جامعه سیاسی منسجم، اقتصاد کارآمد و سیاست خارجی هستند. این امر نیازمند مجموعهای از ترتیبات جدید حکومتی و امنیتی در افغانستان است. با این حال، بدون اجماع در مورد ساختار حکومتداری و امنیت افغانستان، هند با رقابت استراتژیک در همسایگیاش تنها مانده است. در این رقابت، دموکراسی برای ارزشها و استراتژی هند حیاتی است، هرچند که به نظر میرسد دهلینو از بیان صریح آن اجتناب کرده است.
سیاست هند این است که منتظر باشد تا طا-لبان اصلاح شود و همچنین مردم افغانستان خواستار حکومت دموکراتیک باشند. تمایل دهلینو برای ارسال گندم، واکسینهای کووید و تجهیزات پزشکی برای شهروندان افغان به وضوح بر ترجیح روایت تعریفشده غرب مبنی بر جداسازی حکومتهای خودکامه از مردم عادی با پرداخت کمک، تاکید میکند. این مثال خوبی است از این امر که چگونه یک موضوع از سوی طرفهای مختلف، متفاوت دیده میشود.