آخرین اخباراسلایدشوافغانستانتحلیلسیاست

هشت ثور؛ فرصتی که از دست رفت

یکی دیگر از مشکلاتی که دخالت کشورهای خارجی به وجود آورد ایجاد و حمایت از گروهی به نام طالبان بود که با به دست گرفتن افغانستان سال‌های تاریکی را در این کشور رقم زدند.


هفتم ثور سال ۱۳۵۷ و هشتم ثور سال ۱۳۷۱، دو رويداد متقابل در تاريخ افغانستان است. هفت ثور ۱۳۵۷ مصادف است با کودتای حزب چپی خلق عليه ریاست جمهوری داوود خان در و هشت ثور مصادف است با ورود فاتحانه مجاهدين به داخل شهر كابل و سقوط آخرين سنگر رژيم تحت‌الحمایه شوروی سابق؛ یعنی حکومت داکتر نجیب. با آن‌که چهل سال از هفتم ثور ۱۳۵۷ و بیست‌وشش سال از هشتم ثور ۱۳۷۱ سپری گردیده، اختلاف‌ها برای افتخارآمیز بودن هر دو روز میان مردم افغانستان وجود دارد. با آن‌که در هفتم ثور سال ۱۳۵۷ نظام کمونستی با حمایت شوروی سابق قدرت را در افغانستان به دست گرفت و حکمروای جدید، نور محمد تره کی رسماً خواست این را داشت تا مطابق به سرمشق شوروی، افغانستان را به یک بهشت سوسیالیستی مبدل کند. چنین بهشتی اما اتفاق نیفتاد و مردم هرگز آن را ندیدند. برعکس، وضع کشور بعد از به قدرت رسیدن حزب دموکراتیک خلق بیشتر به دوزخ تشبیه شد و همین رژیم در هشت ثور سال ۱۳۷۱ قدرت را دو باره از دست داد و مردم افغانستان در جنگ‌های طولانی ۱۴ ساله نیروهای شوروی را از خاک افغانستان خارج کرده و دولت تحت حمایت‌شان را ساقط کردند. پس از نظام کمونستی این مجاهدین بودند که بهشت آرمانی را تحت حکومت اسلامی به مردم وعده کردند. مجاهدین در افغانستان افتخار ساقط کردن دولت دست‌نشانده شوروی و خروج ارتش سرخ، این «ولایت» را با خود داشتند و البته که مردم در تمام این مبارزات سهم فعال داشتند.
اما چگونه شد که پس از به قدرت رسیدن مجاهدین، بهشتی که آن‌ها تحت استقرار دولت اسلامی وعده کرده بودند اتفاق نیفتاد.
نظریه جنگ و مسئله اتحاد
سران احزاب جهادی در آن زمان دارای تفکراتی متفاوت و حتی مخالف با یک‌دیگر بودند، عده‌ای به‌شدت تندرو و عده‌ای میانه رو و عده‌ای دیگر اصلاح‌طلب و هم‌گرا بودند. اما آن‌چه باعث شد آن‌ها دست‌به‌دست هم‌دیگر دهند تجاوز ارتش سرخ شوروی در افغانستان بود. در میان فیلسوفان جهان دسته‌بندی وجود دارد به نام طرف‌داران نظریه صلح و جنگ. طرف‌داران نظریه جنگ معتقد هستند که جنگ میان دو کشور باعث اتحاد مردم کشورها شده و مردم یک کشور را به یک‌دیگر نزدیک می‌کند و دقیقاً همین اتفاق در زمان ورود ارتش سرخ شوری در افغانستان، افتاد. مردم از قوم‌های مختلف دست در دست یک‌دیگر دادند و بر ضد این اشغال دست به فعالیت‌های گسترده زدند. اما پس از خروج ارتش سرخ تفاوت‌های فکری دوباره رنگ خود را به دست‌آورد و احزاب جهادی را دچار درگیری‌های داخلی کرد و همین موضوع باعث شد که آن‌ها نتوانند به بهشتی که برای مردم وعده کرده بودند بپردازند و یک دولت پاسخ‌گو را در کشور ایجاد کنند.
دخالت کشورهای خارجی
مسئله بسیار مهم دیگر دخالت کشورهای خارجی منطقه و جهان بود. بسیاری از کشورهای منطقه و جهان نمی‌خواستند که افغانستان یک دولت پاسخگو و مردمی داشته باشد؛ زیرا در این صورت توجیهی برای حضور خود در افغانستان پیدا نمی‌کردند. امریکا که از طریق پاکستان میلیون‌ها دالر برای گروه‌های مجاهدین رسانده بود، پس از پیروزی مجاهدین نمی‌خواست که به فراموشی سپرده ‌شده و دست‌اش از افغانستان کوتاه بماند. اما انگار پاکستان به صورت ناآگاهانه زمینه را برای حضور امریکا آماده کرده بود. زیرا بیشتر کمک‌های امریکا که از طریق پاکستان به مجاهدین می‌رسید، دست گروه‌هایی می‌رسید که بیشتر تندرو بودند و به بهانه آوردن دولت اسلامی می‌خواستند افغانستان را به صدها سال پیش برگردانند و درنهایت این کمک‌ها سر از گروه طالبان درآورد و باعث قوت گرفتن یک چنین تفکری شد.
ورود طالبان و افکار تندروانه
یکی دیگر از مشکلاتی که دخالت کشورهای خارجی به وجود آورد ایجاد و حمایت از گروهی به نام طالبان بود که با به دست گرفتن افغانستان سال‌های تاریکی را در این کشور رقم زدند. کمک‌ کشورهای عربی از طریق پاکستان به این گروه باعث شد که افغانستان در دست این گروه تندرو افتاده و لکه‌ای دیگر بر دامن حادثه ۸ ثور بیفتد و اکنون نیز هستند تحلیل‌گرانی که به وجود آمدن طالبان را وجود جنگ‌های داخلی میان احزاب جهادی در افغانستان می‌دانند، اما کمک‌های کشورهای خارجی در ایجاد چنین تفکری را نادیده می‌گیرند. آن‌چه که در بالا به عنوان عمل‌کرد ناآگاهانه پاکستان برای امریکا مطرح شد همین است. زیرا امریکا به بهانه سرکوب همین گروه طالبان، وارد افغانستان شد.
از افتخار تا انفجار

امروزه اما چنان که ذکر شد میان مردم افغانستان برای افتخارآمیز بودن این روز اختلاف نظر وجود دارد. پیش از این تجلیل از ۸ ثور به صورت باشکوه در پایتخت افغانستان برگزار می‌شد، اما امروزه به صورت بسیار کوچک در ارگ ریاست جمهوری برگزار می‌شود. علت این بی‌مهری ناامنی در افغانستان خوانده‌شده زیرا انفجار در هرکجا مردم افغانستان را تهدید می‌کند. آن‌چه امروز از آن افتخار به‌جامانده دولتی است که روزانه ده‌ها تن در گوشه و کنار کشور جان خود را برای وجود همین ناامنی و انفجار و انتحارها از دست می‌دهند.
مهدی سرباز – خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا