هیاهوی بسیار برای هیچ
عبدالله، یک ریاست نیاز دارد تا چند سال دیگر نیز شریک «کود ۹۱ » باشد و از فروشگاه «زیللی» خرید کند. همه این هیاهوها، بحران آفرینیها و تلاشها به خاطر همین است و بس.
استاد عطامحمد نور رییس اجرایی جمعیت اسلامی افغانستان، طی اعلامیهای در صفحه فیسبوکش، تیم ثبات و همگرایی را به «خلق بحران به خاطر مقاصد شخصی و فردی» متهم کرده و از این دسته انتخاباتی خواسته است که به فیصلههای کمیسیون انتخابات حرمت بگذارد.
من اگرچه دیری است که در فیسبوک روزه سکوت گرفتهام و بار و بسترم را از دنیای مجازی بستهام، اما وقتی دیدم برخی اعضای دسته انتخاباتی «ثبات و همگرایی» بسیار به صورت بیادبانه در برابر وی موضع گرفتهاند، ناگزیر شدم که این چند سطر را بنویسم.
روی سخنم با آنهایی است که این فرضیه( ایجاد بحران به خاطر مقاصد شخصی) را انکار میکنند.
این فرضیه دو بخش دارد: ۱) ایجاد بحران؛ ۲) پیگیری مقاصد شخصی.
ایجاد بحران
در این روزها در همه جا میخوانم که هواداران تیم «ثبات و همگرایی» از یک بحران قریبالوقوع در افغانستان هشدار میدهند. در این که امروزه جدالهای انتخاباتی دو طرف بحران دیگری را بر بحرانهای کشور افزوده است تردیدی نیست، اما پرسش این است که عامل این کار کیست؟
میدانم پاسخ دم دستی تان این است: کمیسیون انتخابات.
اما آیا میدانید که شعار شما حتا قبل از شمارش آرا این بود که «رقیب ما تنها تقلب است!»
معنای این شعار در ادبیات انتخاباتی، دامن زدن به «شایبه تقلب» است. هدف چنین شعارها، بیاعتبارسازی روندهای دموکراتیک، رد مشروعیت انتخابات و خودداری از پذیرش نتایج آن است. رد قواعد دموکراتیک بازی، یکی از چهار شاخص عمدهای است که یک سیاستمدار را در فهرست اقتدارگرایان قرار میدهد. دانشمندان از چنین شعارهایی، پیش از پیش نیت یک سیاستمدار را حدس میزنند که دنبال بحران سازی است. شما که از نخستین روزهای تشکیل تیمهای انتخاباتی تا امروز با بوق و کرنا این شعار را تبلیغ میکنید، نباید مورد این سوءظن قرار بگیرید؟ وقتی شما قبل از قبل تقلب را رقیب خواندهاید، از کجا معلوم که آرای پاک یک نامزد دیگر را هم تقلبی ندانید؟
مقاصد شخصی
وقتی تکتهای انتخاباتی تشکیل میشد، یکی از حامیان جدی امروزی تیم ثبات و همگرایی برایم پیام کرد که استاد عطامحمد نور را تشویق کنید که نامزد شود. دیدگاه او این بود که فرمول بعدی حکومت نیز حکومت وحدت ملی است و باید دوباره ریاست اجرایی را به دست آورد. این آدم، امروز یکی از بزرگان تیم ثبات و همگرایی است. بنیاد این تیم بر همین دیدگاه گذاشته شده و به فراتر از ریاست اجراییه نمیاندیشد.
در این میان، بیچاره کسانی اند که فکر میکنند عبدالله برای کسب کرسی ریاست جمهوری رقابت میکند و آن ها نیز معاون و وزیر خواهند شد. زهی خیال باطل!
عبدالله، یک ریاست نیاز دارد تا چند سال دیگر نیز شریک «کود ۹۱ » باشد و از فروشگاه «زیللی» خرید کند. همه این هیاهوها، بحران آفرینیها و تلاشها به خاطر همین است و بس.
«دُن کیشوت» کاخ سپیدار
خبر بد دیگر این است که این بار با عدم حمایت چهرههای قاطعی مثل استاد عطامحمد نور، امیر اسماعیل خان و محمدیونس قانونی، عبدالله به دُن کیشوتی تبدیل شده است که با شمشیر چوبی قصد تسخیر کاخ سپیدار را دارد.
ایجاد ریاست اجرایی در پنج سال قبل، نتیجه ایستادگیهای استاد عطامحمد نور بود که هم توان بسیج مردم را داشت/دارد و هم ایستادگی سیاسی – نظامی را.
اکنون که او در کنار عبدالله نیست، با کدام زور و توانایی میخواهد کاخ سپیدار را به دست بیاورد؟
این را گفتم تا در پایان ماجرا، شکست عشقی نخورید!