واکنشها به نشر گزارش وزارت خارجه امریکا؛ نفوس شیعیان بدون آفت الهی کاهش یافته است؟
در کشوری که متاسفانه هیچ سرشماری دقیق و علمی در آن صورت نگرفته است، نباید منابع بیرونی از چگونگی ترکیب اجتماعی آن، آمار و ارقام بدهد و گزارشهای سلیقهای را در این مورد تصدیق و تایید کند
روز گذشته وزارت امور خارجه امریکا گزارش سال ۲۰۱۹ خود را در مورد آزادی مذهبی در افغانستان، از جمله نفوس مذاهب مختلف و اقلیتهای مذهبی آسیبپذیر منتشر کرد که در آن نفوس هزارهها و شیعیان ۱۰ تا ۱۵ درصد خوانده شده است. این گزارش واکنشهای زیادی را در افغانستان به دنبال داشت.
به گزارش خبرگزرای دید، وزارت خارجه امریکا در این گزارش گفته است داعش شاخه خراسان و دیگر گروههای تروریستی همچنان اقلیتهای مذهبی را هدف قرار میدهند.
در این گزارش وزارت خارجه امریکا، نفوس مردم هزاره و کل جامعه شیعه بین ۱۰ تا ۱۵ درصد خوانده شده که این موضوع واکنشهای تند سران هزاره و شیعه را برانگیخت.
محمد سرور دانش معاون دوم رییس جمهور در واکنش به آن گفته است که گزارش وزارت خارجه امریکا مبنی بر این که هزارهها و شیعیان ۱۰ تا ۱۵ درصد نفوس این کشور را تشکیل میدهد، ارقام واقعی نیست.
آقای دانش گفته است: «اگر منبع قابل اعتمادی وجود دارد، پس آنها باید اعلان کنند.»
وی افزوده است که فقدان دادههای قابل اعتماد از جمعیت و حضور اقوام، همیشه در افغانستان یک مشکل بوده است.
سرور دانش تأکید کرده است: «دولت افغانستان مصمم است با صدور كارتهای شناسايی برقی، اين مشكل را برطرف كند و من از نهادهای ذیربط میخواهم كه روند این كار را تسریع كنند.»
محمد محقق رهبر حزب وحدت مردم افغانستان این گزارش را یک «اقدام نادرست سیاسی» در آستانه معرفی اعضای کابینه و تقسیم قدرت خوانده است که بر تحقق عدالت ملی و مشارکت سیاسی تاثیر منفی میگذارد
اعلامیه حزب وحدت مردم افغانستان با تاکید بر عدم دقت در آمار ارائه شده از سوی وزارت خارجه امریکا در مورد نفوس اقوام و نحلههای مذهبی کشور، آمار ارائه شده «تعجب آور» خوانده شده و به سیر نزولی آمار جمعیت هزاره از ۱۹۹۸ به این طرف پرداخته شده است.
اعلامیه میگوید: در مورد جمعیت اقوام افغانستان بررسیهای دفترچه اداره استخبارات امریکا مطلب تعجب آورى را نشر نموده كه در آن دفتر جمعیت هزارها و شیعههای افغانستان را ۱۰ الی ۱۵ درصد گفته است که منابع آمارى ایالت متحده امریکا از همان دفتر به حيث مأخذ استفاده میکنند، اين در حالي است كه همین اداره به ظاهر معتبر جهان در سال ۱۹۹۸ جمیعت هزارها و اهل تشیع را ۱۹ درصد گفته بود. سال ۲۰۰۰ هم همان ۱۹ درصد اما در سال ۲۰۰۲ بدون کدام آفت آلهی به ۱۰ درصد کاهش یافت در سال ۲۰۰۴ باز هم ۱۹ درصد اما بعد از سال ۲۰۰۴ کم کم در بررسیهای آن اداره گویا معتبر، جمعیت هزارها رو به نزول رفت در حالی که در مناطق هزاره نشین نه کدام سونامی آمد و نه کدام زلزله و نه کدام وبا که فقط هزارهها را از بین ببرد و جمیعتاش را کم بسازد. حالا در این سال هم همان کاسه و همان آش.
حزب وحدت مردم نشر این گونه آمارها را خلاف عدالت اجتماعی در افغانستان خوانده و از امریکا خواسته که به نشر چنین گزارشهایی نپردازد.
همچنان حزب وحدت اسلامی افغانستان به رهبری محمد کریم خلیلی نیز در پیوند به گزارش منتشر شده وزارت خارجه امریکا در مورد نفوس هزارهها و شیعیان با نشر اعلامیهای واکنش نشان داده است.
حزب وحدت اسلامی افغانستان گفته است که از آمار نادرستی که از نفوس جامعه هزاره و شیعه افغانستان، از سوی وزارت خارجه ایالات متحده امریکا نشر شده عمیقاً اظهار تاسف نموده و موارد ذیل را قابل تذکر میداند:
یک) در کشوری که متاسفانه هیچ سرشماری دقیق و علمی در آن صورت نگرفته است، نباید منابع بیرونی از چگونگی ترکیب اجتماعی آن، آمار و ارقام بدهد و گزارشهای سلیقهای را در این مورد تصدیق و تایید کند.
دو) افغانستان از نگاه ترکیب قومی، کشور اقلیتها است و هیچ اکثریتی در آن وجود ندارد.
سه) حزب وحدت اسلامی افغانستان از آغاز تاسیس تا امروز، سرشماری نفوس را در صدر فهرست مطالبات خود دارد. اهمیت سرشماری نفوس در این است که هر برنامه، اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، متوقف بر داشتن آمار و ارقام است. وقتی در یک کشور آمار دقیق و علمی وجود نداشته باشد، هیچ برنامهای به شکل درست و عادلانه طرح و اجرا نخواهد شد.
چهار) فقدان آمار نفوس، همواره منشاء بسیاری از مشکلات سیاسی و اجتماعی در کشور ما بوده و است.
مشکلاتی که در هر انتخابات به وجود آمده و کشور ما را در عمق بحران فرو برده است، از نبود آمار و ارقام علمی منشاء گرفته است.
پنج) در کنفرانس بن میزان نفوس هزارهها و شیعیان افغانستان، ۱۹ تا ۲۰ در صدِ نفوس کل کشور، تخمین زده شده بود. حالا جای تاسف است که پس از دو دهه حضور قدرتمندترین کشورها به حیث همکار و مصرف نمودن میلیاردها دالر، هنوز ما ارقام دقیق و علمی از متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این کشور نداریم.
شش) روشن است که آمارها نسبت به هر متغیری که ما در نظر میگیریم، تفاوت پیدا میکند. اگر متغیر، ترکیب قومی باشد، جمعیت هزارهها باید در کلیت آن، یعنی اعم از هزارههای شیعه، سنی و اسماعیلیه، در نظر گرفته شود که از این نگاه، یک بخش بزرگی از نفوس کشور را احتوا خواهد کرد.
هفت) ما در سلسله درخواستهای قبلی خویش، بازهم از مراجع مسئول دولتی میخواهیم که پیش از هر برنامه دیگری، سرشماری نفوس را آغاز کنند تا تمام برنامهها و تصامیم کلان کشوری، در روشنایی آن به شکل دقیق و عادلانه طرح و اجرا گردند.