ویروس کرونا؛ چین در هیاهوی کنونی جهان چه نقشی دارد؟
چرا ویروسی که عمدتاً چین را فلج کرده است، اقتصاد جهانی را تهدید میکند؟ اگر داده های مربوطه را تجزیه و تحلیل کنیم، میتوانیم آسیب پذیری سیستم جهانی و نقش فزاینده چین را در اقتصاد جهانی طی دهههای گذشته مشاهده کنیم.
ویروس جدید کرونا فلج کننده چین، برای اقتصاد سراسر جهان تهدید است. این امر به آسیب پذیری سیستم جهانی و نقش فزاینده چین در اقتصاد جهانی طی دهههای گذشته مربوط است.
بیتفاوتی که در ابتدا بازارها نسبت به همهگیر بودن ویروس کرونا واکنش از خود نشان دادند، در روزهای اخیر به نگرانی روزافزون از کاهش رشد جهانی اقتصاد در سه ماهه اول سال ۲۰۲۰ تبدیل شده است.
چرا ویروسی که عمدتاً چین را فلج کرده است، اقتصاد جهانی را تهدید میکند؟ اگر داده های مربوطه را تجزیه و تحلیل کنیم، میتوانیم آسیب پذیری سیستم جهانی و نقش فزاینده چین را در اقتصاد جهانی طی دهههای گذشته مشاهده کنیم.
واقعیت این است که طی بیست سال گذشته، واقعاً تحولات انقلابی در چین رخ داده است: این کشور از یک کشور فقیر عظیم با اقتصاد نسبتاً متوسط، به برکت اجرای سیاست متمرکز، از نظر شاخصهای عمومی اقتصادی به کشوری که دارای رتبه دوم در جهان است، تبدیل شده است و مطلب تنها سر مقیاس چین نیست. به عنوان مثال، هند، دومین کشور پرجمعیت جهان، در این درجه بندی جای ششم را به دست آورده است. در سال ۲۰۱۰، چین از نظر اقتصادی از جاپان پیشی گرفت و پس از امریکا مقام دوم را به دست آورد.
تولید ناخالص داخلی چین حدود ۱۹ درصد از محصول ناخالص جهانی است و هرچه اقتصاد این کشور قویتر باشد، به همان اندازه خسارت ناشی از رکود ناگهانی این اقتصاد، قابل توجه تر خواهد بود. رکود اقتصادی چین ناشی از همه گیر شدن ویروس کرونا، هم بر اقتصاد جهانی و هم بر اقتصاد بسیاری از کشورهای مرتبط با چین تأثیر خواهد گذاشت.
پس از بحران سال ۲۰۰۸، اقتصاد جهانی با نرخ رشد پایین مشخص شد و طبق برآوردهای صندوق بینالمللی پول، تا سال ۲۰۱۹ تنها ۲٫۹ درصد رشد داشته است. لازم به تذکر است که طی یک دهه گذشته، نرخ رشد پایین به دلیل رشد پایین کشورهای اروپایی و امریکای شمالی بوده است. در چین رشد ۶٫۱ درصد بود، اما این رقم پس از کاهش شدید در دهه گذشته به دست آمد، با توجه به اینکه در سال ۲۰۱۰ در چین بیش از ۱۲ درصد بود.
طبق آمار صندوق بینالمللی پول، ۳۹ درصد از رشد جهانی در سال ۲۰۱۹ نتیجه فعالیت اقتصادی چین بوده است. سیاست ابرقدرت حفظ رشد بالا به هر قیمتی که شده به منظور دستیابی به موفقیتی از دست رفته در قرن بیستم است. به همین دلیل است که چین سیاست تهاجمی جهت تشویق رشد تولید دارد و این امر را به یکی از پویاترین عوامل اقتصاد جهانی تبدیل میکند.
كشورهای در حال توسعه، چین را به منطقه جهانی صنعتی مبدل كرده اند و حالا نیز به بزرگترین صادر كننده دنیا مبدل شده است. بنابراین، در سال ۲۰۱۸ چین ، ۱۳ درصد از کل صادرات جهان را از آن خود ساخته است. به همین دلیل است که بسته شدن کارخانه ها در چین میتواند صدمات جدی به شرکتهای مختلف پراکنده در سراسر جهان وارد کند – شرکت هایی که به محصولات ساخت چین متکی میباشند. به عنوان مثال، در اسرائیل شرکتهایی مانند «تادیران» و «تورنادو» هم اینک اعلام کردند که در زنجیره تولید مشکلاتی وجود دارد و به نظر میرسد که با گذشت زمان اوضاع فقط بدتر میشود.
صنعت چینی به نوبه خود بزرگترین وارد کننده جهان محسوب میشود: حدود ۱۱ درصد از واردات جهان به چین میرود، عمدتاً مواد اولیه صنعتی و قطعات برای صنعت الکترونیک. کاهش واردات و صادرات از چین در حال حاضر احساس میشود.
بیشتر کالاها یا محصولاتی که خریداری میکنیم نه در یک مکان ساخته میشود و اغلب حتی در یک کشور نیز تولید نشده. چین یکی از مهمترین گرههای موجود در «زنجیره تأمین جهانی» است و بخش قابل توجهی از این محصولها در مقطعی از چین عبور کردهاند. به گفته بلومبرگ، در سال ۲۰۱۵ حدود ۲۰ درصد از محصولات تولیدی یا اجزای آنها از چین عبور کرده بودند. بنابراین، خسارات گستردهای که به دلیل اپیدمی به صنعت چین وارد شده است میتواند منجر به اختلال در عملکرد بیوقفه زنجیره تأمین جهانی شود و شرکتهایی که به تولید چینی اعتماد دارند، آسیب برساند.
در سالهای اخیر، هنگامی که چین به سرعت در حال پیشرفت است، طبقه متوسط عظیمی در اینجا پدیدار شد و بسیاری از چینیها که قبلاً در فقر نسبی زندگی میکردند، اکنون مطابق با استاندارد زندگی طبقه متوسط در غرب، زندگی بسیار بهتری را شروع کردهاند. این که درآمد چین افزایش یافته است گردشگری خارجی را تحت تأثیر قرار داده است: تعداد سفر چینیها به دور دنیا به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. علاوه بر این، آنها به یکی از بزرگترین منابع گردشگری جهانی تبدیل شدند و در سال ۲۰۱۸، شهروندان چین ۲۱ درصد از هزینههای صنعت جهانی گردشگری را به خود اختصاص دادند. بدین سان، رکود یا حتی کندی رشد طبقه میان حال چین که منجر به پایین آمدن درآمدهای طبقه میان حال و حتی کندتر رشد طبقه متوسط چین خواهد شد، احتمالاً حتی بدون در نظر گرفتن محدودیتهای تحمیل شده برای خروج از کشور و ورود به آن، ضربه جدی به صنعت گردشگری جهانی وارد خواهد کرد.