پاسخ به ایران چه هزینهای روی دست تلابیب میگذارد
اشتباه اسراییل در پاسخ دادن به ایران، به گمان غالب آخرین اشتباه این رژیم خواهد بود؛ زیرا حمله بر مردم ملکی در نوار غزه، یا آدرسهایی در غرب عراق و جنوب لبنان یا کشور جنگزده سوریه با درگیر شدن مستقیم با ایران که از نگاه تسلیحاتی یکی از قدرتهای فوق العاده مهم منطقه است، معنایی از بیخ و بن متفاوت خواهد داشت
به دنبال اقدام تنبیهی ۲۵ حمل ایران علیه رژیم اسراییل که در پاسخ به حملات هوایی این رژیم بر کنسولگری تهران در دمشق انجام شد، گمانهزنیهای زیادی در مورد پاسخ احتمالی رژیم اسراییل به ایران مطرح میشود. از احتمال حملات مستقیم هوایی گرفته تا هدف قرار دادن متحدان ایران در منطقه یا حملات سایبری بر زیر ساختهای این کشور. صرف نظر از این که پاسخ رژیم اسراییل از چه نوع خواهد بود یا اصلاً انجام خواهد شد، با توجه به جوّ حاکم در جهت کاهش تنشها و اعلام رسمی تهران مبنی بر خاتمه یافته بودن حمله تنبیهی، موضوعی که برجسته میشود این است که پاسخ رژیم صهیونیستی به ایران چه هزینهای روی دست تلابیب میگذارد و آیا اوضاع بحرانی داخلی آن اجازه میدهد که جنگ مستقیم با یک کشور قدرتمند را آغاز کند.
این موضوع از آن جا اهمیت مییابد که مقامهای ایرانی اکیداً تصریح کردهاند که اقدام تنبیهی بامداد یکشنبه معادلات پیشین امنیتی خاور میانه را متحول کرده و از این پس هرگونه تحرک رژیم اسراییل یا هر کشور دیگر علیه منافع ایران با پاسخ کوبنده و شدید تهران مواجه خواهد شد. بر این مسئله بیفزایید آب سردی را که متحدان رژیم اسراییل مثل امریکا روی دست آن ریخته و به صراحت اعلام کردهاند که در هیچ حمله علیه ایران شرکت نخواهند کرد.
برای پاسخ به این پرسش باید کمی به وضعیت درونی و بیرونی رژیم اسراییل از بعد سیاسی و اقتصادی بپرددازیم. این رژیم چون از بدو تاسیس به صورت غیر طبیعی و با اشغال سرزمین فلسطینیها ایجاد شده، کل منطقه را دشمن خود تعریف میکند و در تاریخ ۷۵ ساله خود همواره در حالت خصمانه به سر برده است. همین اکنون رژیم اسراییل با ملت فلسطین، لبنان، سوریه و عراق به صورت مستقیم و با کشورهای ترکیه، ایران و تقریباً جمعی از کشورهای اسلامی که از نگاه جغرافیایی دورتر واقع شدهاند به صورت غیر مستقیم در جنگ است. از این رهگذر رزیم اسراییل از درون به صورت ممتد و مداوم بیثبات بوده و اوضاع اجتماعی آن متاثر از سایه سنگین خصومت است. تداوم این وضعیت رژیم اسراییل را فوق العاده شکننده و لرزان ساخته؛ زیرا وضعیت همیشه در جنگ هزینه سنگینی را بر اقتصاد وارد میکند.
هرچند رژیم اسراییل در منطقه هیچ دوست واقعی ندارد، اما تهاجم این کشور بر نوار غزه که در اوایل از سوی کشورهای غربی به رهبری امریکا حمایت شد، با گذشت زمان و کشتار فجیع مردم فلسطین که شامل کودکان و زنان بسیاری است، سرانجام سیاستهای کشورهای غربی را زیر تاثیر افکار عمومی متزلزل ساخته و اینک تلابیب از سوی متحدانش نیز متهم به نسل کشی و عدم توجه به جان مردم ملکی است.
لازم است بدانید، هزینهای که اقدام تنبیهی ایران بر اقتصاد رژیم اسراییل تحمیل کرد، نزدیک به ۱٫۵ میلیارد دالر بود؛ زیرا پدافند هوایی این رژیم فوق العاده پرهزینه است.
بنا بر این، اشتباه اسراییل در پاسخ دادن به ایران، به گمان غالب آخرین اشتباه این رژیم خواهد بود؛ زیرا حمله بر مردم ملکی در نوار غزه، یا آدرسهایی در غرب عراق و جنوب لبنان یا کشور جنگزده سوریه با درگیر شدن مستقیم با ایران که از نگاه تسلیحاتی یکی از قدرتهای فوق العاده مهم منطقه است، معنایی از بیخ و بن متفاوت خواهد داشت. هزینهای که رژیم اسراییل در رویارویی با ایران خواهد پرداخت، از محدوده آمار و ارقام اقتصادی فراتر میرود و موجودیت این رژیم را به چالش بودن یا نبودن مواجه میسازد؛ چون حمله بر ایران از یک طرف همراهی و همرایی بیشتر جامعه اسلامی را با تهران به دنبال خواهد داشت و حتی کشورهای اسلامی منفعل اسلامی را نیز ناگزیر به موضعگیری خواهد کرد و از طرف دیگر، این رژیم در جامعه جهانی به عنوان جنگطلب و تنشآفرین منزوی خواهد شد. این اشتباهی است که تلابیب در باره آن عمیقاً غور خواهد کرد.