پاکستان در آستانه انزوا؛ فرصتی که از دست میرود؟
پس از سالها پافشاری مردم و دولت افغانستان مبنی بر اینکه پاکستان عامل اصلی ناامنیها در افغانستان بوده و از حامیهای اصلی گروههای دهشتافکن است؛ برگه به نفع مردم افغانستان برگشته است و پاکستان که در گذشته و بخصوص در زمان دولت بارک اوباما از حمایت کامل امریکا برخوردار بود و در سیاست خارجی امریکا در زمان اوباما، پاکستان «کلید صلح افغانستان» عنوان میشد، اکنون در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ و اعلام سیاست خارجی جدید امریکا در قبال افغانستان موضوع کاملا برعکس شده و در سیاست جدید ایالات متحده نه تنها این کشور به عنوان کلید صلح افغانستان نیست که از مشکلات اصلی این کشور یعنی افغانستان در راه رسیدن به صلح است. دونالد ترامپ در زمان اعلام سیاست جدید امریکا در قبال افغانستان به پاکستان هشدار داد و بیان داشت که دیگر امریکا تحمل این را ندارد که پاکستان با دریافت کمکهای میلیاردی از واشنگتن به جای همکاری با این کشور به دشمنان امریکا و مردم افغانستان در خاک خود پناه دهد.
با رویکرد جدید امریکا نسبت به پاکستان و انتخاب هند به عنوان شریک استراتژیک امریکا در منطقه، پاکستان بیش از هر زمان دیگری در انزوا قرار خواهد گرفت. امریکا در اولین اقدام خود نسبت به پاکستان کمک ۲۵۵ میلیون دالری نظامی خود به این کشور را به تعلیق درآورد. با تحریمهای بیشتر امریکا نسبت به پاکستان و تحریم کردن شخصیتهای شاخص نظامی و سیاسی این کشور، پاکستان به شدت در انزوا قرار خواهد گرفت، بخصوص که هند در این زمنیه بیشترین کمک را با امریکا خواهد کرد؛ زیرا این کشور اصلیترین رقیب پاکستان در منطقه است، و با کمک امریکا و هند که دارای روابط بزرگ اقتصادی در منطقه و جهان است، احتمال بسیار زیادی میرود که پاکستان نتواند در برابر این فشارها ایستادگی کند. هرچند حالا پاکستان حمایت چین و تا اندازهای روسیه را با خود دارد، اما هردوی این کشورها نمیتوانند خلاء کمکها و رابطه اقتصادی امریکا را برای پاکستان پر کنند؛ زیرا این کشور تنها سالانه صد میلیون دالر قرضه از سازمان جهانی پول (IMF) و بانک جهانی به دست میآورد و گذشته از این پاکستان مبادلات بسیار بالای اقتصادی با امریکا دارد که سالانه به حدود پنج و نیم میلیارد دالر میرسد و در صورت قطع رابطه اقتصادی امریکا با این کشور احتمال زیادی میرود تا پاکستان دچار رکود اقتصادی شود.
در چنین زمانی که بیشترین فرصت برای عملی شدن استراتژی جدید امریکا نسبت به پاکستان است، افغانستان باید بهترین بازی را در سیاست خارجی خود داشته باشد؛ زیرا در سالهای گذشته سیاست خارجی افغانستان نه تنها ضعیف بوده که حتی استراتژی مشخصی نداشته است و این باعث میشود که یک سیاست خارجی گُنگ و مبهم را در پیش داشته باشیم. سیاست خارجی کشورها استوار بر سیاست داخلی کشورها است، چه اینکه سیاست خارجی براساس منافع ملی کشورها تعیین و تبیین میشود. یک سیاست خارجی سالم از سیاست داخلی سالم سرچشمه میگیرد؛ زیرا منافع ملی در درون کشور و با حضور نمایندههای تمام مردم یک کشور تبیین میشود و این در حالی است که سیاست داخلی ما بسیار آشفته است، چون سران دولت نه تنها در هماهنگی باهم، بر روی یک سیاست داخلی مشخص و واحد حرکت نمیکنند، بلکه سیاست خاص خود را دارند و در تضاد با یکدیگر در حرکت هستند. معاون اول ریاست جمهوری آقای جنرال دوستم در تبعید به سر میبرد و معاون دوم ریاست اجرایی کشور نیز در ائتلافی به نام «ائتلاف نجات افغانستان» در برابر دولت قرار گرفته است. ناگفته نباید گذاشت که عطا محمدنور از سیاستمداران تاثیرگذار در افغانستان نیز برخلاف سیاست مرکزی قرار گرفته و اکنون یکی از پایههای محکم ائتلاف نجات است. محمد محقق از چهرههای اصلی و رهبر حزب وحدت است و آقای دوستم رهبری حزب جنبش را بر عهده دارد و از سوی دیگر آقای نور امروز نه تنها رییس اجرایی حزب جمعیت است که شاخصترین چهره این حزب نیز به حساب میآید؛ سه حزبی که بیشترین نفوس را در افغانستان دارند و بیشک از سوی هواداران و همفکرانشان به عنوان نیروی تعیینکننده منافع آنها به شمار میروند.
براساس ماده ۶۴ قانون اساسی، رییسجمهور افغانستان در مشوره با جناحهای مختلف سیاسی و مغزهای متفکر و مسلکی، خطوط اساسی سیاست خارجی کشور را به اساس منافع ملی تعیین کرده و به تصویب شورای ملی میرساند، تا در روشنی آن ارگانهای مختلف دولتی، به شمول دستگاه دیپلوماسی، برنامههایشان را طراحی و عملی کنند. در غیر این صورت، نهتنها رییسجمهور برخلاف قانون اساسی افغاستان حرکت میکند که با در نظر نگرفتن دیگر جناحهای سیاسی، سیاست داخلی را دچار آشفتگی میسازد و تا زمانی که تمام جناحها بر اساس یک سیاست داخلی مشخص حرکت نکنند، نمیتوانیم یک سیاست پویا و واحد خارجی داشته باشیم و از سوی دیگر درگیریهای داخلی نه تنها موجب علیل شدن سیاست داخلی و خارجی میگردد که باعث آن میشود تا جامعه بینالمللی علت درگیریها و ناامنیهای افغانستان را نه دخالت پاکستان که به خاطر درگیری جناحهای درونی، درک کنند. چنانکه چندی پیش و پس از اعلام سیاست جدید امریکا در قبال افغانستان، جنرال زبیر محمود حیات، رییس کمیته ستاد مشترک پاکستان در جمعی از پاکستانیها در بریتانیا که افسران ارشد نظامی بریتانیا و قوای مسلح این کشور نیز حضور داشت، ابراز کرد که «جنگ افغانستان ریشه داخلی دارد.»
بعد از سالها فرصت آن رسیده است که افغانستان بتواند حامی اصلی ناامنیها و درگیریها در خودش را به انزوا بکشاند و در چنین زمانی بیشتر از هرزمان دیگر نیاز به یک سیاست خارجی فعال و یک دیپلوماسی خوب داریم در غیر این صورت، بیم آن میرود تا این فرصت نایاب را از دست بدهیم.
مهدی سرباز- خبرگزاری دید