البته ممکن این تلاش پاکستان برای منحرف کردن اتهامات حمایت از طالبان باشد، اما دلایل موجهی برای پاکستان برای مخالفت با به قدرت رسیدن این گروه شبه نظامی و احیای حکومت دینی آنها وجود دارد
قرار است ایالات متحده در ماه می نیروهای باقی مانده خود را مطابق به توافقنامهای که سال گذشته با طالبان در دوحه امضا کرد، از افغانستان بیرون کند.
اما خشونت در حال اوج گرفتن است و گفتوگوهای بینالافغانی با توافقنامه دوحه پیشرفت کمی داشته است. در صورت خروج سربازان امریکایی، طالبان ممکن روند صلح را رها کرده و قدرت را به زور به دست بگیرند. این میتواند مسلماً برای پاکستان که از ابتدای تاسیس طالبان در دهه ۱۹۹۰ ازین گروه برای ایجاد عمق استراتژیک خود برای جلوگیری از نفوذ هند در افغانستان حمایت کرده است «یک ماموریت تمام شده» باشد.
دولت افغانستان روابط نزدیکی با دهلی نو دارد و کنارگذاشتن آن به منافع هند آسیب میرساند.
با این حال، ظاهراً اسلامآباد خواستار عقب نشینی «مسئولانه» ایالات متحده است و بارها تاکید کرده که یک دولت فراگیر در کابل را ترجیح میدهد.
البته ممکن این تلاش پاکستان برای منحرف کردن اتهامات حمایت از طالبان باشد، اما دلایل موجهی برای پاکستان برای مخالفت با به قدرت رسیدن این گروه شبه نظامی و احیای حکومت دینی آنها وجود دارد.
طوری که تریسیا بیکن مسئول پیشین مبارزه با تروریزم ایالات متحده متذکر میشود: «اگرچه پاکستان و طالبان منافع مشترک دیرینه دارند، اما این منافع میان آنها دوستی ایجاد نکرده است».
سازمان امنیت پاکستان تا حد زیادی به طالبان افغانستان به نظر حقارت مینگرد، در حالی که طالبان غالباً از مداخلات پاکستان انتقاد میکنند.
سالهاست که اسلامآباد تلاش کرده است که به دستور واشنگتن طالبان را تحت فشار قرار دهد. قبل از ۱۱ سپتمبر، ایالات متحده از پاکستان خواست که ملاعمر رهبر پیشین طالبان را برای تسلیمدهی اسامه بن لادن تحت فشار قرار دهد که وی حاضر به انجام چنین کاری نشد.
پرویز مشرف رییس جمهور پیشین پاکستان نیز سعی کرد – و نتوانست – از تخریب مجسمههای بودای بامیان توسط طالبان جلوگیری کند. تلاشها برای اعمال فشار بالای طالبان پس از سقوط این گروه از قدرت ادامه یافت.
هنگامی که درگیری افغانستان به بُنبست رسید و ایالات متحده در جستجوی راه حل دیپلماتیک شد، از اسلامآباد خواست تا طالبان را بر سر میز مذاکره بیاورد. اما طالبان پاکستان را دور زده و گفتوگوهای پنهانی را با دولت افغانستان آغاز کردند. این کار طالبان پاکستان را که میخواست مذاکرات را در کنترول داشته باشد خشمگین کرد.
اطلاعات پاکستان یا (آی اس آی) با دستگیری نیمی از رهبری آنها در سال ۲۰۱۰، به شمول ملا برادر معاون فعلی امیر، اقدام به مجازات طالبان کرد. برخی از طالبان در بازداشت پاکستان مورد بدرفتاری قرار گرفتند، ملا عبیدالله وزیر دفاع رژیم طالبان ممکن است زیر شکنجه آی اس ای کشته شده باشد.
در حالی که پاکستان میزبان طالبان بود و به آنها کمک میکرد، در عین زمان آنها را مورد آزار و اذیت نیز قرار داد . و این کار را تا حدی به درخواست امریکا انجام داد و در واقع در کنار دشمنان اصلی طالبان قرار گرفت.
در واقع، اسلامآباد در کارزار نظامی به رهبری ایالات متحده در برکناری این گروه از قدرت در سال ۲۰۰۱ همکاری مهمی انجام داده است. جنگجویان دستگیر شده به شمول ملا ضعیف، سفیر پیشین طالبان در پاکستان را تحویل ایالات متحده داد که بعداً وی به خلیج گوانتانامو منتقل شد. ضعیف در خاطرات خود نهاد اطلاعاتی پاکستان را خیلی بد گفته است، نظری که بعدها بیشتر اعضای طالبان در مصاحبههای خود منعکس کردند.
به عبارت دیگر، خصومت بین گروه شبه نظامی و حامیان پاکستانی آن وجود دارد که میتواند بر ادامه روابط آنها تاثیر منفی بگذارد.
به طور کلی در افغانستان به پاکستان با دیده تردید نگریسته میشود و رژیم طالبان انگیزه سیاسی دارد تا از اسلامآباد فاصله بگیرد تا از حمایت مردمی در داخل افغانستان برخوردار شود.
در دهه ۱۹۹۰ طالبان از اسلامآباد اطاعت نکردند و سیاست رد «خط دیورند» مرز مورد مناقشه با پاکستان را مانند دولتهای قبلی افغانستان دنبال کردند. جنگجویان طالبان اخیراً تأکید کردهاند که مناطق پشتوننشین پاکستان به افغانستان تعلق دارد.
بازگشت طالبان به قدرت میتواند به نقطه اشتعال تبدیل شود، بیشتر به این دلیل که پاکستان در حال ساخت و ساز یک حصار مرزی در امتداد خط دیورند است که مناطق قبایلی و خانوادههای دو طرف را از هم جدا میکند و مانع فعالیت اقتصادی در آنجا میشود. ظاهراً طالبان در بعضی از نقاط سعی کردند مانع ساخت و ساز حصار کشی در مرز شوند.
یک رژیم طالبانی همچنین ممکن میزبان گروههای شبه نظامی متخاصم پاکستان باشد.
اسلامآباد یک استراتژی دوگانه را با شبه نظامیان دنبال میکند، از برخی (مانند طالبان افغانستان یا لشکر طیبه) که بیشتر به آن کشور نفع میرساند حمایت میکند و با دیگران مانند ( داعش شاخه خراسان، القاعده و تحریک طالبان پاکستان) که برنیروهای پاکستانی حمله میکنند، مخالفت میکند.
اما طالبان چنین رویکردی ندارند. در حالی که این گروه در واقع مخالف دولت اسلامی است، القاعده را همچنان در پناه دارد و هرگز بر تحریک طالبان پاکستان که در سال ۲۰۱۴ توسط ارتش پاکستان از مناطق قبایلی تبعید و به افغانستان پناهنده شده بودند، محکوم یا حمله نکرد.
بین سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۵ ، تی تی پی با حملات مکرر با تلفات بالا، از جمله حمله وحشیانه به مدرسهای در سال ۲۰۱۴ پاکستان را به وحشت انداخت.
چشم انداز ایجاد یک تحریک طالبان پاکستانی که توسط تحریک طالبان افغانستان کمک و انگیزه داده شده باشد، باید مورد توجه رهبران پاکستان باشد.
همچنین این خبر بدی برای چین است که کارگران آن در پاکستان مورد حمله این گروه قرار گرفتهاند.
اگر طالبان به قدرت برگردند و همانند دهه ۱۹۹۰ میزبان افراط گرایان باشند، ایالات متحده احتمالاً از اسلامآباد میخواهد تا آنها را برای اخراج مهمانان شان تحت فشار قرار دهد. آن زمان نتیجهای نداشت و ممکن است این بار هم چنین کاری نکند. پاکستان مقصر شناخته خواهد شد و در نتیجه روابط ایالات متحده و پاکستان آسیب خواهد دید و اسلامآباد را بیشتر در آغوش پکن سوق خواهد داد.
اسلامآباد اکنون از قدرت نفوذ کمتری بر رژیم طالباننسبت به دهه ۱۹۹۰ زمانی که پاکستان به عنوان یکی از سه کشور، دولت آنها را به رسمیت شناخته بود، برخوردار است.
اخیراً این گروه روابط دیپلماتیکی را با اکثر کشورهای منطقه، از جمله مخالفین پیشین خود مانند ایران و روسیه، یا قطر جایی که دفتر سیاسی دارند برقرار کرده است.
اگر طالبان قدرت را به دست بگیرند، ممکن است روابط اقتصادی پاکستان با افغانستان نیز مختل شود؛ زیرا احتمالاً ایالات متحده و جامعه جهانی بر افغانستان تحریمهایی را اعمال کنند که باعث محدود شدن تجارت و سرمایه گذاری میشود.
آرزوهای دیرینه اسلامآباد برای ارتباط با آسیای میانه از طریق افغانستان از بین خواهد رفت. علاوه بر این، ممکن دیگر گروههای مسلح افغانستان در برابر تصرف قدرت توسط طالبان مقاومت کنند.
درگیری و ادامه بیثباتی، فعالیت اقتصادی را بیشتر مختل میکند و ممکن است سیل آوارگان را به پاکستان جاری کند و بار سنگینی بر دوش اقتصاد متشنج پاکستان بگذارد و نفوذ شبه نظامیان و قاچاقچیان به آن کشور را سهل کند.
تجارت و کاروبار مواد مخدر نیز مطمئناً تحت رژیم طالبان تشدید خواهد شد. این گروه به شدت در کار و بار مواد مخدر دخیل است و میتواند از اهرمهای دولت خود برای تسهیل کشت و قاچاق استفاده کند.
تریاک منبع اصلی درآمد افغانستان است و سالها چه که دههها طول میکشد تا کشور ویران شده گزینههای مناسب اقتصادی را ایجاد کند.
رونق قاچاق مواد مخدر در افغانستان برای پاکستان به منزله کابوس است. این کشور در حال حاضر جمعیت قابل توجهی از معتادان را دارا است. در سال های اخیر مصرف شیشه کریستال به طور فزایندهای در میان جوانان پاکستانی شیوع یافته است و با آغاز تولید شیشه ارزان از گیاه افدرین در افغانستان احتمالاً این وضعیت بدتر هم خواهد شد.
علیرغم همه این مشکلات، یک افغانستان تحت اداره طالبان حداقل نسبت به دولت فعلی با هند، رقیب پاکستان، کمتر روابط دوستانه خواهد داشت. دهلی یکی از معدود قدرتهای منطقهای است که روابط دیپلماتیک با این گروه برقرار نکرده و در صورت قدرت گرفتن مجدد طالبان، آن را در یک نقطه ضعف مشخصی قرار خواهد داد. اما این یک پوشش نقرهای روی ابر بسیار تاریک است.
هزینههای به قدرت رسیدن طالبان برای اسلامآباد بسیار گزاف خواهد بود و سرنوشت افغانستان را به عنوان یک کشور فقیر، بیثبات، آغشته به مواد مخدر و ماشین جوجه کشی تروریزم که امنیت ملی و منافع اقتصادی پاکستان را تهدید میکند، مهر و موم خواهد کرد.
به همین دلیل، از پاکستان انتظار میرود تلاشهای خود برای تسهیل حل و فصل سیاسی در افغانستان و جلوگیری از فروپاشی دولت و آغاز جنگ داخلی گسترده ادامه دهد.
اما، با توقف گفتوگوهای صلح و خروج احتمالی ایالات متحده از افغانستان، توفانی در حال شکل گیری است.
یادداشت: روبرت استون یک روزنامه نگار مستقل است که در زمینه مسائل مربوط به جنوب آسیا و خاورمیانه کار میکند. او برای نشریات مختلف از جمله نیوزویک، وایز نیوز، الجزیره و ایندیپندنت نوشته است.