پایان قرن امریکایی
بعد از فرو ریختن دیوار برلین و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی «ما شاهد ظهور یک ابرقدرت جهانی بدون رقیب بودیم». پس از ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ که به نظر میرسید، میرفت تا دنیا را برای مدتها دگرگون کند واشنگتن و متحدانش را مجبور به ورود در دو جنگ پایان ناپذیر در افغانستان و عراق کرد
کلر کارارد سردبیر هفتهنامه فرانسوی کوریه اینترنشنل
ترجمه سراج میردامادی
«اینکه ما مجبوریم از زور استفاده کنیم برای این است که ما امریکا هستیم، ما ملتی مهم و ضروری هستیم»، آیا امریکا همچنان چنین ملتی است که مادلین آلبرایت بعد از مداخله نظامی امریکا در بوسنی و هرزگوین و پیمان دیتون در ۱۹۹۵ توصیف کرد؟ این پرسشی بود که آبزرور The Observer همراه به انتشار پروندهای که با نقل قول فوق از وزیر خارجه اسبق امریکا آغاز گردید به آن پرداخته است. بیست سال پس از حملات تروریستی به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون در ایالات متحده امریکا که به کشته شدن نزدیک ۳هزار نفر منجر شد تصاویر شکست امریکاییها در خروج از افغانستان و سقوط کابل، همه چیز بر خلاف آنچه مادلین آلبرات گفته بود به نظر می رسد.
به گفته آبزرور مسئله بزرگتر این است که شاید بتوان صحنههای فرودگاه کابل را به معنای آخرین تکان های قرن امریکایی دانست. اصطلاح قرن امریکایی که در این هفته نامه انگلیسی بکار گرفته میشود در سال ۱۹۴۱ توسط هانری لوک یک صاحب قدرت مطبوعاتی امریکایی دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی در یک تحقیق منتشر شدهاش ذکر شد آنجا که او پیشنهاد میکند: «ما میتوانیم یک جهان نگری واقعاً امریکایی درست کنیم و کاری کنیم به همان اندازه طبیعی که هواپیما یا رادیو را ساختیم».
این آگاهانه بود که ما این تعبیر را برای تیتر یک خودمان از او وام گرفتیم زیرا او دورهای را برای ما بصورت فشرده ترسیم میکرد که به نظر می رسد به انتها رسیده است. بعد از آزاد سازی اروپا در جنگ جهانی دوم، ایالات متحده امریکا کم کم تبدیل به ژاندارم دنیایی شد که اهداف متفاوتی را با تابعی از مناطق مورد مداخلهاش رهبری میکرد.
بعد از فرو ریختن دیوار برلین و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی «ما شاهد ظهور یک ابرقدرت جهانی بدون رقیب بودیم». پس از ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ که به نظر میرسید، میرفت تا دنیا را برای مدتها دگرگون کند واشنگتن و متحدانش را مجبور به ورود در دو جنگ پایان ناپذیر در افغانستان و عراق کرد.
جورج پاکر روز نامه نگار امریکایی در متن زیبایی که ماهنامه امریکایی انتلانتیک The Atlantic آن را منتشر کرد، مینویسد: حملات تروریستی به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون یک علامت هشدار دهندهای بود که اعلام میکرد قرن۲۱ عهد ناآرامیها و فاجعهها خواهد بود. این روزنامه نگار امریکایی که سپتمبر ۲۰۰۱ در نیویارک بود و از ورای روایتش از فردای حملات تروریستی تا بازگشت طالبان به کابل ما میتوانیم تغییرات عمیق مناسبات امریکا با دنیا را بفهمیم بخوبی توضیح میدهد در آنچه که رهبران گوناگون امریکایی از ضربه متقابل به القاعده دنبال میکردند اشتباهاتی حاصل شد که تا امروز هزینه آن را میپردازند.
به گفته جورج پاکر، ۱۱ سپتمبر موجب تولد این نظریه شد که امنیت بر روی خاک امریکا وابسته به استقرار ارزشهای دموکراتیک در دنیای مسلمانان است. این نظریه چپهای طرفدار مداخله گری نظامی بود که قبلاً در گزارشم از عراق در سال ۲۰۰۳ به آن پرداخته بودم و این نظریه از یک توهمی رنج میبرد که گمان میکرد جنگ و قدرت میتواند برای اهداف بشر دوستانه بکار گرفته شود.
آنها تنها کسانی نبودند که اشتباه میکردند، اسپنسر اکرمن روزنامه نگاری که سابقاً در گاردین The Guardian مینوشت در یادداشتی در آبزرور مینویسد: «از تمام عواقب بی شمار تروریزم مهمترین آن است که کمتر به آن پرداخته شده است؛ مبارزه بر ضد تروریزم به قیمت دموکراسی ما تمام شده است». اسپنسر در ادامه میافزاید: قدرت واقعی امریکا امروز چیست؟ «امریکا باز میگردد» تعبیری بود که جو بایدن در فبروری ۲۰۲۱ بکار برد زمانی که هنوز وعده خروج تمام نیروهای امریکا از افغانستان تا ۱۱ سپتمبر را نداده بود.
روژه کوهن در نیویارک تایمز مینویسد: با تمام عواقبی که این خروج داشته و میدانیم اما تعبیر «امریکا باز میگردد» موجب این پرسش میشود که خوب باز میگردد که چه بکند؟ اوج دموکراسی که برای دسمبر پیش بینی شده بود اعتبار خودش را از دست داد هنگامیکه مدارس افغانستان بار دیگر درهای خودشان را بر روی دختران بستند و افغانها در جستجوی آزادی نا امیدانه از کشورشان فرار کردند. ۲۰ سال بعد از ۱۱ سپتمبر ما دیگر آن امریکاییهایی نیستیم که فکر میکردیم هیچ اتفاقی نمیتواند بیفتد مادامی که آنها فریب میخوردند و ما به آنسوی اقیانوس میرویم تا از شر هیولاها خلاص شویم. از این پس کارشناسان و آگاهان خطر برتری طلبی سفید پوستان درخاک امریکا را به مراتب خطرناکتر از تروریزم اسلامگرایان میدانند. این مبارزه جدیدی برای نجات دموکراسی ما است که در جریان است.