آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاستمنطقه

پدر طالبان مرد؛ این برای روند صلح افغانستان چه معنا دارد؟

مرگ سمیع‌الحق در بهبوحه نشانه‌های پیش رفت در روند صلح افغانستان به وقوع پیوست. در ماه فبروری، رییس جمهور اشرف غنی پیشنهاد بی‌سابقه‌ای به طالبان داد. او وعده داد که اگر طالبان خشونت را کنار بگذارند، حاضر است این گروه را به عنوان یک حزب سیاسی به رسمیت بشناسد. مثل همیشه، طالبان هیچ علاقه‌ای برای گفت‌وگو با دولت از خود نشان نداد.


در ۲ نومبر، جسد مولانا سمیع‌الحق رهبر مذهبی پاکستان در اقامت‌گاهش در راولپندی پیدا شد. این رهبر رادیکال بی‌هیچ پیشمانی و آشکارا از طالبان در مبارزه علیه حکومت افغانستان و ایالات متحده حمایت می‌کرد. با توجه به حمایت قوی ایدئولوژیک‌اش و روابط نزدیک با طالبان، به حق به عنوان «پدر طالبان» شناخته شد. مقامات افغانستانی، از جمله اعضای مجلس نمایندگان، مرگ او را قدم بزرگی در راستای صلح در افغانستان خواندند، در حالی که اسلام‌آباد و طالبان مرگ وی را ضایعۀ بزرگی برای کشور توصیف کردند.
ترور این چهره قاطع، زمانی اتفاق افتاد که وضعیت امنیتی منطقه بسیار حساس است. در افغانستان، دولت ایالات متحده و افغانستان روند تازه‌ای را با طالبان آغاز کرده است. همین چند روز پیش، جنرال عبدالرازق فرمانده پولیس مشهور ضد طالبان در قندهار کشته شد. از همین رو، بسیاری مردم در پاکستان معتقدند که مرگ سمیع الحق انتقام از کشته شدن رازق بود.
«طاهر اشرفی» رییس شورای علمای پاکستان، پیش بینی کرد که «قتل حق، جنگ را تا حدی تشدید خواهد کرد که هیچ تلاشی نمی‌تواند آن را متوقف کند.»
آیا مرگ وی واقعا بالای پروسه صلح افغانستان تأثیر دارد؟
کی «پدر طالبان» بود؟
مولانا سمیع‌الحق متولد ۱۹۳۷ میلادی، رییس مدرسه مذهبی بود که به نام دارالعلوم حقانیه شناخته می‌شود و در «آکوره ختک» در شمال غرب پاکستان موقعیت دارد. از زمان مرگ پدرش «مولانا عبدالحق» در سال ۱۹۸۸ میلادی، وی رییس این مدرسه بود. او همچنین در چندین دوره عضو مجلس سنای پاکستان و به عنوان رییس شورای دفاع پاکستان نیز خدمت کرده بود.
در دهۀ ۱۹۸۰ میلادی، دارالعلوم حقانیه پر شده بود از پسران فقیر پناهندگان افغانستانی. حق جهاد در افغانستان را ایدئولوژیک کرد و بسیاری از دانش‌آموزان جوان را برای مبارزه در کنار مجاهدین علیه شوروی فرستاد. در اوایل دهه ۱۹۹۰، دانش آموزانی که در برابر ارتش سرخ مبارزه کرده بودند، تبدیل به طالبان شدند. حقانیه، جایی که چندین رهبر طالبان، از جمله ملا عمر و اختر منصور، در آن پرورش یافته بود، تبدیل به سکوی پرتاب برای جنبش طالبان شد. به همین دلیل، این مدرسه را «دانشگاه جهاد» نیز گویند.
در پاکستان، سمیع‌الحق به عنوان یک تندرو و رهبر مذهبی راستین پنداشته می‌شد. اما برخلاف طالبان پاکستانی که سلاح به دست گرفتند، وی ترجیح داد تا از انتخابات و اغلب از منافع پاکستان دفاع کند.
سمیع‌الحق و جهاد در افغانستان
حق همیشه در امور داخلی افغانستان علاقه مندی نشان داده بود. او عملاً از جنگ طالبان حمایت کرد و آن را «جهاد» نامید. او طالبان را به چشم «مبارزان آزادی» می‌دید که علیه «کافران» امریکایی، مبارزه می‌کردند. وی ملا عمر رهبر بزرگ طالبان را یک «فرشته» می‌خواند.
حق در مصاحبه‌ای، در پاسخ به این سوال که آیا جهاد علیه ایالات متحده و متحدانش در افغانستان شرعی است یا خیر. چنین جواب داد:« زمانی که نیروهای سرخ شوروی وارد افغانستان شدند، این یک جنگ استقلال بود و ما همه موافق بودیم که این جهاد است. حتی ایالات متحده گفته بود که روس‌ها باید از افغانستان خارج شوند. وقتی روسیه ترک کرد، ایالات متحده همان تجاوز را مرتکب شد. بنابراین، وضعیت یکسان است. یک نیروی کافر جایگزین دیگری شد. هیچ تفاوتی وجود ندارد این که آیا آن روسیه باشد یا امریکا، این جهاد است.»
حق تا آخرین نفسش می‌خواست شاگردانش، طالبان در افغانستان قدرت را به دست گیرد. در مصاحبه‌ای با رویترز در سال ۲۰۱۷ میلادی، وی گفت:« فقط یک سال به طالبان فرصت دهید و آن‌ها تمام افغانستان را خوشحال خواهد کرد … تمام افغانستان با آن‌ها خواهند بود.»
علی‌رغم دیدگاه رادیکالی حق، حمايت آشکار او از طالبان و ارتباط صميمی‌اش با آن‌ها، مدرسه مذهبی وی به طور رسمی توسط دولت پاکستان به رسميت شناخته شده و حمايت می‌شود.
روند صلح در افغانستان
مرگ سمیع‌الحق در بهبوحه نشانه‌های پیش رفت در روند صلح افغانستان به وقوع پیوست. در ماه فبروری، رییس جمهور اشرف غنی پیشنهاد بی‌سابقه‌ای به طالبان داد. او وعده داد که اگر طالبان خشونت را کنار بگذارند، حاضر است این گروه را به عنوان یک حزب سیاسی به رسمیت بشناسد. مثل همیشه، طالبان هیچ علاقه‌ای برای گفت‌وگو با دولت از خود نشان نداد. اما در ماه‌های اخیر، پس از این که ایالات متحده وارد مذاکرات صلح با طالبان شد، روند صلح افغانستان نوید امیدهای تازه‌ای را می‌دهد.

در ۱۲ اکتوبر، زلمی خلیلزاد نماینده ویژه ایالات متحده در امور روند صلح افغانستان با نمایندگان طالبان در دوحه ملاقات کرد. در آنجا، آن‌ها در باره ختم جنگ ۱۷ ساله در افغانستان صحبت کردند. طالبان که همیشه می‌گفتند تا زمانی که نیروهای ناتو به رهبری امریکا افغانستان را ترک نکند، هرگز وارد مذاکره نخواهند شد، اکنون توافق کرده تا در باره صلح گفت‌وگو کند.
ذبیح‌الله مجاهد سخنگوی طالبان در بیانیه‌ای که به رسانه‌ها فرستاده شده، گفته است که هر دو طرف توافق کرده تا چنین ملاقاتی را سازماندهی کند. اگرچه، وی افزوده است که حضور نیروهای خارجی در کشور «مانع بزرگی» بود.
خلیلزاد افغان‌تبار به منظور ایجاد روند صلح موثر، از افغانستان، پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی، کشورهایی که نفوذ قوی بالای طالبان دارند، نیز بازدید کرده است.
تأثیر سمیع‌الحق بر روند صلح افغانستان
ماه گذشته، دولت افغانستان یک‌بار دیگر از حق خواست تا طالبان را قانع کند، جنگ را در افغانستان پایان دهد. اما او از صحبت در مورد صلح در افغانستان بیزار بود. موضع وی در باره افغانستان نسبتاً رادیکال بود و طالبان را تشویق کرد جنگ را تا زمانی که امریکا این کشور را ترک کند، ادامه بدهند.
تاکنون، هیچ جزئیاتی از اینکه چه کسی پشت ترور وی قرارد، وجود ندارد؛ ولی تحقیقات پولیس ادامه دارد.
سمیح‌الحق به خاطر شکاف‌های به وجود آمده در میان طالبان، کنترول واقعی‌اش را بالای این گروه از دست داده بود. با این حال، به عنوان یک رهبر معنوی و از این جهت که شاگردانش بالاترین مقام را در میان طالبان به عهده داشتند، نفوذ قابل توجهی داشت. مرگ وی ممکن است تاثیری بر گفت وگوهای صلح بین دولت افغانستان و ایالات متحده نداشته باشد، اما قتل او می‌تواند پیامدهای منفی بالای امنیت شکننده در افغانستان داشته باشد.
اول، علما در پاکستان بر این عقیده‌اند که ترور سمیع‌الحق برای انتقام از کشته شدن رازق، در کابل برنامه‌ریزی شده بود. اسلام گرایان پاکستان، به لطف روابط نزدیک خود با طالبان، می‌توانند حملات تروریستی را در داخل افغانستان به عنوان یک اقدام تلافی‌جویانه افزایش دهند. اظهارات شوم «اشرفی» مبنی بر این که مرگ سمیع‌الحق جنگ را در افغانستان تشدید خواهد کرد، این خطر را بیشتر تصدیق می‌کند.
دوم، برخی از پیروان ضد غربی و رادیکال سمیع‌الحق فکر می‌کنند که او توسط ایالات متحده کشته شده است. هر نوع اقدام تلافی‌جویانه که آن‌ها علیه امریکا در افغانستان اتخاذ کنند، به طور طبیعی وضعیت امنیتی را در این کشور آسیب می‌رساند.
سوم، این می‌تواند عواقب درازمدت برای امنیت افغانستان داشته باشد. تعداد زیاد دانش آموزان افغانستانی در حقانیه درس می‌خوانند. اکنون، آن‌ها آموزش‌های تندروانه‌ بیشتری از سوی معلمان عصبانی خواهند دید.
پس از بازگشت به کشور، افغان‌های تحصیل کرده حقانیه، ایدئولوژی رادیکال خود را با پیوستن به طالبان تحقق خواهند بخشید. اسلام‌آباد برای جلوگیری از افراط گرایی بیشتر باید علیه آن دسته از عناصر دینی که تروریزم را به نام دین توجیه می‌کنند، اقدام کند.
روند صلح در افغانستان به احتمال زیاد تحت تاثیر قرار نمی‌گیرد، زیرا طالبان در حال حاضر اختلافات داخلی خود را برای مقابله با این مسئله دارند. همچنین پیش شرط طالبان برای پایان دادن به جنگ در افغانستان خروج نیروهای امریکایی است که حداقل در آینده نزدیک امکان پذیر نیست.
سمیع‌الحق مرده است اما مدرسه و ایدئولوژی وی هنوز زنده است. مرگ وی تأثیری بر رهبریت سیاسی طالبان نخواهد داشت، اما در عمل ممکن پیامدهایی داشته باشد. برخلاف مقامات بلندپایه طالبان، سربازان این گروه بیشتر به ایدئولوژی اهمیت می‌دهند تا سیاست. این امر می‌تواند منجر به بروز خشونت شود، مگر اینکه اقدامات سریع برای جلوگیری از آن انجام شود.
منبع: دیپلمات
نویسنده: عرفان یار
برگردان: طاهر مجاب

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا