پروژهای به نام «دیوار شهروندی»
دیوار شهروندی در ارگ ریاست جمهوری براساس چیدهمانی از نمادها ایجاد شده است که مفهومی ضد آنچه اعلام شده است را القا میکند. مفهوم دیوار، عکس، اشخاص انتخاب شده، مکان انتخاب شده، فرایند ایجاد، شخص و نهاد عملیکننده و شیوه معنادهی به کل این فرایند، همه و همه در نظمی نمادین قرار میگیرند. نظم نمادینی که قرار است مفهومی خاص را القا کند. در بیانیهی این پروژه سیاسی آمده است که این اقدام در جهت تبیین نقش شهروندان و نزدیک ساختن آنان به حاکمیت انجام شده است. در حالیکه نظم نمادین ایجاد شده چیز دیگری را القا میکند. چیزی خیلی وحشتناکتر
۱- اجزای اصلی این نظم نمادین عبارتند از مکان، اشخاص و تاویل از جامعه
۲- مکان سه لایهی نمادشناسانه دارد، اول(مکان ـ ارگ ) که نماد اقتدار است. دوم(مکان ـ حرمسرا) که نماد عیاشی شاهانه است. سوم (مکان ـ دیوار) که مفهومی الساق شده به نیت کمرنگ کردن دو مفهوم اولیه است.
۳- اشخاص نیز در این نظم نمادین، ابتدا به سه گروه اصلی تقسیم میشوند: عاملین، انتخابشدهها، مخاطبین یا جامعه
عاملین، اعضای تیم بر سر اقتدارهستند، فرخنده زهرا نادری، قبلا عضو پارلمان و مسئول یکی از ان جی اوهای وابسته به سفارت امریکا و یو اس اید، کسی که به عنوان مدافع حقوق زنان، کارنامهی متناقضی دارد. مثلا ایشان در اکثر موارد خشونت علیه زنان بیانیه صادر کرد و گاه کمپاینهای را هم راهاندازی نمود، اما در دو مورد(که موارد حادی هم بودند) ترجیح داد سکوت کند.
انتخاب شدهها
ترکیب عکسهای انتخاب شده نه تنها زیرکانه نیست، که به کلکسیون عکسهای درون اتاق خواب نوجوانی آشفته میماند، ترجیح فلان شاعر به دیگران، تلاش مذبوحانه برای تنظیم بیلانس قومی، مصادرهی افراد مخالف حکومت و صدر و ذیل ساختنهای ناشیانه و عادت زده نشان میدهد که ایده متعلق به کسیست از میان خود همین انتخاب شدهها، کسی که دایره مشخص رفقای هم سلک دارد اما برای گریز از زیر بار انتقاد رفتن، نمونههای نزدیک دیگر را نیز درون لیست جای داده است. اینکه این افراد چقدر نمایندگان حتمی و واقعی قشر شان هستند، به شدت زیر سوال است و در این نظم، نمادهای نامتجانس و پر ابهامی هستند.
جامعه و تاویل حاکم
تصور از جامعه نزد سازندگان تاویل «دیوار شهروندی» تصوری متعلق به حوزه اقتدار است، این تصور مردم را تودههای تابع اقتدار و مناسبات حاکم و یک سر و پذیرندهی تاویلهای اقتدار از مفاهیم انسانی میپندارد، در این نظم ، مردم و جامعه به عنوان نمادهای بیشعوری و بیحافظهگی در نظر گرفته شدهاند که به آسانی میشود، با کمی جابجا کردن نمادها، فریب شان داد.
مکان
این پروژه تلاش میکند دو نام اصلی این مکان را تلطیف کند. نام اولی(ارگ) که هم در ساحت تاریخی و هم به عنوان مسئلهای اجتماعی نماد اقتدار و زورگویی و حاکمیت طبقهای مشخص بر سایر طبقات است و بار تاریخی پر کراهت و خونبار دارد و نام دوم (حرمسرا) که فضا ـ مکان عیاشی و زنبارهگی ارگنشینان بوده است، معنای ضمنی انتخاب این امکان برای نصب این عکسها میتواند کاربرد آگاهانه این تحقیر باشد که این لیست شاعر و نویسنده و موزیسین و ورزشکار و قهرمان و… در حقیقت کنیزان حرمسرا هستند. ضمن اینکه کاربرد پیشوند «دیوار» نیز در نشانهشناسی، باری منفی دارد و تاویلاش این خواهد بود که افراد انتخاب شده، دیواری هستند میان حاکمیت و مردم قرینههای خلق شده به وسیله این پروژه به هیچوجه به آن چیزی که در استتمنت آن آمده منجر نمیشود. دیوار شهروندی در درون حرمسرای ارگ، پنداری ظالمانه و تحقیرآمیز در راستای حفظ کلیشههای نمادین اقتدار در جامعه سنتزده است.
مسله اساسی و نهایی این است که واکنش افرادی که عکسهای شان به نفع این نظم نمادین مصادره شده است، چیست؟
من گمان میکنم موقع آن است که برائت بطلبند و مخالفت خود را اعلام کنند و خواستاری پسگیری خودشان شوند. سکوت شان نشانه رضایت و همسویی با این پروژه است.
مسعود حسنزاده- آلمان؛ هامبورگ