آخرین اخباراسلایدشوافغانستانایرانتحلیلسیاست

ظریف چه پیامی به کابل منتقل کرد؟

تهران تلاش دارد که در معادلات منطقه‌ای حضور موثر داشته باشد، مانع معامله امریکا با طالبان بر سر قدرت در کابل شود و اگر بتواند، امریکا و نظامیانش را در باتلاق منطقه درگیر نگاه دارد.

محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران روز گذشته با رییس جمهور غنی و داکتر عبدالله صحبت تیلفونی داشت. این صحبت‌ها پس از آن انجام شده که آقای ظریف با همتایان قطری و روسی‌اش بار دیگر روی تحولات اخیر افغانستان بحث داشته است.
هرچند جانب افغانستانی- هم رییس جمهور غنی و هم داکتر عبدالله- در خبرنامه‌های جداگانه گفته‌اند که گفت‌وگوی تیلفونی با ظریف در محور ضرورت حفظ اصل نظام، برقراری آتش‌بس و روند صلح متمرکز بوده، ولی پاسخ این پرسش را نمی‌دهد که چرا در هفته‌های اخیر تلاش‌ها و تحرکات تهران نسبت به همسایه شرقی بیشتر از پیش شده و این که جمهوری اسلامی در شرق به دنبال چه است.
مرحله اول تحرکات تهران همزمان بود با ورود دوباره خلیلزاد به اقلیم روند صلح، گمانه‌زنی‌ها و خوش‌بینی‌ها برای «جورآمد» سیاسی در کابل و تلاش‌های چین، ازبیکستان، روسیه، هند و پاکستان در محور شکل‌گیری اجماع منطقه‌ای سوای نقش و عامل امریکا در ماشین سیاسی منطقه.
مرحله دوم تلاش‌های تهران همزمان است با وقفه در رهایی زندانیان میان حکومت و طالبان، به مانع برخورد کردن توافقات سیاسی درون حکومتی و تلاش‌های پنهان امریکا برای خروج عاجل از افغانستان و حتا منطقه.
در عقبه جد و جهد ایران در قبال موضوع افغانستان سه موضوع هرچند کمرنگ، ولی موثر به نظر می‌خورد:
-حضور نظامیان امریکایی

  • نگرانی تهران از بنیادگرایی و درگیری‌های نیابتی
  • حفظ موثریت در معادلات منطقه‌ای
    ۱- نظامیان امریکایی:
    امریکای دونالد ترامپ بیشتر درون گرا است تا ابرقدرت. همانگونه که ترامپ در کمپاین‌های انتخاباتی‌اش می‌گفت که «اول امریکا». اکنون این سیاست در حال پیاده شدن است. در بحران کرونا نیز دیده شد که ترامپ اول به امریکا می‌اندیشد و حتا در این عرصه پروای متحدان سنتی‌اش را در اروپای غربی ندارد. انتخابات امریکا نزدیک است و ترامپ باید برای افکار عامه امریکایی‌ها دستاوردی داشته باشد- چه دستاوردی بالاتر و بزرگتر از ختم طولانی‌ترین جنگ در تاریخ امریکا می‌تواند باشد. از جانب دیگر، نیروهای پیاده نظام امریکا در منطقه، با توجه به توان موشکی ایران، نقطه ضعف واشنگتن محسوب می‌شود، پس با توجه به تنش‌های اخیر میان ایران و امریکا و احتمال بروز جنگ تمام عیار، طبیعی است که ترامپ به فکر جمع کردن نفراتش از منطقه باشد.

۲- نگرانی تهران از بنیادگرایی و درگیری‌های نیابتی
تهران همواره با عربستان سعودی و آنچه مبارزه برای منافع راهبردی می‌خواند، سر ستیز داشته و نگران قدرتگیری گروه‌های بنیادگرا و نیابتی است. ایران حس می‌کند که امریکا در یک معامله پنهانی، کابل را به طالبان وعده داده و قبضه قدرت توسط طالبان مستقیماً به معنی ایجاد یک نظام و دولت با گرایش‌های بنیادگرایانه و نیابتی در شرق ایران است. چنین موضوعی برای ایران پذیرفتنی نبوده و تلاش می‌کند تا جلو آن را بگیرد. همان گونه که در دهه هفتاد نیز تهران «امارت اسلامی طالبان» را هیچگاه به رسمیت نشناخت و حتا تا مرز جنگ رویاروی نیز با آن پیش رفت.
۳- حفظ موثریت در معادلات منطقه‌ای:
ایالات متحده امریکا در طول دوره مذاکره با گروه طالبان هر نوع ابتکار عمل کشورهای منطقه و قدرتمند را در قبال روند صلح افغانستان سبوتاژ کرد یا دور زد. از اجلاس مسکو گرفته تا نشست پکن و تلاش‌های برخی کشورهای منطقه و اروپا. تهران که از ۴ دهه به این سو در تقابل با امریکا قرار داد به طریق اولی از معادلات بیرون گذاشته شده است. در چنین احوالی، تلاش می‌کند که با ایجاد اجماع منطقه‌ای مبتنی بر منافع پذیرفتنی تمام طرف‌ها، حضور و اثرات امریکا را خنثی کرده و نقش سنتی خود را در معادلات و معاملات این بخش جهان حفظ نماید.
با توجه به این سه مقوله، تهران تلاش دارد که در معادلات منطقه‌ای حضور موثر داشته باشد، مانع معامله امریکا با طالبان بر سر قدرت در کابل شود و اگر بتواند، امریکا و نظامیانش را در باتلاق منطقه درگیر نگاه دارد.
اکنون به نظر می‌رسد که محمد جواد ظریف به رهبران افغانستان، این پیام واضح را انتقال داده است که امریکا هرگز نمی‌تواند به تنهایی سناریوی خود را در افغانستان و منطقه شوت کند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا