چرا «امارت» به دامن «امارات» غلتید؟
به واقع طا-لبان نمیخواهند همه تخم مرغها را تنها در سبد قطر بریزند و بنا دارند در شرایط دشوار انزوای بینالمللی، با کشورهای منطقهای غیر از قطر نیز روابط خوب و گسترده داشته باشند
طا-لبان روز سه شنبه سوم جوزا، قرارداد تنظیم و مدیریت سه میدان هوایی افغانستان را با یک شرکت اماراتی امضا کرد.
این قرارداد با کنسرسیومی موسوم به گاک (GAAC) که در امارات متحده مستقر است، در حضور عبدالغنی برادر معاون نخستوزیر حکومت طا-لبان، از سوی وزیر هوانوردی طا-لبان و رزاق اسلم، مدیر عامل این شرکت در کابل امضا شد.
قرارداد مدیریت فرودگاههای افغانستان در حالی با امارات متحده عربی امضا شد که قرار بود طرف آن دو کشور ترکیه و قطر باشند.
اما این که چرا پس از چندین ماه گفتوگوی حکومت طا-لبان با قطر و ترکیه، چنین توافقی حاصل نشد، به مواردی مربوط میشود که در ذیل بدان میپردازیم.
به نظر میرسد نخستین عاملی که سبب شد حکومت طا-لبان در چرخشی غیرمنتظره و بدون زمینه قبلی، مدیریت میدانهای هوایی کشور را به امارات متحده عربی واگذار کند، سابقه امارات در به رسمیت شناختن امارت طا-لبان در دور نخست تسلط این گروه بر افغانستان است. بر پایه این تلقی، چرخش طا-لبان از ترکیه و قطر به سمت امارات در زمینه مدیریت فنی فرودگاههای افغانستان با دو هدف عمده سیاسی صورت گرفته است: یکی ادای دین به این کشور عربی به پاس پای پیش گذاشتن آن در دور اول حاکمیت طا-لبان برای به رسمیت شناختن آن، و دیگری زمینهسازی برای به رسمیت شناختن مجدد حکومت طا-لبان در دور دوم و جدید بازگشت این گروه به قدرت سیاسی در افغانستان.
از سوی دیگر، این رویداد پس از سفر اخیر ملا عبدالغنی برادر معاون نخست وزیر حکومت طا-لبان به امارات متحده عربی برای شرکت در مراسم خاکسپاری شیخ خلیفه بن زاید آل نهیان صورت گرفت که گفته میشود در آن سفر، او بستهای نامشخص از پیشنهادهای سران کابل را نیز به مقامات امارات پیشکش کرده و علی الظاهر مورد قبول اماراتیها قرار گرفته است. بر این اساس، علاوه بر نزدیکی ملا برادر به امارات، امضای قرارداد کنترول فنی فرودگاههای افغانستان میان حکومتهای طا-لبان و امارات، نتیجه یک بده ـ بستان پشت پرده است که در سفر اخیر ملا برادر به ابوظبی صورت گرفته است.
بحث سوم این است که ترکیه و قطر قصد استقرار نیروی نظامی در میدان هوایی کابل را داشتند و طا-لبان مدعی استقلال و مبارزه با نیروهای بیگانه، حاضر نیستند چنین نیروی خارجی در میدان هوایی کابل یا هر میدان هوایی دیگر مستقر شود.
موضوع چهارم، عضویت ترکیه در ناتو است و حضور این کشور برای مدیریت و کنترول میدانهای هوایی افغانستان به معنای حضور ضمنی ناتو در کشور است و نخستین پیامد آن، زیر سؤال رفتن جنگ طولانی طا-لبان با نظامیان اشغالگر غربی در بیست سال گذشته است.
پنجمین دلیل خودداری طا-لبان از واگذاری مدیریت فرودگاههای کشور به ترکیه و قطر، سابقه حمایت انقره از داعش است؛ داعشی که اکنون مهمترین و جدیترین رقیب امنیتی ـ سیاسی طا-لبان شمرده میشود و همواره با انجام اقدامات تروریستی در بخشهای مختلف کشور، قدرت و قلمرو امنیتی حکومت طا-لبان را به چالش میکشد و سپردن مسئولیت میدانهای هوایی به ترکیه، به معنای پروردن مار داعش در درون آستین خود است.
با توجه به موارد فوق، میتوان به راز گردهمایی سیاستمداران فراری افغانستان در انقره و ایجاد ایتلاف تازه سیاسی توسط آنان نیز پی برد و آن این که صدور مجوز فعالیت سیاسی آنان در ترکیه، در حالی که پیشتر ممنوع اعلام شده بود، نتیجه ناامیدی ترکیه از تصاحب و تصرف میدانهای هوایی افغانستان و اقدامی برای اعمال فشار بر حکومت طا-لبان بوده است.
اما این که در این میان، قطر به عنوان یکی از مهمترین حامیان منطقهای طا-لبان و تسهیلکننده بازگشت این گروه به قدرت مطلقه سیاسی در افغانستان، از امتیاز کنترول میدانهای هوایی کشور و مخصوصاً میدان هوایی بینالمللی کابل بیبهره مانده است، تنها یک دلیل دارد و آن تلاش طا-لبان برای توسعه روابط خود با کشورهای مختلف اسلامی ـ عربی است. به واقع طا-لبان نمیخواهند همه تخم مرغها را تنها در سبد قطر بریزند و بنا دارند در شرایط دشوار انزوای بینالمللی، با کشورهای منطقهای غیر از قطر نیز روابط خوب و گسترده داشته باشند.