آخرین اخبارافغانستانتحلیلروند صلحسیاست

چرا ایالات متحده توافقنامه دوحه را بازنگری می‌کند؟

حدود ۴۸ ساعت پس از تحلیف رییس‌ جمهور جو بایدن، مشاور امنیت ملی وی -جیک سالیوان- اعلام کرد که دولت جدید قصد دارد «توافق‌نامه ماه فبروری ۲۰۲۰ ایالات متحده با طالبان را بازنگری کند». او گفت که در این بازنگری دولت جدید ایالات متحده پابندی طالبان را به تعهدات این گروه طبق توافق‌نامه ماه فبروری ارزیابی می‌کند. براساس این توافق‌نامه طالبان باید روابط‌شان را با گروه‌های تروریستی قطع کنند، خشونت را در افغانستان کاهش دهند و با حکومت افغانستان و سایر ذینفعان به‌صورت جدی وارد مذاکره شوند. هم طالبان و هم پاکستان از رییس‌ جمهور بایدن خواسته‌اند که به جدول زمانی خروج نیروهای امریکایی از افغانستان که مهلت آن اول ماه مِی سال جاری تعیین شده است، پابند بماند.

نیروهای امریکایی در معرض خطرند و تعجبی ندارد که اعلام این تصمیم یکی از اولین اعلامیه‌های سیاست خارجی دولت جدید ایالات متحده است. از حدود ۲۵۰۰ سرباز امریکایی که در افغانستان حضور دارند، بیشترشان نیروهای کمکی هستند؛ همچنین گروه کوچکی از نیروهای ویژه با تعدادی بالگرد تهاجمی و جنگنده‌ نیز باقی مانده‌اند. پنتاگون حتماً مطمئن است که این نیروها می‌توانند از خود دفاع کنند و در صورت وخیم‌شدن ناگهانی وضعیت به سرعت از میدان خارج شوند. این ارزیابی شاید اطمینان‌بخش به‌ نظر برسد، اما این‌که رییس ‌جمهور سابق نیرویی به این کوچکی را در کشوری ذاتاً خطرناک جا گذاشته، تصمیمی نیست که بتوان از آن تمجید کرد. بخشی از دلیلی که دولت پیشین ایالات متحده براساس آن این تصمیم خطرناک را گرفت، شاید این بوده که طالبان قصد حمله به نیروهای امریکایی را ندارند. قصد طالبان این است که بگذارند نیروهای امریکایی تا اول ماه می سال جاری افغانستان را ترک کنند. تا زمانی که ایالات متحده قصد خروج از افغانستان را داشته باشد (همان‌طور که ترامپ مصمم به انجام آن صرف‌نظر از تحقق شرایط مندرج در توافق‌نامه ماه فبروری ۲۰۲۰ بود) تهدید برای امریکایی‌ها در افغانستان نسبتاً خفیف است.
اظهارات سالیوان احتمالاً هیچ‌یک از طرف‌ها را به اندازه‌ اعضای شورای کویته طالبان درگیر خود نکرده است. حتا تصور این‌که ایالات متحده قصد دارد در افغانستان فراتر از ماه می باقی بماند، می‌تواند طالبان را به سمت حمله مستقیم بر نیروهای امریکایی و سایر نیروهای بین‌المللی، برای تأثیرگذاری بر سیاست واشنگتن، سوق دهد.
طی نشست‌های استماعیه‌ مقامات جدید در واشنگتن، سخنان «آنتونی بلینکن»، نامزد بایدن برای وزارت خارجه و «لوید آستین» وزیر دفاع، عمداً محتاطانه و حساب‌‌شده بود و معلوم نشد که ایالات متحده در دو راهیِ ادامه خروج تا ماه می ۲۰۲۱ و ماندن برای مدت طولانی‌تر در افغانستان، کدام مسیر را در پیش خواهد گرفت. اظهارات سالیوان اما خیلی خنثا نبود. او نه‌ تنها اعلام کرد که دولتش قصد بازنگری توافق‌نامه ماه فبروری را دارد، بلکه سه پرسش اساسی را نیز مطرح کرد که در دو مورد آن، خودش حتماً می‌داند که پاسخ، یک «نه» واضح است.
آقای سالیوان پرسید که آیا گروه طالبان به تعهدش به قطع رابطه با گروه‌های تروریستی عمل می‌کند یا خیر؟
برپایه گزارش تیم سازمان ملل متحد در ماه جون ۲۰۲۰ روابط طالبان و القاعده و به ویژه رابطه شبکه حقانی و القاعده همچنان ادامه دارد. این گزارش به نقش طالبان در برابر ولایت خراسان دولت اسلامی(داعش) نیز اشاره می‌کند.
آقای سالیوان پرسید که آیا طالبان خشونت را در افغانستان کاهش داده‌اند یا خیر؟
پاسخ این پرسش منفی است. خشونت در افغانستان با شدت هرچه تمام ادامه دارد و به‌ نظر می‌رسد موجی از ترورهای هدف‌مند (برای مثال قتل دو قاضی زن در هفته‌های اخیر) به منظور تضعیف اعتماد مردم به حکومت افغانستان به راه افتاده است. هرچند که طالبان تأکید می‌کنند که مسئول اکثر این خشونت‌ها دولت اسلامی است، اما گزارش سیگار به وضوح می‌گوید که خشونت طالبان در واقع پس از امضای توافق‌نامه ماه فبروری سال گذشته افزایش یافته است.
همچنین آقای سالیوان پرسید که آیا مذاکرات طالبان با حکومت افغانستان و سایر ذینفعان جدی است یا خیر؟
پاسخ این پرسش به اندازه قضاوت درباره برآورده‌شدن این شرط از توافق‌نامه ماه فبروری ۲۰۲۰، دشوار است زیرا مسئله، انجام مذاکرات و انجام توافق، نه بلکه نتایج و اجرای آن است. تمام طرف‌ها به نداشتن حسن نیت در مذاکرات متهم‌اند.

ارزیابی و احیای شرایط توافق‌نامه ۲۹ فبروری به مراتب فراتر از مهلت ماه می ۲۰۲۱ به طول خواهد انجامید و طالبان احتمالاً آن‌را به چالش می‌کشند. همچنین احیای این شرایط مستلزم نظارت بین‌المللی است و دشوار می‌نماید که تصور کنیم یک کشور بی‌طرف یا حتا یک نهاد بین‌المللی برای انجام این نقش داوطلب شود. بنابراین احتمال این‌که انجام این کار مستلزم ماندن سربازان باقی‌مانده امریکا در افغانستان برای چند ماه دیگر باشد، بالاست. این‌که آیا زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه ایالات متحده برای مصالحه افغانستان در سمّت خود باقی خواهد ماند یا خیر، جای بحث دارد(خلیلزاد بعداً در سمت خود ابقا شد- این مطلب پیش از آن نوشته شده است). ماندن خلیلزاد شاید باعث اطمینان طالبان و پاکستان شود، اما اعتبار او در کابل عمیقاً زیرسوال رفته است.
اگر نیروهای امریکایی در افغانستان بمانند، ۲۵۰۰ سرباز رقم بسیار اندکی است. در داخل ایالات متحده حمایتی نه‌ چندان قابل‌ ملاحظه از افزایش تعداد این نیروها وجود دارد. همچنین امکان دارد که دولت بایدن برای تقویت این نیروها پیمان‌کاران بیشتری را به‌عنوان نیروهای کمک‌کننده به‌کار گیرد، یا برخی از ظرفیت‌های ارتش امریکا را که در کشور ثالث یا در کشتی‌های امریکایی در خلیج فارس مستقر است، وارد صحنه کند و یا واشنگتن به بهبود هماهنگی با سایر نیروهای غربی مستقر در این کشور اقدام کند. همچنین شکی نیست که نیروهای شبه‌نظامی اضافی «مبارزه با تروریزم» و سازمان «سیا» نیز به ‌صورت مخفیانه در افغانستان مستقر شوند.
دیدگاه پاکستان مثل همیشه بسیار مهم است. پاکستان دوست دارد حکومت فعلی افغانستان که به‌نظر می‌رسد با هند نزدیک است، از قدرت کنار گذاشته شود. اسلام‌آباد همیشه نسبت به خطرات نصب طالبان در کابل و افتادن کنترول افغانستان به دست یک حزب اسلامی و کاملاً پشتونی چشم‌پوشی کرده است. یک حکومت فراگیر در کابل حتا اگر پاکستان روابط دیپلماتیک عادی خود را با دهلی نو حفظ کند، برای امنیت پاکستان در بلندمدت بهتر خواهد بود. اما واشنگتن برای وادار کردن پاکستان به متوقف‌کردن حمایت دیرینه‌اش از طالبان، به دیپلماسی جدی و پایدار نیاز دارد.
بسیاری در پاکستان از جمله درون ارتش این کشور، نگران از دست‌دادن دوستی ایالات متحده و اتحاد تمام و کمال واشنگتن با دهلی نو و سقوط اسلام‌آباد به دام وابستگی بیش از حد به پکن/ بیجنگ هستند. چین به طور فزاینده‌ای نسبت به متحد «تمام فصول» خود جسور شده است. تمام این موارد می‌تواند بارقه‌ امیدی برای مذاکره‌کنندگان امریکا به منظور اعمال فشار بر اسلام‌آباد باشد.
خود افغان‌ها اخبار واشنگتن را با جزئیات زیر نظر دارند و اظهارات سالیوان آن‌ها را دل‌گرم خواهد کرد. اخیراً اکثر بحث‌ها در کابل در مورد زمان خروج و انتخاب مسیر خروج بوده است. برخی از افغان‌های ثروت‌مند از هم‌اکنون پول خود را به دبی و فرزندان‌شان را به دانشگاه‌های خارجی می‌فرستند. برخی حتا در ایالات متحده و انگلیس و آلمان گذرنامه و ملک و املاک دارند. اما میان آن‌هایی که اقبال کم‌تری دارند، بحث بر سر این است که کدام مسیر را برای خروج در پیش بگیرند. مرز ازبیکستان به گذرگاه موردعلاقه این افغان ها بدل شده است زیرا هزینه ویزای این کشور فقط ۳۰ دالر است و از آن‌جا مسیرهای متعددی از طریق ترکیه و یا روسیه به سمت غرب وجود دارد، درحالی‌که مسیرهایی که از ایران یا پاکستان می‌گذرد محدودتر است و احتمال ممنوعیت عبور از آن وجود دارد.
اظهارات سالیوان نشان می‌دهد که بایدن قصد ندارد مسیر آسان را برای خروج از افغانستان انتخاب کند و به خروج نیروهای امریکایی ادامه دهد و قبل از ماه می افغانستان را ترک کند و بعد ترامپ را مقصر بکشد. حتا اگر هلیکوپتری مجبور به فرار از روی بام سفارت امریکا در کابل نشود، تصاویر تلویزیونی ورود طالبان به کابل و سیل پناهجویان افغان که دستاوردها خود را ترک و از کشور فرار می‌کنند، می‌تواند یادآور خاطرات سایگون سال ۱۹۷۵ برای واشنگتن باشد. روی کارآمدن طالبان و اعمال محدودیت‌های طالبانی بر زنان افغان باعث رسوایی بین‌المللی خواهد شد. و به تعقیب آن گزارش‌ها از برپایی مجدد اردوگاه های آموزشی القاعده در افغانستان خاطرات دردناک ایالات متحده را زنده خواهد کرد. این سناریو، بعد از آن همه خون و ثروتی که در افغانستان خرج شد، نتیجه‌ای فاجعه‌بار برای ایالات متحده خواهد بود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا