چرا جان بولتون مجبور به استعفا شد!
در آخرین مورد، بولتون با این ایده ترامپ مبنی بر آوردن طالبان تروریست به کمپ دیوید همزمان با سالگرد ۱۱ سپتمبر و انجام توافق با این گروه که نیروها را به خانه آورد، مخالفت کرد.
جان بولتون مجبور بود برود – زیرا او میخواست نمایش زنده جهانی ترامپ را لغو کند.
زمانی مشاور سابق امنیت ملی که با صحبتهای سختش در فاکسنیوز توجه ترامپ را جلب کرد، برای رییس جمهور مفید بود – اشتیاق خود را برای تکان دادن جهان شریک ساخت.
تنها در مدار عجیب و غریب ترامپ میتوان خروج یک مشاور امنیت ملی را که سمبول ایدئولوژیک و پرخاشگری است و از برخی جهات به عنوان یک نیروی تثبیت کننده، دید. اما او دیدگاهی از منافع امریکاییها و استفاده از قدرت امریکا را داشت. با وجود این که سختگیر بود، اما قابل پیشبینی و منطقی بود و در مرزهای تاریخ دیپلماسی ایالات متحده قرار داشت.
با رفتن او، ترامپ ممکن راه گریز بیشتری برای مطرح کردن غرایز تند خود داشته باشد که به ندرت لافهای بزرگ (او) با عمل مطابقت میکند و دیپلماسی ایالات متحده احتمالاً نویسنده اصلی خود را حتی بیشتر از نزدیک انعکاس میدهد. این امر تاثیرگذارتر، کمتر استراتژیک و بیشتر برای ایجاد لحظات نمادین خواهد بود، مانند حرکت رییس جمهور به داخل کوریای شمالی با کیم جونگ اون.
جان گارامندی نماینده دمکرات با توجه به غرایز «رادیکال» بولتون از خروجش استقبال کرد، اما نسبت به بیثباتی آینده هشدار داد.
گارامندی عضو کمیته سرویس مسلح مجلس میگوید:« این رییس جمهور افکار خود را دارد، اغلب تعجب میکنیم چه چیزی دقیقاً در ذهن او است … هرج و مرج تمام روز است.»
مانند همه چیز در سیاست خارجی ترامپ، توضیح سیاسی برای آخرین طوفانی که کاخ سفید را لرزاند، وجود دارد.
دوره اول ترامپ، با آنکه به آسیب زدن متحدان ایالات متحده و ایجاد اختلال جهانی موفق شد تا حد زیادی از پیروزیهای بزرگ که این معاملهگر در سال ۲۰۱۶ وعده داده بود، محروم بماند.
با وجود استقبال ترامپ، کوریای شمالی در حال خلع سلاح هستهای نیست. ایران به ساخت بمب هستهای نزدیک میشود بعد از آنکه ترامپ از برجام خارج شد. چین سریع در حال پیشرفت است و روسیه پس از مداخله در انتخابات امریکا دوباره طغیان میکند.
رییس جمهور ترامپ در یک قلمرو خطرناک سیاسی قرار دارد. طبق نظرسنجی که سی ان ان انجام داده است، از هر ۱۰ امریکایی ۶ نفر گفتهاند ترامپ لیاقت دوباره انتخاب شدن را ندارد.
کولین کوهل مشاور سابق دولت اوباما میگوید:« این امر احتمالاً نشان میدهد که ترامپ ناامید است بتواند قبل از انتخابات ۲۰۲۰ توافقاتی را در مورد افغانستان، ایران و کوریای شمالی انجام دهد و بولتون را به عنوان سد راه میبیند.»
در آخرین مورد، بولتون با این ایده ترامپ مبنی بر آوردن طالبان تروریست به کمپ دیوید همزمان با سالگرد ۱۱ سپتمبر و انجام توافق با این گروه که نیروها را به خانه آورد، مخالفت کرد.
در حقیقت، خروج بولتون از پیروزی کوریای شمالی نمایندگی میکند. او در رابطه با روسیه نیز سد راه بود. به نظر میرسد ترامپ بولتون را در این قضیه که پس از سرنگونی پهباد امریکایی بر فراز خلیج عمان، او را در آستانه جنگ با ایران قرار داد، مقصر داند.
احتمالا بولتون نیز ساکت نخواهد ماند و اگر به کارنامه ۱۹ ماهه خود در کاخ سفید نگاهی بیندازد، میتواند برای مکتب سختگیرانه سیاست خارجی خود پیروزیهایی را ادعا کند. دولت ترامپ بازدید یک دادستان دادگاه بینالمللی کیفری را از ایالات متحده ممنوع کرد. ایالات متحده همچنان از شورای حقوق بشری سازمان ملل خارج شد و تحت نظارت بولتون امریکا از توافق هستهای با ایران خارج شد.
و احتمالاً مشاور سابق امنیت ملی موفق شد در اقدام نهایی خود توافق با طالبان را نابود کند، توافقی که منتقدین آن را بینی خمیری امریکا تلقی میکنند.
با خروج بولتون، به نظر میرسد رییس جمهور فعلی هیچ دکترینی جز شعار «اول امریکا» نداشته باشد و آن هم نتیجه سخنان مبارزات انتخاباتیش است که ریشه در عقیدهای مبنی بر این که سایر جهان امریکا را به طور دایم از بین میبرد، دارد.
برخورد شخصیتی بولتون با ترامپ همچنین نگاهی اجمالی به نحوه عملکرد این دولت را نشان میدهد.
او تازه ترین مقام رسمی سیاست خارجی است که از یک خط سرخ نامرئی برای ترامپ عبور میکند – ظاهراً آجندا و یک پایگاه قدرتی دارد که نسبت به دیدگاه رییس جمهور متمایز است.
منابعی از کاخ سفید میگویند که آنها معتقدند در مورد برنامههای ترامپ برای میزبانی طالبان در کمپ دیوید – که اکنون لغو شده – از سوی بولتون به مطبوعات معلومات درز میکرد.
اندکی پس از آنکه ترامپ بولتون را اخراج کرد – با توییتی – دو تن از مخالفان سابق وی، مایک پمپئو وزیر امور خارجه و استیون منوچین وزیر خزانهداری به سختی توانستند لبخندهای خود را پنهان کنند.
مایک پمپئو که از لحاظ ایدئولوژیک با بولتون چندان تفاوتی ندارد، اما از لحاظ کنترول کردن ترامپ خیلی فرق دارد، میگوید:« ما با رییس جمهور ایالات متحده خیلی نزدیک کار میکنیم. من فکر نمیکنم رهبری در جهان با این فرض باشد که وقتی کسی از بین ما خارج میشود، از لحاظ مادی سیاست خارجی رییس جمهور ترامپ تغییر میکند.»
اظهار نظر پمپئو واقعیت را منعکس کرد، اینکه بقیه جهان – متحدین امریکا و زیردستان ترامپ طی بیش از دو سال و نیم پر تحرک آموختهاند که سیاست خارجی امریکا از گذشته، دکترین یا هر دوره قابل پیشبینی پیروی نمیکند.
این همان چیزی است که ترامپ در هر لحظه میگوید و افرادی که برای او کار میکنند میتوانند یا با آن زندگی کنند یا خارج شوند.