چرا جدیت طالبان در روند صلح، مشکوک است
ترس از این که طالبان بتوانند از طریق ابزار نظامی به قدرت مطلق برگردند، حتی پس از عدم مداخله غرب، احتمالاً اغراقآمیز باشد. طالبان نتواستند در دهه ۱۹۹۰ تمام افغانستان را تسخیر کنند و مخالفان قبلی به مراتب، امروز مسلح و آماده هستند.
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
در ۲۹ فبروری، طالبان و ایالات متحده توافقنامهای را امضا کردند که ایالات متحده را متعهد به خروج نیروهایش طی ۱۴ ماه از افغانستان میکند در حالی که طالبان نیز متعهد به جلوگیری از استفاده شدن خاک افغانستان توسط گروههای تروریستی شدهاند. این توافق همچنان طالبان را ملزم به آغاز گفتوگوهای صلح با حکومت افغانستان و دیگر جناحهای سیاسی کرده است. تمایل این گروه برای سازش همچنان یک سؤال است، اما علاقه این گروه به اینکه آیا میتواند از طریق مذاکره به اهداف خود برسد، امری واقعی به نظر میرسد – حداقل، تا حدی که پیروزی نظامی مبهم و نامعلوم است.
آیا طالبان با حسن نیت گفتوگو میکنند؟
بسیاری مردم افغانستان با اشاره به ادامه خشونتها و سخنان پیروزی در جهاد از سوی این گروه، نسبت به اینکه طالبان در راهحل صلحآمیز برای این درگیری صادق باشند، ابراز نگرانی کردهاند. طالبان علاقۀ زیاد به گفتوگو با امریکا و طرف افغانستان نشان دادهاند. یکی از فرماندهان طالبان در ولایت قندهار گفته است: «ما از جنگ خسته شدهایم. کی از جنگ بیشترین آسیب را دیده است؟ البته، ما صلح میخواهیم».
با این حال، سئوال اساسی این است که آیا طالبان مایل به سازش در مورد موضوعات اساسی تقسیم قدرت، ساختار سیاسی آینده، حکومتداری و قوانین زندگی مردم افغانستان هستند یا خیر، هنوز نامعلوم است و فقط در گفتوگوهای میانافغانی که قرار است به زودی آغاز شود، به گونه واقعی آزمایش خواهد شد.
تا به حال، طالبان در بیانیههای خود در مورد این مسائل مبهم بودهاند. برخی اعضای آن به گروه بحران و دیگران گفته که بحثهای مربوطه به صورت جامع در میان این جنبش صورت نگرفته است. یکی از خطوط سرخ که به وضوح قابل شناسایی است، تمایل به حفظ انسجام است – حتی در صورت انتقال و تحول سیاسی. با این وجود، طیف گستردهای از دیدگاههای فردی، منطقهای و جناحی در داخل طالبان، ارزیابی اینکه چه سازشهایی ممکن تهدید به تقسیم این گروه باشد را دشوار میکند. برخی عناصران تند این گروه ممکن علاقه محدود به گفتوگوهای صلح داشته باشند، این صفوف نیز شامل بسیاری است که از جنگ خستهاند.
گرچه دفتر سیاسی این گروه در دوحه پیشرفتهایی در گفتوگوهای میانافغانی داشته، اما منتقدان نسبت به تعهدات این گروه پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان ابراز شک و تردید کردهاند، به خصوص پس از آنکه این گروه بعد از هفت روز کاهش خشونت، درگیری را علیه نیروهای امنیتی افغانستان فوراً از سر گرفت.
عدم مسیر واضح طالبان برای پیروزی نظامی
دلیل موجهی وجود دارد که آیا در پی خروج ایالات متحده، این گروه ممکن است بدون در نظر گرفتن وضعیت مذاکرات، به دنبال بدست آوردن قدرت باشد. اما همچنین دلایل مختلفی نیز وجود دارد که طالبان ممکن است گزینههای دیگر را ترجیح دهند.
نخست، ترس از این که طالبان بتوانند از طریق ابزار نظامی به قدرت مطلق برگردند، حتی پس از عدم مداخله غرب، احتمالاً اغراقآمیز باشد. طالبان نتواستند در دهه ۱۹۹۰ تمام افغانستان را تسخیر کنند و مخالفان قبلی به مراتب، امروز مسلح و آماده هستند. تلاش جدی طالبان برای گرفتن کابل یا دیگر شهرهای شمال با مقاومت شدیدی رو به رو خواهد شد.
دوم، دستکم شخصیتهای طالبان به نظر میرسد از این امر آگاه هستند. در گفتوگو با مقامات دیپلوماتیک و دیگر طرفها، طالبان نشان دادند که مسیر واضح برای پیروزی نظامی ندارند.
علاوه بر این، این گروه باید با جبهه دومی – علیه وابستههای داعش در شرق افغانستان – نیز باید بجنگند.
آیا طالبان همه چیزی را که میخواستند به دست آوردند؟
بیش از یک سال پیش، ایالات متحده به توالی ترجیح داده شده طالبان برای گفتوگو تن داد: بحثهای دوجانبه در مورد خروج نیروهای خارجی و سپس گفتوگوهای میانافغانی روی مسائل دیگر. منتقدین شماری از مسائل مبهم را در متن توافقنامه امریکا و طالبان یادآوری کرده و این دلایل را نشانه عدم حسن نیت این گروه میدانند. منتقدین سخت این توافقنامه میگویند که طالبان همه چیزی را که میخواستند دریافت میکنند، در حالی که برخی منتقدین دیگر به عدم توازن در شرایط این توافق اشاره کردهاند.
این امر حقیقت دارد که این توافقنامه ابهاماتی در مورد چالشهای کنونی دارد، به شمول شرایط تبادل زندانیان و عدم وضاحت در مورد این که آیا پس از ۱۴ ماه، نیروهای خارجی کاملاً افغانستان را ترک خواهد کرد یا خیر. با این حال، شرایط توافقنامه به ایالات متحده انعطافپذیری در مورد فشار بر طالبان و پیشبرد گفتوگوها داده است.
این رویکرد ابتدا مذاکره با ایالات متحده و گرفتن تضمین و سپس با مردم افغانستان، به طالبان درجۀ از مقبولیت بینالمللی، تقویت اهرم فشار در مرحله بعدی گفتوگو و نوید دستیابی به هدف استراتژیک را ارائه داده است. اما مشروعیت تازه این گروه با سنگاندازی در گفتوگوهای صلح و عدم تعهد به توافقنامه با ایالات متحده بعید به نظر میرسد.
آیا طالبان به تعهدات خود پایبند خواهند ماند؟
توافق طالبان با ایالات متحده این گروه را ملزم به اتخاذ اقدامات ضدتروریستی و نشستن برای گفتوگو با دولت افغانستان در مورد حل و فصل صلحآمیز میکند. بیانیههای عمومی این گروه نه تنها پیروزی در برابر اشغال خارجی را اعلام کرده، بلکه خواستار ادامه مبارزه برای برقراری «یک نظام اسلامی» در افغانستان شده است. ناظران خاطرنشان كردهاند كه اين گروه صريحاً القاعده را به همان شكل داعش نكوهش نکردند، گرچه توافق با امريكا آنها را مجبور به این کار نکرده است.
این اقدامات همراه با اظهارات متناقض از جانب مقامات امریکایی در مورد انتظارات شان، به ویژه در مورد میزان خشونتی که آنها از نظر شرایط توافق قابل تحمل میدانند، این گامها باعث نگرانی شده است که طالبان در حال دور زدن تعهدات خود در قبال ایالات متحده هستند، اما این گروه تاکنون به نظر نمیرسد متن موجود در توافقنامه میان طالبان و ایالات متحده را نقض كرده باشد. طالبان بر ادامه خشونتهای خود به عنوان اهرم فشار علیه دولت افغانستان پافشاری دارند. متأسفانه، همانطور که در بسیاری از روندهای صلح در سراسر جهان نیز اتفاق افتاده است، بعید است مذاکرات میان-افغانستان تحت آتشبس کامل آغاز و پیشرفت کند.
طالبان در مسیر مذاکره برای خاتمه دادن به جنگ افغانستان پایداری نشان دادهاند، حتی اگر بیشتر رفتارها و سخنان شان همچنان با ظن و تردید همراه است. با این حال، با آزمایش توانایی طالبان برای مذاکرات جدی، چیزی از دست نمیرود، بلکه با مهار خشونتها در مرگبارترین جنگ جهان، چیزهایی به دست خواهد آمد. نه طالبان و نه دولت افغانستان، خود را کاملاً برای مذاکرات آماده نکردهاند؛ هر دو طرف فاقد مواضع چانهزنی قابل توجه و یک نسخۀ مفصل برای یک افغانستان صلحآمیز هستند.