چرا سازمان “سی آی ای” تا این حد نگران حمله روسیه به اوکراین است؟
همان گونه که یک مقام سابق سیا پوتین را «استاد بیپروایی» و «جسارت» توصیف میکند پرسش آن است که چگونه میتوان جلو این «استاد بیپروا» را گرفت؟
سیا در ماه اکتوبر موضوع هولناکی را کشف کرد: روسیه در حال انتقال نیروهای خود به مرز اوکراین بود و برخلاف پیش رویهای پیشین در حال برنامه ریزی مخفیانه در مورد نحوه استفاده از این نیروها بود. هم چنین، سیا نگران است که نه تنها منطقه تحت درگیری در شرق اوکراین که توسط جدایی طلبان مورد حمایت روسیه اشغال شده درگیر منازعه شود بلکه نیروهای روس مناطق بسیار گستردهتری از اوکراین را درگیر جنگ کنند چنان چه در اپریل گذشته به این مناطق نزدیک شده بودند. زنگ خطر در سیا و سپس در سراسر نهادهای دولت امریکا به صدا درآمد.
گزارشهای مربوط به پیش روی نیروهای روس به سوی مرز اوکراین در بدترین زمان ممکن منتشر میشد. بایدن پس از نشست جون خود با ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه در ژنو به دنبال بهبود روابط با مسکو بود. به نظر میرسد روسها با گفتوگو درباره امنیت سایبری و ثبات استراتژیک قصد مشابهی داشتند. دولت بایدن نشان داده بود که از توافق دیپلماتیک نهایی در مورد اوکراین حمایت میکند توافقی که به پوتین امتیازات بیشتری که او خواستار آن بوده را ارائه میکرد.
تنش در ماه نوامبر افزایش یافت. ویلیام جی برنز رییس سیا در ابتدای ماه جاری به مسکو رفت تا به روسها هشدار دهد که تهاجم به اوکراین اقتصاد روسیه را نابود میکند و هرگونه امید آن کشور برای نزدیک شدن به غرب را از بین میبرد. با این وجود، به نظر میرسد پوتین گوش شنوایی نداشت. پیش روی روسها ادامه یافت و با لفاظیهای سرکشانه همراه شد.
با ورود بحران اوکراین به ماه دسمبر دولت بایدن هدفی را دنبال میکند که سیاستگذاران آن را «استراتژی دوگانه» مینامند. برای جلوگیری از تهاجم روسیه، آنتونی بلینکن وزیر خارجه امریکا روز چهارشنبه با متحدان امریکا در ناتو در لتونی دیدار خواهد داشت تا اطلاعات امریکا را با آنان به اشتراک بگذارد و در مورد برنامههای نظامی مشترک به منظور افزایش هزینه هرگونه تهاجم روسیه برای روسها بحث کند. همزمان کاخ سفید به گفتوگو در سطوح بالا با مسکو ادامه داده که میتواند به دیدار بایدن و پوتین به صورت مجازی یا حضوری تا پیش از پایان سال جاری منجر شود.
روسیه عقب نشینی نمیکند. آن کشور نزدیک به ۱۰۰ هزار نیروی نظامی در نزدیکی مرزهایش مستقر کرده و مقامهای دولتی انتظار دارند این تعداد به زودی افزایش یابد. علیرغم آن که ناتو برای موارد احتمالی برنامه ریزی میکند روسیه به اتحاد نظامی شکست ناپذیر خود با چین میبالد. پوتین از پیوند ابدی مسکو با کییف با همان شیوهای صحبت میکند که رهبران چین درباره اتحاد مجدد با تایوان سخن میگویند. پوتین در ماه جولای در مقالهای احساسی دلیل و توجیهی برای جنگ ارائه کرد و استدلال نمود که اوکراین و روسیه از یکدیگر جدایی ناپذیر هستند.
پوتین عاشق بازی ذهنی و جنگ روانی با غرب است. او فراز و فرود درگیری را کنترول میکند و نیروهایش را به مرز میفرستد سپس امریکا را متهم به تحریک کردن نموده و سرزنش میکند. ماموران پوتین شایعاتی را در مورد توطئه کودتا در کییف منتشر میکنند.
پوتین از ولودیمیر زلنسکی رییس جمهور اوکراین دعوت به امتیاز دادن میکند سپس زمانی که زلنسکی از رهبران اسرائیل و فرانسه برای بحث در این باره دعوت میکند پوتین او را ضعیف قلمداد میکند. یک افسر سابق سیا که آگاهی خوبی از مسائل اوکراین دارد میگوید: «پوتین ابتدا هدف را نرم میکند، آن دولت را خسته میکند و در نهایت حواس آن را پرت کرده و باعث پریشانیاش میشود».
احتمالاً بلینکن روز چهارشنبه به متحدان امریکا در ناتو هشدار میدهد که پوتین ممکن است در حال آمادهسازی ترفندی باشد که در آن به دروغ ادعا کند که نیروهای تحت حمایت روسیه توسط اوکراین مورد حمله قرار گرفتهاند و بهانهای برای اقدام نظامی پیدا کند. بلینکن ماه گذشته گفته بود که پوتین در زمان حمله به اوکراین در سال ۲۰۱۴ میلادی چنین ادعاهای نادرستی را مطرح کرد و آن را بخشی از کتاب «راهنمای بازی» او میداند.
پوتین میخواهد توسط امریکا جدی گرفته شود، اما فراتر از آن او خواهان جبران تحقیر روسیه پس از فروپاشی کمونیزم است. ویلیام بیتیلور سفیر سابق امریکا در اوکراین میگوید: «پوتین نگرش بدی نسبت به امریکا دارد و میخواهد به هر طریفی که شده انگ و برچسبی را به امریکا وارد کند.» تیلور میگوید به زلنسکی رییس جمهور در سال ۲۰۱۹ میلادی هشدار داده و به او گفته بود: «با پوتین درگیر نشود.»
تحرکات نیروهای روسیه که در اکتوبر آغاز شد نمونهای از اصرار و مقاومت حیله گرانه پوتین است. جان هربست سفیر سابق امریکا در اوکراین که اکنون پژوهشگر شورای اتلانتیک است میگوید این کار پنهانی و شب هنگام صورت گرفت. او استدلال میکند که علیرغم جسارت پوتین در اجرای طرح تازه و تا حدی پنهانکارانه بودن آن اقدامات او یک بلوف است.
بزرگترین مشکل پوتین ممکن است افکار عمومی در اوکراین و در روسیه باشد. به همان اندازه که پوتین از اتحاد معنوی کییف و مسکو سخن میگوید مردم در هر دو کشور خواستار درگیری نیستند. در نظرسنجیای در ماه آگست که توسط موسسه ملی دموکراتیک صورت گرفت مشخص شد که ۷۶ درصد از اوکراینیها خواستار یک دموکراسی کامل هستند. نکته جالب آن که احساسات در خارکف در نزدیکی مرز روسیه با کییف پایتخت اوکراین همخوانی داشت و ۸۲ درصد از اوکراینیها در پاسخ به سوالی درباره جدیترین تهدید برای کشورشان حمله نظامی احتمالی روسیه را عنوان کردند.
طبق گزارش مرکز لوادا در مسکو محبوبیت پوتین در روسیه در ماه اکتبر ۶۷ درصد بوده است. با این وجود، نظرسنجیای در ماه می که توسط آن مرکز صورت گرفت نشان میداد که درصد افرادی که خواستار دور ماندن از جنگ با اوکراین بودند با تعداد افرادی که خواستار مداخله روسیه در اوکراین بودند یکسان بوده است. تنها ۱۶ درصد از روسها فکر میکردند که جنگ اوکراین اقتدار پوتین را تقویت میکند و ۳۱ درصد گفته بودند این جنگ نارضایتی نسبت به عملکرد پوتین را به همراه خواهد داشت.
همان گونه که یک مقام سابق سیا پوتین را «استاد بیپروایی» و «جسارت» توصیف میکند پرسش آن است که چگونه میتوان جلو این «استاد بیپروا» را گرفت؟ یک راه آن است که با او صحبت کنیم همان طور که بایدن در نظر دارد این کار را انجام دهد و یک عقب نشینی آبرومندانه را به او پیشنهاد دهد. با این وجود، اگر این گزینه با شکست همراه شود و پوتین به اوکراین حمله کند امریکا و متحداناش این هفته در حال بحث خواهند بود که چگونه او را مجبور کنند تا بیشترین و سنگینترین هزینه ممکن را پرداخت کند.