چرا سفر بایدن به عربستان اشتباه است؟
انتظار این که سفرهای سطح بالای ایالات متحده یا فروش تسلیحات چند میلیارد دالری، کشورهای خاورمیانه را از چین یا روسیه دور نگه دارد، غیرواقعی است
زمانی که جو بایدن رییس جمهور امریکا دوره ریاست جمهوری خود را آغاز کرد به تغییر عادت ترامپ رییس جمهور قبلی در برخورد صمیمی با دیکتاتورها، از جمله محمد بن سلمان ولیعهد سعودی که رهبر واقعی عربستان سعودی به حساب میآید، بسیار مصمم بود. در فبروری ۲۰۲۱، بایدن مسئولیت قتل جمال خاشقچی روزنامهنگار سعودی را به محمد بن سلمان نسبت داد و گزارش اطلاعاتی محرمانه ایالات متحده را که مستقیماً این ترور را به او نسبت می داد، از حالت طبقه بندی خارج کرد. با این حال، بیش از یک سال بعد به نظر میرسد که رییس جمهور قصد دارد در اولین سفر خاورمیانهای دوره ریاست جمهوری خود به عربستان سعودی سفر کند. این موضوع برای کسانی که بایدن را یک قهرمان حقوق بشر تلقی میکردند، ناامیدی بزرگ است؛ پاداش به محمد بن سلمان با دست دادن و عکسبرداری در زمین چمن ولیعهد به منزله اعتراف به این موضوع است که مستبدان میتوانند با قتل، مخالفان خود را تا زمانی که جریان نفت را به دست دارند کنار بگذارند.
اما مشکل فقط این نیست که سفر ریاست جمهوری به ریاض آشکارا نشان دهنده سازش بر سر اصول است. مشکل اینجاست که احتمالاً بایدن در ازای این سفر، هیچ چیز معناداری کسب نخواهد کرد. کمک به کاهش قیمتهای داخلی نفت خوب خواهد بود، اما با توجه به بازار پر مخمصه نفت در بحبوحه جنگ اوکراین، مشخص نیست که سعودیها حتی اگر بخواهند می توانند کار زیادی انجام دهند یا خیر. از طرف دیگر به نظر نمیرسد که یک پیشرفت بزرگ در عادی سازی روابط اسراییل و عربستان نیز در راه باشد. همچنین انتظار اینکه این سفر بتواند روابط نزدیک سعودیها با چین و روسیه را به نفع امریکا برگردانند، نیز واقع بینانه به حساب نمیآید. اگر او به برنامههای خود برای دیدار از ریاض عمل کند، بایدن یک معامله بد خواهد داشت؛ معامله ای که یک سر آن صدمه تقریباً قطعی به شهرت ریاست جمهوری امریکا و سر دیگر آن احتمالا کسب پیروزیهای کوچک است. پس برنامه ریزی این دیدار از همان اول نباید صورت میگرفت
این سفر چه منافعی برای امریکا دارد؟ هزینه و فایده و این سفر برای مردم امریکا چیست؟
بخش اول سفر برنامه ریزی شده بایدن که قرار است به خاورمیانه برود کمتر جنجال برانگیز است: هر رییس جمهور امریکا به خاورمیانه میرود و تصور اینکه بایدن دعوت نفتالی بنت نخست وزیر اسراییل برای دیدار از نزدیکترین متحد منطقه ای ایالات متحده را رد کند، دشوار است. اگر چه این سفر در حال حاضر نیز ایده آل به نظر نمی رسد چرا که پس از ماهها خشونت فزاینده بین اسراییلیها و فلسطینیها، از جمله قتل شیرین ابوعاقله روزنامه نگار فلسطینی-امریکایی، در ماه می. احساسات شدید ناشی از تنفر به اوج خود رسیده است. اگر بایدن به شواهد فزاینده مبنی بر اینکه نیروهای دفاعی اسراییل مسئول این قتل هستند تکیه کند و اسراییل را برای پاسخگویی تحت فشار قرار ندهد در این صورت است که سفر او به جای آرام کردن تنشها، می تواند به شعله ور تر کردن اوضاع نیز منجر شود. اسراییل احتمالاً انتظار دارد که اولین سفر بایدن به عنوان رییس جمهور نشان دهنده تعهد صریح به حفظ امنیت آن باشد و توجه را از نارضایتی فلسطینی ها به چالش های ناشی از ایران معطوف کند. بعید است که بی طرفی بایدن در این میان کسی را راضی کند.
اشتباه واقعی اما با افزودن عربستان سعودی به برنامه سفر بایدن رقم خورد. با توجه به افزایش قیمت نفت ناشی از جنگ در اوکراین، افزایش تولید نفت مطمئناً در صدر فهرست آرزوهای بایدن برای سفر قرار دارد. در ایالات متحده، قیمت هر گیلن تیل در هفته اول جون به رکورد ۴.۶۷ دالر رسید.
بنابراین، زمانی که در ۲ جون، اوپک و متحدانش، موسوم به اوپک پلاس اعلام کردند که تولید نفت خود را در ماه های جولای و اگست افزایش خواهند داد، یک اتفاق خوشایند بود. البته این هم مشخص نیست که آیا این تصمیم بیش از تأثیر متوسطی که بر قیمتها در پمپ بنزین در ایالات متحده می تواند بگذارد داشته باشد یا خیر و یا اینکه بایدن میتواند امتیازات بیشتری بدهد که به نفع امریکاییها باشد.
سعودیها و سایر اعضای اوپک پلاس در نهایت منافع خود را هنگام بررسی افزایش تولید نفت در آینده در ذهن خواهند داشت از جمله انگیزه های خودشان فارغ از فشار امریکا برای جلوگیری از کاهش تقاضای جهانی برای نفت. افزون بر این، سعودیها به احتمال زیاد روسیه را که ریاست مشترک گروه اوپک پلاس را برعهده دارد در پاسخ به فشارهای امریکا کنار نمیگذارند. خود سعودی ها از افزایش قیمت نفت سود قابل توجهی به دست آورده اند. در سه ماهه اول سال جاری، شرکت نفت دولتی آرامکو عربستان، افزایش ۸۲ درصدی سود نسبت به سال گذشته این شرکت را گزارش کرد و سود خالص سه ماهه آن از ۲۲ میلیارد دالر به ۴۰ میلیارد دالر افزایش یافت. سعودیها همچنین به صراحت اعلام کرده اند که علت بالا رفتن قیمت نفت به دلیل عواملی غیر از سهم خود در عرضه مانند سرمایه گذاری ناکافی در ظرفیت پالایش است و علاقه ای به عرضه بسیار بیشتر ندارند. یک شاهزاده سعودی در ماه می به حضار در اجلاس داووس گفت: «پادشاهی آنچه را که می توانست انجام داده است».
با توجه به این واقعیت، بایدن نمی تواند انتظار داشته باشد که سفر به ریاض باعث کاهش عرضه بسیار بیشتر نفت شود. همچنین این امکان وجود دارد که سعودیها، پس از سفر رییس جمهور امریکا، یا پس از تابستان مسیر خود را معکوس کنند و یا زمانی که ایالات متحده تقاضای عرضه اضافی در صورت عدم کاهش قیمتها را دارد بگویند که نمی توانند بیشتر از مقدار فعلی تولید داشته باشند. افزون بر این بعید به نظر می رسد که ولیعهد سعودی به بایدن لطفی بکند، به خصوص وقتی می بیند که حزب جمهوری خواه دوست عربستان سعودی احتمالاً سال آینده ریاست کانگرس را بر عهده می گیرد و شاید حتی بزرگترین متحد سیاسی او یعنی دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۴ دوباره رییس جمهور شود.
همچنین مشخص نیست که توقف در ریاض به عادی سازی روابط اسراییل و عربستان کمک زیادی کند. درست است، بن سلمان مشتاق روابط بهتر با اسراییل است و از توافقنامه ابراهیم، توافقنامه های عادی سازی بین اسراییل و امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان که در دوران دولت ترامپ با میانجی گری او حاصل شد، حمایت میکند. اما مسئله فلسطین هنوز حتی بن سلمان را محدود میکند و قتل اخیر ابوعاقله روزنامه نگار فلسطینی-امریکایی، تنها هزینه های ارتباط با اسراییل را افزایش می دهد. آرمان فلسطین هنوز در میان افکار عمومی عرب جاری است و موضع رسمی عربستان در راستای طرح صلح عربی در سال ۲۰۰۲، همچنان عادی سازی با اسراییل را مشروط به ایجاد یک کشور فلسطینی میکند.
با این حال دولت بایدن ممکن است کسب کوچکترین امتیاز از بن سلمان را به عنوان یک پیروزی در سیاست خارجی مطرح کند. طبق گزارشهای منتشر شده در مطبوعات اسراییل، بایدن در آستانه اعلام موافقت عربستان با صدور مجوز پرواز به خطوط هوایی اسراییل بر فراز حریم هوایی این کشور است که اسراییلی ها از طریق آن گامی در جهت عادی سازی روابط با عربستان بردارند. اما از منظر منافع ایالات متحده، چنین توافق حقیری به سختی میتواند سفر ریاست جمهوری را توجیه کند چرا که اعتبار رییس جمهور امریکا را که مدعی است حقوق بشر را در راس سیاست خارجی ایالات متحده قرار داده است به خطر می اندازد. در واقع، سفر رییس جمهور به ریاض در زمان فعلی حتی با توجیه تسهیل عادی سازی کامل روابط میان اسراییل و عربستان نیز ضرورت ندارد چه رسد به گامی کوچکتر مانند توافق بر سر حریم هوایی. این سیاست(عادی سازی) میتواند برای دیگر کشورهای عربی جذاب باشد زیرا انجام این کار منافع امنیتی و اقتصادی برای آنها به همراه دارد اما برای عربستان جذابیتی ندارد. دولت بایدن نیازی به ادامه رویهای که در دوران دولت ترامپ برای مهیج کردن این توافقات با گرفتن امتیازاتی مانند فروش تسلیحات یا سفر زودهنگام به این کشور آغاز شده بود ندارد.
برخی به ضرورت رقابت میان قدرت های بزرگ برای توجیه سفر بایدن به ریاض اشاره می کنند. گفته می شود بایدن به این نیت که سعودی ها را در کنار امریکا و خارج از مدار چین و روسیه نگه دارد به عربستان می رود. اما با توجه به روابطی که طی سالهای اخیر ایجاد کرده اند، انتظار این که سفرهای سطح بالای ایالات متحده یا فروش تسلیحات چند میلیارد دالری، کشورهای خاورمیانه را از چین یا روسیه دور نگه دارد، غیرواقعی است. چین به گسترش سرمایه گذاری های اقتصادی و تجاری خود با منطقه ادامه میدهد زیرا خاورمیانه را به عنوان یک بخش کلیدی در طرح کمربند و جاده خود می بیند. در همین حال، مداخلات نظامی روسیه به ویژه در سوریه، به این کشور جایگاهی منطقه ای داده است که حتی با وجود فشارهای فزاینده ناشی از جنگ پرهزینه اش در اوکراین، خنثی کردن آن دشوار خواهد بود. شرکای ایالات متحده در منطقه همچنان تمایلی به موضع گیری علیه روسیه و پیوستن به تحریم های بین المللی در پاسخ به تهاجم گستاخانه این کشور به اوکراین ندارند. پوشش(خنثی سازی) خطر روند غالب در خاورمیانه امروزی است. به احتمال زیاد یک سفر صرف رییس جمهور نمی تواند آن را تغییر دهد.