چرا طالبان از دور دوم مذاکرات میانافغانی فرار میکنند
عامل اصلی عدم حضور هیئت طالبان در دوحه، آغاز تکاپوی آنان برای نجات توافقنامه ۲۹ فبروری است؛ زیرا این گروه میاندیشد که اگر توافق مذکور باطل شود، تمام رشتههای آنان پنبه میشود. این مسئله با توجه به روند رویدادهای منطقه و جهان و همچنان امریکا خیلی دور از ذهن نیز نیست
ظاهر شکوهمند- خبرگزاری دید
قرار بود دور دوم مذاکرات میانافغانی بین نمایندگان گروه طالبان و دولت جمهوری اسلامی افغانستان به تاریخ ۱۶جدی پس از یک دوره توقف ۲۰ روزه آغاز شود، ولی اکنون از آن موعد تقریباً چهل و پنج روز گذشته و گروه طالبان در پشت میز مذاکره حاضر نشده است. دلایل و عوامل این پرهیز و فرار چیست؟ چرا طالبان یکباره میل خودشان را به مذاکره از دست دادند و چرا درحالی که هیئت مذاکراتی دولت افغانستان در دوحه حاضر است، هیئت این گروه در تور سیاحتی کشورهای منطقه مصروف شد؟
تلاش میکنیم در این مطلب برای این پرسشها پاسخی درخور ارائه کنیم، اما آنچه مسلم است این که دال مرکزی حضور طالبان در مذاکرات میانافغانی که توافقنامه دوحه بود، اکنون در حال پر پر شدن است و اوراق آن را همانند آرزوی طالبان برای رسیدن به قدرت مطلق در افغانستان بادهای تند حوادث و رویدادها با خود میبرد.
بازنگری توافقنامه دوحه:
عامل اصلی عدم حضور هیئت طالبان در دوحه، آغاز تکاپوی آنان برای نجات توافقنامه ۲۹ فبروری است؛ زیرا این گروه میاندیشد که اگر توافق مذکور باطل شود، تمام رشتههای آنان پنبه میشود. این مسئله با توجه به روند رویدادهای منطقه و جهان و همچنان امریکا خیلی دور از ذهن نیز نیست؛ چرا که دولت بایدن در نخستین روزهای تشکیل، گفت که توافقنامه دوحه را بازنگری میکند.
خلیلزاد:
مسئله مهم دیگر، تعیین معاون برای زلمی خلیلزاد از سوی کاخ سفید است. خلیلزاد در دو سال گذشته هرچه توانست و خواست به سود طالبان انجام داد، اما اکنون پل ارتباطی مایل به گروه طالبان، میان این گروه و کاخ سفید، استقلالیت گذشته را ندارد و در چنبره فرد مورد اعتماد بایدن است.
تصمیم ناتو برای ماندن در افغانستان تا زمان مناسب:
این عامل نیز در فرار طالبان از مذاکرات موثر است. ناتو تصمیم گرفته که تا زمان مناسب که طالبان عملاً تعهد به صلح و قطع رابطه خود را با گروههایی مثل القاعده و داعش و شبکه حقانی نشان ندهند، در افغانستان حضور داشته باشد. پس گروه طالبان باز هم به بنبست خورده و برنامهریزیاش برای تصاحب قدرت ویران شده است.
ابهام در مواضع پاکستان:
روز گذشته اکسپرس تریبون رسانه پاکستانی نوشت که اسلامآباد نه خواستار حاکمیت مطلق طالبان است و نه تسلیمی کامل این گروه. این سیاست پاکستان به نحوی سران طالبان را در ابهام و گمراهی قرار داده است. زیرا گروه طالبان پاکستان را یگانه حامی بدون قید و شرط خویش میپندارد و توقع ندارد که اسلامآباد چنین مبهم دیپلماسی کند.
عدم حمایت کشورهای منطقه از مواضع طالبان:
تور اخیر سفر هیئت طالبان به ایران، روسیه و ترکمنستان، در واقع عکس آنچیزی بود که این گروه تصور میکرد. نه تهران و نه روسیه و نه ترکمنستان از مواضع هیئت طالبان در خصوص ساختار قدرت در افغانستان عملاً حمایت نکردند، بلکه برعکس؛ بر حمایت از دولت مشروع افغانستان تاکید نمودند.
مقاومت دولت افغانستان علیه فشارهای نظامی و سیاسی طالبان:
در چند ماه اخیر، گروه طالبان همزمان با دیپلماسی در دوحه، فشار مضاعف نظامی و سیاسی را علیه کابل اعمال کرد. این گروه در کنار مذاکره، به شکل بیرحمانهای بر ترور و انفجار و تهاجم و انتحار دست زد و با سفر به کشورهای همسایه، از نگاه سیاسی کابل را زیر فشار گرفت، ولی دولت افغانستان به خوبی ایستادگی کرد و خم نشد.
گروه طالبان نا امید از توافق با امریکا، بدون دستاورد در منطقه و حتا پاکستان و مواجه با تنفر و انزجار فورانی در میان ملت، میل و اشتهایی برای مذاکره ندارد؛ زیرا همانگونه که مشاور امنیت ملی گفت که طالبان به صلح باور ندارند و فقط قدرت مطلق میخواهند، هیئت طالبان به اهداف خود در دور اول مذاکرات نرسید و ادامه مذاکرات را بدون حمایت ایالات متحده از توافقنامه ۲۹ فبروری، شکست مطلق خویش میپندارد و تا زمانی که بتواند، از آن دوری خواهد کرد.