آخرین اخبارافغانستانتحلیلروند صلحسیاستصلح

چرا طالبان جنگ را گسترش داده‌اند؟

طالبان می‌خواهند با گسترش جنگ و تصرف شهرها از مظاهر تمدن و مردم سالاری و ترقی و توسعه انتقام بگیرند و خوانش خود را از مذهب پیاده کنند. خوانشی که در دهه هفتاد از قتل عام در بامیان و پروان و مزار تا نابودی بودا را رقم زد

دقیقاً در زمانی که نیروهای خارجی در حال خروج هستند، وضعیت کشور شدیداً حساس است و نیاز می‌رفت که سطح خشونت‌ها برای گفت‌وگوهای صلح میان‌افغانی و ایجاد اعتماد میان طرفین منازعه کاهش بیابد، گروه طالبان به صورت بی‌سابقه به دامنه جنگ در تمام کشور افزوده‌ است.
در چند هفته اخیر، حملات تهاجمی طالبان بالای ولسوالی‌های برکه و بغلان کهنه در بغلان، جلریز در میدان وردک، دولت‌آباد در لغمان، شش ولسوالی بدخشان، ارغستان بدخشان، شیدند هرات المار فاریاب و ده‌ها ولسوالی و روستای دیگر در سراسر کشور افزایش یافته و حتا منجر به سقوط ولسوالی‌ها شده است.
امروز نیز از ولسوالی آقچه در شبرغان خبر رسید که این ولسوالی محاصره است و راه مواصلاتی مزار- شبرغان نیز مسدود شده است.
با توجه به وضعیت جاری در کشور و بازی پشت میز در دوحه به نظر می‌رسد که طالبان به هر قیمتی برنامه دارند که با افزایش جنگ دو بازی خطرناک را به پیش ببرد.
نخست، انتقام:
گروه طالبان در ماهیت و ماهوی تغییر نکرده و در پی اعمال همان نسخه افراطی و خشن از اسلام در جامعه است؛ همان نسخه‌ای که شیعیان را کافر می‌پندارد و شهرنشینان متمدن را مرتد و در خوش‌بینانه ترین حالت، گمراه دانسته و با جبر و زور می‌خواهد که آنان را در صراط مستقیم بیاورد. این نسخه مذهبی تند و تیز، خلاف هرنوع خرده فرهنگ و فرهنگ منبعث از تاریخ پیش از اسلام یا عرف و عنعنه بوده و آن را مردود می‌شمارد. بنا بر این نسخه، شنیدن موسیقی، حضور زنان در اجتماع، تراشیدن ریش و پوشیدن لباس غیر سنتی حرام بوده و مردم شهرها مرتکب این چنین گناهان کبیره شده‌اند. بناءً طالبان می‌خواهند با گسترش جنگ و تصرف شهرها از مظاهر تمدن و مردم سالاری و ترقی و توسعه انتقام بگیرند و خوانش خود را از مذهب پیاده کنند. خوانشی که در دهه هفتاد از قتل عام در بامیان و پروان و مزار تا نابودی بودا را رقم زد. این گروه در پی زدودن تغییرات است و از زمان انتقام خواهد گرفت.
دوم، بی باوری به صلح:
گروه طالبان به صلح و آشتی اصلاً باور ندارد. این حرف ممکن به صدور فتوایی مطلق شبیه باشد، اما چیزی است که از کارنامه و تصمیمات گروه طالبان در دست کم دو سه سال اخیر بر می‌آید. گروه طالبان تعریف خاصی از صلح دارد و آن هم انحصار قدرت، و اعمال قوانین امارتی و خاموشی مطلق مردم است؛ چنانچه در دهه هفتاد تجربه شد که این گروه خاموشی مرگبار مردم را امنیت می‌نامید و گرسنگی را صلح.
این مدعای بی‌پشتوانه نیست، بلکه مبتنی بر شواهد و اقوال دست اولی است که از دوحه بر می‌آید و در میدان‌های جنگ مشاهده می‌شود.
اخیراً حفیظ منصور یک عضو هیئت مذاکره کننده دولت افغانستان در یک برنامه تلویزیونی گفت که گروه طالبان هیچ تغییر نکرده و همان گروهی است که در بیست سال قبل بود. منصور گفت که طالبان باشندگان شهرها را از یک سر مرتد دانسته و همکار کافران می‌دانند. او افزود که در نظر طالبان فرقی میان ملایی که در شهر زندگی می‌کند با کارمند دولت نیست.
بنابر این موارد و یک مورد مهم دیگر که همانا غرور و مشروعیت نامیمونی است که امریکایی‌ها به این گروه داد، طالبان به کمتر از تصاحب کل قدرت و مطیع ساختن تمام مردم برای پذیرفتن نسخه طالبانی حکومت و اسلام رضایت نخواهند داد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا