چرا طالبان نباید چانس صلح و مصالحه را سبوتاژ کنند
اگر روند صلح تخریب گردد، تمام طرفها از آن متأثر میشود. اما اشتباه نکنید، طالبان چیزهای زیادی را از دست خواهند داد و بیشترین هزینه را پرداخت خواهند کرد.
مذاکرات صلح بین دولت افغانستان و طالبان، بهترین فرصت برای این گروه است تا خشونت را کنار گذاشته و روابط با سازمانهای تروریستی را قطع کند. سرانجام، طالبان میتوانند خود را از نفوذ مخرب پاکستان برهانند و اختلافات سیاسی را با حکومت افغانستان به طور مسالمتآمیز حل و فصل کنند. این امر همچنین ممکن چانس ادغام مجدد آنها را به گونه احترامآمیز در جامعه افزایش دهد.
با این حال، طالبان باید بدانند که هر گونه محاسبه غلط ناشی از تکبر و اعتماد به نفس بیش از حد یا تفسیر غلط از خواست مردم افغانستان برای صلح و تقاضای جامعه جهانی برای ختم دههها جنگ به عنوان نشانه ضعف و شکست، میتواند به چند دلیل اشتباه مهلک این گروه باشد.
طالبان نمیتوانند بر حکومت غلبه کنند
با نگاهی به عملکرد نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان و تحول سریع تواناییهای آنها طی چند سال گذشته، به راحتی میتوان گفت که غلبه بر دولت افغانستان غیرممکن است.
نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان در ماه دسمبر سال ۲۰۱۴ زمانی که ماموریت نظامی ایتلاف بینالمللی به رهبری ایالات متحده به گونه رسمی خاتمه یافت، مسئولیت کامل امنیتی را بر عهده گرفتند. از آن زمان به بعد، نیروهای امنیتی این کشور برنامههای طالبان برای گرفتن کنترول مرکز یک ولایت را شکست دادند و از محاسبات آنها برای انتقال رهبری مراکز آموزشی از پاکستان به افغانستان جلوگیری کردند.
طالبان به رغم تلاشهای بیسابقه خود، نتوانستند کدام دستاورد استراتژیک کسب کنند. نیروهای امنیتی افغانستان به سرعت و با تهاجم حملات طالبان را مهار کرده و اجازه تکرار آن را ندادند.
از این گذشته، نیروهای امنیتی همچنان برخی قرارگاههای دیرینۀ طالبان را آزاد و تسخیر کردند. علاوه بر این، حمایت ملی و بینالمللی از نیروهای امنیتی افغانستان و توافقات دوجانبه و چند جانبه امنیتی و استراتژیک این کشور با بازیگران منطقهای و بینالمللی، هر گونه شکست گفتوگوهای صلح به معنای آیندۀ بسیار نامطمئن برای طالبان خواهد بود.
ایجاد دوباره «امارت اسلامی» غیرواقعی و ناممکن است
مردم افغانستان «امارت اسلامی» را نمیخواهند و از آن حمایت نمیکنند. جامعه جهانی نیز آن را به رسمیت نمیشناسد.
در جبهه داخلی، برقراری دوباره امارت اسلامی ناممکن است، زیرا اکثریت مردم افغانستان – بیش از ۸۰ درصد – هیچ گونه همدلی با طالبان و هدف آنها ندارد.
در سالهای اخیر، مردم عادی این کشور که از حضور و وحشیگری طالبان خسته شدهاند، سلاح به دست گرفته و آنها را از محلههای خود بیرون راندند. برای این مردم، ساختار سیاسی فعلی و حکومت افغانستان به رغم تمام کمبودیهایش از آزادی بیان، حقوق بشر و زنان، قانون اساسی کثرتگرا، نهادهای دموکراتیک و دیگر آزادیهای مدنی نمایندگی میکند.
در جبهه خارجی، بازیگران اصلی بینالمللی و همچنین منطقهای، قبلاً مخالفت خود را با احیای امارت اسلامی طالبان در افغانستان ابراز داشتهاند. درست پس از امضای توافقنامه صلح با طالبان، دولت ترامپ با روسیه بیانیهای مشترکی را صادر کردند که تأکید دارد «احیای» امارت اسلامی را در افغانستان نمیپذیرند. تردید اتحادیه اروپا نسبت به این گروه و مخالفت هند با روابط طالبان و پاکستان کاملاً آشکار است. ایران نیز گفته نمیخواهد طالبان بر آینده افغانستان مسلط شود. حتی چین، دوست دیرینه پاکستان، بر لزوم مصالحه تأکید میکند میخواهد طالبان با دولت همکاری کنند.
جامعه جهانی به هیچ وجه افغانستان را ترک نمیکند
روند صلح فعلی بدین معنی نیست که ایالات متحده و جامعه جهانی به هر قیمتی به افغانستان پشت میکند و این کشور را نادیده میگیرد.
توافقنامه صلح امریکا و طالبان متشکل از چهار بخش است و این چهار بخش با هم مرتبط هستند؛ این یعنی شکست یک بخش میتواند کل روند را تخریب کند. اگر این روند ناکام شود، تهدید امنیت بینالملل از ناحیه افغانستان همچنان ادامه خواهد یافت.
تحت چنین شرایطی، بعید به نظر میرسد ایالات متحده و متحدانش همه با هم افغانستان را ترک کنند. آنها باید با این موضوع کنار بیایند. یک گزینه حفظ وضعیت موجود است که لزوماً به معنای حفظ حضور فعلی نیست.
اگر روند صلح تخریب گردد، تمام طرفها از آن متأثر میشود. اما اشتباه نکنید، طالبان چیزهای زیادی را از دست خواهند داد و بیشترین هزینه را پرداخت خواهند کرد.