چرا لویه جرگه برگزار شده نمیتواند؟
وضعیت سیاسی کشور در این اواخر به گونهای توسعه یافته است که سردرگمی سیاسی و قطبهای مخالف هم از شاخصههای اصلی آن به شمار میرود.
ملک ستیز تحلیلگر و اگاه امور سیاسی چند مسئله را به عنوان دلایل عدم برگزاری انتخابات مطرح کرده است:
۱- ساختاری
لویه جرگه نهاد ساختارمند نیست. این جرگه بنابر «وضعیت» شکل میگیرد. تجارب جهانی نشان میدهد، نهادهایی که بر بنیاد وضعیت ویژه شکل میگیرند، نمیتوانند بار مشروعیت، مقبولیت و حلکننده داشته باشند. ساختارهایی که لویهجرگه را میسازند توسط قدرت مشخص میشوند.
۲- مفهومی
معمولاً «وضعیت اضطراری» که مسبب تدویر لویه جرگه است، توسط دولت تفسیر و تعریف میشود. این روش نمایانگر تحمیل اندیشهها و نیازهای حاکمیت زیرنام اراده جمعی بر مردم است. این در حالیاست که مردم هیچ نقش در این تصامیم ندارد.
۳- مطلقگرایی
لویه جرگه برخلاف نامش در گرو فرهنگ «فردگرایانه» به اصطلاح «رهبران» دایر میشود. اراده جمعی که بتواند با سازوکار های شفافیت، حسابدهی و دموکراسی همراه باشد در لویه جرگه مستولی نیست. از اینرو، فرهنگ مطلقگرایی زیر نام جرگه، مردم را در خدمت حاکمیت قرار میهد.
۴- فرهنگی
لویه جرگه یک روش پوسیده و فرسوده است که با فرهنگ تنفذگرایی و ذاتگرایی همراه است. این فرهنگ سبب میشود که ارزشهایی چون کثرتگرایی، آزادی بیان، آزادی عقیده و آزادی حقوقی زنان را قربانی خود سازد.
۵- ایدیالوژیک
لویهجرگهها به آسانی ابزاری برای ایدیالوژیها میشوند. گرایشهای تندروانه زمینهمییابند تا بر اراده مردم و قدرت سیاسی حاکمیت کنند.
ملک ستیز آگاه امور سیاسی