چرا مشاوران غنی مثل مشاوران ترامپ نیستند؟
هنوز یک ماه از عمر کاری دولت ترامپ نگذشته بود که جنرال «مایکل فلین» مشاور امنیت ملی رییس جمهور ترامپ به خاطر گمراه کردن «مایک پنس» معاون رییسجمهور، در رابطه با تماسهایش با سفیر روسیه، استعفا داده بود.
حدود ۴ ماه از استعفای «فلین» نگذشته بود که «مایک دابکی»، مدیر ارتباطات کاخ سفید از سمت خویش کنارهگیری کرد. او فقط سه ماه در این سمت باقی مانده بود و پیش از اینکه به مدیریت ارتباطات کاخ سفید برسد، ترامپ از او به عنوان یکی از «استراتژیستهای با تجربه» حزب جمهوریخواه یاد کرده بود. هدف از انتصاب او بازسازی و بهبود ارتباطات رسانهای کاخ سفید عنوان شده بود.
متعاقب آن در آخرسرطان ۱۳۹۶، «شان اسپایر» سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید از سمت خود استعفا کرد. وی، دلیل استعفای خود را اختلاف نظر درباره ترکیب تیم ارتباطات دونالد ترامپ عنوان کرده و گفته بود که با انتخاب «آنتونی اسکاراموچی» به عنوان مدیر ارتباطات رییس جمهورکه بعد از «مایک دابکی» به این سمت گماشته شده مخالف بوده است.
استعفای دستهجمعی اعضای کمیته هنر و انسانیت کاخسفید در ماه اسد ۱۳۹۶ در واکنش به موضعگیری دونالد ترامپ به وقایع «شارلوتزویل» بود که در همین ماه اتفاق افتاده بود. در این واقعه، عدهای از «سفیدپوستان ملیگرا» یا «برترپندارهایسفید» با عدهای از نئونازیها، راهپیمایی ای را در «شارلوتزویل» ویرجینیا، راه انداخته بودند و عدهای هم به عنوان مخالف، در صدد برهم زدن تجمع آنها دست به کار شده بودند که در جریان آن درگیری، سه نفر کشته و ۳۵ نفر زخمی شدند.
اعضای کمیته هنر و انسانیت، در استعفا نامه تندی که خطاب به رییسجمهور امریکا نوشته بودند یادآوری کرده بودندکه : «ارزشهای شما با ارزشهای امریکا یکی نیستند، برتریطلبی و تبعیض جایی در میان ارزشهای امریکایی ندارد. … از شما میخواهیم که استعفا دهید»…
در قسمتی از نامه آنها آمده است که «ما نمیتوانیم مثل مشاوران شما در بخش غربی کاخسفید گوشهای بنیشینیم و حرفی علیه صحبتها و اقدامات شما نزنیم. لطفا استعفای ما را بپذیرید.»
بعد از استعفای دستهجمعی اعضای کمیته هنر و انسانیت، عدهای از مشاوران امنیت سایبری ترامپ هم به طور دستهجمعی استعفا دادند. آنها در دوران ریاست جمهوری اوباما به این سمت منصوب شده بودند. اکنون از مجموع ۲۸ مشاور امنیت سایبری، ۸ نفر از آنها استعفا داده اند.
وظیفه این افراد، ارائه مشاوره هایی به وزارت امنیت داخلی امریکا در مورد موضوعات مربوط به امنیت ملی ایالات متحده امریکاست. یکی از دلایل استعفای این مشاوران، واقعات شهر شارلوتزویل ذکر شده است.
همزمان با استعفای اعضای کمیته هنر و انسانیت، «کارل یاکان» سرمایه گذار ثروتمند امریکا اعلام کرد از سمت خود به عنوان مشاور ویژه دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا در امور تنظیم و نظارت بر مقررات کناره گیری میکند.
او در ماه دسامبر به عنوان مشاور ویژه تنظیم و نظارت بر مقررات در کاخ سفید انتخاب شده بود. وظیفه او رهایی از دست قوانینی که مشاغل را از بین می برند و رشد اقتصادی را متوقف میکنند، بود.
در اوایل ماه سنبله، مشاورعلمی رییسجمهور امریکا در اعتراض به حمایت تلویحی وی از خشونتهای گروههای نژادپرست که در «شارلوتزویل» اتفاق افتاده بود، از سمتش استعفا کرد.
استعفای «دانیل کامن»، مشاور علمی دونالدترامپ نیز متاثر از رخدادهای اخیر است که این استاد دانشگاه «برکلی» در نامهای که برای ترامپ ارسال کرده بود، دلیل استعفایش را موضعگیریهای رییسجمهور بعد از خشونتهای نژادپرستانه در شهر «شارلوتزویل» اعلام کرده است.
دراین نامه تذکر داده است که: «تصمیم من برای استعفا، به دلیل حملات شما به ارزشهای بنیادین ایالات متحده است.»
استعفای «سباستین گورکا»، مشاور ضد تروریزم در دولت ترامپ، شاید آخرین استعفای مقامهای بلندپایه کاخ سفید نباشد؛ اما ظاهراً آخرین مورد از موارد استعفای شخصیتهای طراز اول کاخ سفید است.
«سباستین گورکا» که از مشاوران دونالد ترامپ در امور ضد تروریزم بود، در ماه سنبله سال روان، از مقام خود در کاخ سفید استعفا کرد.
وی با نوشتن نامهای به دونالد ترامپ گفته است: «با توجه به وقایع اخیر، برای من روشن شده است نیروهایی که هیچ اعتقادی به وعده های خود ندارند، در کاخ سفید بر اریکه قدرت تکیه زدهاند. بنابراین، آقای رییسجمهور، بهترین و موثرترین کاری که من میتوانم برای شما انجام دهم، این است که در خارج از کاخ سفید از شما حمایت کنم.»
به گفته روزنامه یواسای تودی (USA Today)، تصمیم گورکا به استعفا، بهدنبال اعلام اعزام نیروهای امریکایی به افغانستان صورت گرفته است؛ زیرا او و جناح هوادار او در کاخ سفید، مخالف اعزام نیروهای بیشتر به افغانستان بوده است.
با توجه به جزئیات استعفای مشاوران ترامپ، به این نتیجه میرسیم که اکثر مشاوران ترامپ به میل خود استعفا داده و مبنای استعفای آنان هم اعتراض به سیاستهای ترامپ در قبال مسایل جاری، مخصوصاً سیاست حمایت از نژادپرستان، در کشورشان بوده است.
در افغانستان وضعیت مشاورت از نوع دیگر است و مشاوران هم از جنس دیگر! رییسجمهور و رییس اجرائیه صدها مشاور دارند که نام بسیاری از آنان را هم کسی نمیداند و شاید، خود رییسجمهور و رییس اجرائیه هم، آنان را ماهها و سالها ملاقات نکنند؛ اما اینقدر میدانیم که آنان تافتههای جدابافتهای هستند که معاشهای بسیار زیادی دارند؛ تا حدی که سقف معاش آنان به ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار افغانی در یک ماه هم، میرسد. مطمئناً اکثر آنان، حضور فیزیکی ندارند. به تعبیری، آنها نامرئی اند. غنی و عبدالله از هر طیف و طبقه جامعه، مشاور دارند. از مشاور امنیتی گرفته تا مشاور حقوقی، سیاسی، فرهنگی و اگر کسی هم از قلم مانده باشد، باز هم برایش بست ایجاد شده و شامل «مشاوریت» خواهد شد.
براساس یافت های طلوع نیوز، تنها رییس اجرائیه، حدود ۱۱۰مشاور در امور مختلف دارد. به گفته مسئولان ریاست اجرائیه، برخی از مشاوران شان افتخاری فعالیت میکنند. با توجه به این گفته، باید تصورکرد که ما دارای افراد ایدهآلی هستیم و جامعه ما هم، به گفته «باسوادان برگشته از فرنگ» به سوی «ایدهآل» شدن پیش میرود.
منصفانه آن است که بگوییم، ما به هیچوجه از نظر امکانات اقتصادی، سیاسی و نظامی با کشور امریکا قابل مقایسه نیستیم، آنچه که نگارنده را برآن داشت تا مشاوران غنی را با ترامپ مقایسه کند، صِرف، از نظر مسایل اعتقادی و انسانی آن است که ما احساس میکنیم از این نظر، با سایر افراد جهان، برابر هستیم.
حال، سوال اینجاست که چرا مشاوران غنی و یا عبدالله مانند مشاوران و کارگزاران ترامپ نیستند؛ در حالی که هر روزه شاهد بزرگترین فجایع و قتل عامهای وحشتناکی هستند؛ اما کوچکترین واکنشی از خود نشان نمیدهند.
تا جاییکه نگارنده به خاطر دارد، یکی دونفر از این مشاوران در برخی از مسایل ابراز موجودیت کرده و از خود واکنشی نشان داده اند. مانند آقای داکتر عبدالعلی محمدی که در ارتباط با قضیه شهرک هوشمند و کابلبانک، به خاطر دفاع شخصی، از خود واکنش نشان داد و تسلیم خواستههای ارگنشینان نشد؛ تا اینکه وظیفهاش به تعلیق درآمد. دیگری هم، آقای «لعل پاچا آزمون» مشاور رییسجمهور غنی در امور اجتماعی بود که خودش در اعتراض به حملات هوایی امریکا در مناطق شرقی کشور از سمت خود استعفا داد. وی دلیل استعفای خود را این طور بیان کرده بود: در حالی که کشتار در نقاط مختلف افغانستان، به بهانههای مختلفی ادامه دارد و نسبت به این مسئله رسیدگی نمیشود، بنابراین، تمایلی به ادامه کار ندارم…حکومت در برابر اقوام پشتون و خاصتاً در شرق کشور برخورد تبعیضآمیز میکند؛ در نتیجه تحمل این شرایط امکانپذیر نیست.
چند عامل اساسی وجود دارد که این مشاوران مانند آن مشاوران، نباشند:
۱) اکثر مشاورانی که پیرامون غنی و عبدالله را گرفتهاند، «مصلحتی» اند نه «ارزشی». مشاوران ارزشی وی، اندک و انگشت شمار اند مانند داکتر محمدی، مشاور تعلیقی وی در بخش حقوقی و یا مشاور ارشد جدید وی، آقای میوندی که در حد فوق لیسانس(ماستر) در زمینه اقتصاد در آلمان درس خوانده است، در حالی که چندی پیش خانم فرخنده زهرا نادری و محمد ایوب رفیقی را بحیث مشاورین ارشد خود در امور ملل متحد و امور روابط مردمی تعیین کرده بود. توظیف زهرا نادری به این سمت، صرف جنبه مصلحتی داشت، همانگونه که تمام پستهای دولتی جنبه مصلحتی دارد. بنابراین، به دلیل اینکه اکثر مشاوران غنی، مصلحتی اند، آنان قدرت تصمیمگیری در برابر خواستهها و عملکردهای دولت را ندارند. در حالی که مشاوران ترامپ بر اساس یک ویژگی خاص به این سمت گماشته میشدند.
۲) موضوع مهم دیگری که حایز اهمیت است، وضعیت نامطلوب اقتصادی کشور و شهروندان است که مشاوران رییسجمهور هم، طبعاً از همین مردم و برخاسته از متن همین جامعهاند و دریافت معاشهای فوقالعاده، آنان را وادار به سکوت کرده و دم بر نمیآورند؛ تا مبادا با قطع معاش مواجه شوند. در حالی که مشاوران ترامپ هیچگونه مشکل مالی نداشته و بسیاری از آنان، از غولهای اقتصادی ایالات متحده محسوب میشدند مانند، «کارل یاکان» سرمایهگذار بزرگ امریکا.
۳) علت دیگر این سکوت و خاموشی، این است که این مشاوران، خود را در قدرت، شریک و سهیم میدانند. بسیاری از کسانی که به سمت مشاور منصوب میشوند، براساس معاهدههای پیش از به قدرت رسیدن غنی و عبدالله است. چون، پیش از اینکه آنها به قدرت برسند، در کمپاین تبلیغاتی آنها فعالانه شرکت کرده و در جمعآوری رأی برای آنها تلاش کرده اند. لذا خودخواسته سکوت میکنند و بر اعمال نادرست و کوتاهیهای حکومت سرپوش میگذارند. در حالی که چنین موضوعی در واگذاری پست مشاورت به مشاوران ترامپ دخیل نبود.
۴) با وجود اینکه بیشتر وقایع و کشتارهای اخیر در افغانستان رنگ و بوی مذهبی، قومی و نژادی به خود گرفته، حکومت و مسئولین رده بالای امنیتی، نه تنها برای از بین بردن این وضعیت، کاری انجام نمیدهند، حتا تعلل معنا داری هم دارند؛ لذا مشاوران ایشان هم مهر سکوت بر لب نهاده و اعتراضی نمیکنند. در حالی که بیشتر جریانات استعفا در کاخ سفید در اعتراض به حمایتهای تلویحی ترامپ از تبعیض و نژادپرستی بوده است. بنابراین، همه عوامل یادشده باعث میگردد، تا مشاوران غنی و عبدالله، نتوانند به وظایف انسانی و اسلامی خویش، آنگونه که شایسته و بایسته است، عمل کنند.
داکتر فضایلی- خبرگزاری دید