در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری با وجودی که دمکراسی و حقوق زن پدیده نو و جدید بود و در جامعه به طور نسبی جا نیفتاده بود، حداقل یک کاندیدای زن حضور داشت و نظر به اقتضای ٱن زمان، زنان نقش نسبتاً خوبی داشتند که از میان ۳۳ کاندیدا لااقل ۳ معاون زن در تکتهای انتخاباتی قرار داشت. اما با تاسف باید پذیرفت که باگذشت زمان و ۱۸ ساله شدن حکومت و دستاورد دمکراسی و حقوق بشر، حضور زنان در تکتهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۸ کمرنگتر از پیش است
در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری با وجودی که دمکراسی و حقوق زن پدیده نو و جدید بود و در جامعه به طور نسبی جا نیفتاده بود، حداقل یک کاندیدای زن حضور داشت و نظر به اقتضای ٱن زمان، زنان نقش نسبتاً خوبی داشتند که از میان ۳۳ کاندیدا لااقل ۳ معاون زن در تکتهای انتخاباتی قرار داشت. اما با تاسف باید پذیرفت که باگذشت زمان و ۱۸ ساله شدن حکومت و دستاورد دمکراسی و حقوق بشر، حضور زنان در تکتهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۸ کمرنگتر از پیش است. باتوجه به آن عوامل، این مسئله را در چند نکته کوتاه بیان میکنم. زنان افغانستان نظر به این که همیشه تحت خشونتهای ساختاری و عینی قرار داشتند متاثر از فضای تبعیض جنسیتی بودند، بیشتر در امور منازل مصروف نگهداشته شدند تا در امور دولت و سیاست. کمتر زمینه آمادهسازی و ذهنیتدهی برای این که زنان هم میتوانند رییس جمهور شوند و در امور کلان دولت و امور سیاسی نقش و سهم داشته باشند، صورت گرفته است. من هیچ وقت برایم از زمان کودکی تا حال خانوادهام، مکتب و پوهنتون نگفته که همسان برادرم حق و اختیار در امور سیاست یا سایر مسایل دارم این ذهنیتسازی در جامعه زنان به ندرت اتفاق افتاده است یا هیچ نیفتاده، بنابراین کمتر جرئت کردیم که در امور سیاسی و اجتماعی نقش داشته باشیم. زنان همیشه وابسته بودند، هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ فکری و فقدان امکانات مالی و نداشتن یک ایده مستقل از خود، دلایل عمده عدم اشتراک آنها در پروسه انتخابات ریاست جمهوری است، عدم اتحاد و همدیگر پذیری بین زنان نیز از دلایل کمرنگ بودن شان در تکتهای انتخاباتی است، همچنان این حکومت پساطالبانی و اسلامی افراطی هنوز در آن، این فکر و ظرفیت جا سازی نشده است که زنان هم میتوانند امور دولت را در دست بگیرند. استقلالیت فکری زنان و رهایی از خرافات، تفکر و اندیشه، ظرفیت سازی، اتحاد و همبستگی بین زنان، آگاهی از قوانین نافذ کشور و ذیحق دانستن خود به طور یکسان با مردان از نیازها و اولویت های جامعه زنان افغان است تا بتوانند جایگاه خود را درک و در صدد گسترش آن باشند و آن را حفظ کنند.
خوشبختانه ما این کمبودی را حس و درک کردیم و امیدوارم برای رفع این معضله و ضرورت، زنان یک جنبش با همی با ترکیب زنان آزادیخواه و روشنفکر تا دور بعدی کار نموده و شعور و عقلانیت سیاسی خود را با حضور پر رنگ شان به نمایش بگذارند.